به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» علیرضا رضاداد در نشستی پیرامون راهکارهای رسیدن به سینمای متعالی انقلابی و اسلامی که عصر دیروز در چهارمین جشنواره فیلم مردمی عمار برگزار شد گفت: جشنوارههای گوناگون در کشور میتواند حلقههای متصل تشکیل سپهر فرهنگی باشند هر جشنواره میتواند بخشی از این سپهر را تأمین نماید بهخصوص جشنوارههای که از غالبهای رسمی خارج شده و خلأهای جشنوارههای را پوشش دهند.
وی ادامه داد: وقتی بحث اسلام و انقلاب مطرح میشود تلقی من این است که از دو زاویه میتوانیم آن را بررسی نماییم یک زاویه آن است که اسلام و انقلاب را بهعنوان موضوع مورد بحث قرار داده و دستمایه آثار مختلف کردهاند در طبقهبندیهای موضوعی اسلام یکی از موضوعاتی است که میتواند محور تولید آثار قرار گیرد و البته انقلاب اسلامی هم میتواند این ویژگی را داشته باشد.
رضاداد افزود: در تاریخ سینما بهخصوص پس از انقلاب اسلامی میتوانیم آثاری را پیدا کنیم که تخفیف موضوعشان اسلام و انقلاب بوده است اگر هم به کتابخانهها مراجعه کنیم هم بهعنوان اسلام و هم به سرعنوان انقلاب برمیخوریم.
دبیر سیدومین جشنواره فیلم فجر با بیان اینکه یکی از مفاهیم وموضوعاتی که میتواند دستمایه تولید آثار فرهنگی و هنری قرار گیرد موضوع اسلام و انقلاب است عنوان کرد: در تحلیل علمی میتوانیم این آثار را احساس و درباره نقاط قوت و ضعف آنها گفتوگو کنیم اینکه کدام فیلمهای انقلاب و اسلام توانستهاند از پس موضوع بربیایند و کدام توانستند ارتباط برقرار کنند با همین رویکرد میتوانیم شیوهای حمایتی و ساختاری جشنوارهها را طبقهبندی کنیم.
رضاداد در ادامه با ارائه این پیشنهاد که جشنوارهای بهعنوان فیلمهای اسلامی و انقلابی و یا جایزه برترینهای فیلمهای اسلامی و انقلابی داشته باشیم گفت: گاهی ممکن است اسلام یا انقلاب موضوع فیلم قرار بگیرد و ما رویکرد موضوعی به آن داشته و در چارچوب علمی و آکادمیک این رویکرد را تحلیل میکنیم ما میتوانیم در سینمای ایران مثلا در دهه اول سینمای پس از انقلاب فیلمهایی را که دارای موضوعات اسلام و انقلاب بوده بررسی و سنجش کنیم بهعنوان مثال شاخصهای کمی وکیفی آنها را مورد بررسی قرار دهیم بهعنوان مثال همچنین میتوانیم به موضوع اسلام و انقلاب تحلیلهای تاریخی هم داشته باشیم.
وی در خصوص زاویه دوم ابراز داشت: شکل دیگر نگاه به موضوع انقلاب و اسلام به صورت رویکردی است اگر ما فکر کنیم با نگاه و رویکرد اسلامی و انقلابی میخواهیم به مسائل اجتماعی هم نگاهی داشته باشیم ممکن است فیلمی را بسازیم که در چارچوب اسلام و انقلاب قرار نگیرد اما هدف همان نگاه رویکردی باشد در اینگونه طبقهبندی ما انقلاب و اسلام را از موضوع خارج و تبدیل به یک رویکرد و مکتب فلسفی کردهایم که میتواند در تمامی شئونات زندگی وارد شود البته فیلم اجتماعی با این رویکرد ممکن است به لحاظ ساختار متفاوت باشد با دیدگاه میتوانیم فیلم خانواده هم داشته باشیم از این رو مبنا طبقهبندی تخصیص موضوعی در باره اسلام و انقلاب نیست بلکه طبقهبندی از نوع رویکردی است بهعنوان مثال فیلم بچههای آسمان ممکن است از یک منظر فیلم اجتماعی باشد اما با نگاه رویکردگرایانه ممکن است این فیلم با سایر فیلمهای اجتماعی که در سینمای بعد از انقلاب ساخته شدهاند متفاوت باشد پس اگر نگاه رویکردی داشته باشیم توسع پیدا میکند و همانطور که اسلام می تواند در تمامی شئونات زندگی ورود پیدا کند اینجا هم سینمای انقلاب و اسلام میتواند توسع معنایی و موضوعی داشته باشد.
