به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، سه شنبه 17 دی از محمدکاظم کاظمی تجلیل می شود. به همین مناسبت برخی اشعار انقلابی وی که به درد این روزهای جامعه و سیاستمان می خورد را منتشر می کنیم.
عاقبت زنجیر ما را چون کلاف
بافت محکم این عمو زنجیرباف
بافت محکم این عمو زنجیرباف
بعد از آن افکند پشت کوه قاف
***
برّهها! فکری برای خود کنید
چون شبان و گرگ کردند ائتلاف
اینک این ماییم; نعشی نیمهجان
کرکسان گرد سر ما در طواف
ما ضعیفان تا چه مُرداری کنیم
پهلوانان را که اینجا رفت ناف
آن یکی صد فخر دارد بر کلاه
گرچه بی شلوار شد روز مصاف
آن یکی دیگر به آواز بلند
حرف حق را گفت، امّا در لحاف
آن یکی دیگر به صد مردانگی
میکند تا صبح، عین و شین و قاف
آن دگر مانده است تا روشن شود
فرق آب مطلق و آب مضاف
کارگاه آسمان تعطیل باد
تا که برگردد جناب از اعتکاف
الغرض مثل برنج تازهدم
در چلوصاف کسان گشتیم صاف
جهد مردان عمل کاری نکرد
مرحبا بر همّت مردان لاف
با ذکر منبع کپي شد...