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه در فیلمهای که درباره اسلام و انقلاب ساخته میشود آیا هر آنچه که در چارچوب موضوعی قرار میگیرد میتواند در چارچوب رویکردی هم قرار بگیرد یا خیر گفت: شاخصها متفاوت است و از این رو نتایج متفاوتی به ما میدهد به عبارتی دیگر اگر به نگاه رویکردی به سینمای بعد از انقلاب نگاه کنیم ممکن است به آماری دست یابیم که در نگاه موضوعی اینگونه نباشد همچنین اگر با نگاه رویکرد گرایانه به آثار تولید شده معارف اسلامی حتی در تلویزیون نگاه کنیم ممکن است به نوعی از آسیب و با نگاه موضوعی به آسیبهای دیگری برسیم.
دبیر سیدومین جشنواره فیلم فجر در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: پرداختن به موضوع اسلام و انقلاب پایان کار ما نیست باید برای تعالی سینمای اسلام و انقلاب نگاه رویکردگرایانه داشته باشیم از این رو اگر این نگاه را داشته باشیم نقاط آسیب خودمان را شناخته و میتوانیم بررسی نمایم.
رضاداد در ادامه با اشاره به اینکه ساختن و بازشناسی محصول با نگاه رویکردگرایانه کار سختی است افزود: سینما خصایصی ذاتی دارد که وقتی با زاویه دید و نگاه رویکردگرایانه آمیخته میشود آنوقت میتوانیم بگویم ما در سینمای انقلاب و اسلامی در چه مرحلهای قرار گرفتهایم چه بسا با این نگاه اگر یک بار دیگر تاریخ محصولات تولید شده را بازشناسی و طبقهبندی کنیم ممکن است به دستاوردهای دیگر برسیم من تا به حال ندیدهام محصولات سینمای ایران با نگاه رویکردگرایانه مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
دبیر سیدومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر گفت: یکی از نقاط آسیب ما این است که با نگاههای موضوعی فعالیتهای خودمان را طبقهبندی و به زاویه دید رویکردگرایانه کمتوجی میکنیم.
وی با اشاره به سینمای پرپاگاندا افزود: نمونه آثاری از این سینما فیلم آرگو است که خودش را متعهد به کشف حقیقت و حقیقتگویی نمیداند بلکه متعهد به افکار عمومی برای هدفی که دنبال میکند میداند حتی در نقدهای هم که امریکاییها به این فیلم داشتند آرگو را تبلیغاتی میدانند طبیعی است که این دسته آثار برای درک شعور و فهم مخاطب ارزشی را قائل نیستند و تلاش میکنند رابطه هیجانی یک پویه با مخاطب برقرار و نیز هدفشان را از این طریق به دست میآوردند همچنان که صنعت بازیسازی در دنیا این نگاه رارواج پیدا میکند.
رضاداد در همین زمینه افزود: در مقابل ما در نگاه دینی برای ارتباط با مخاطب مفاهیمی را در نگاه رویکردگرایانه جستوجو میکنیم که در این مفاهیم برای مخاطب شأنی قائل شدهایم.
وی در بخش دیگری از سخنانش عنوان کرد: اصولا در تلقی درک عمومی ما آنچه که در تصویر از نیروهای انقلابی ارائه میشود افرادی عصبانی و تندخو هستند اگر بخواهیم با نگاه رویکردگرایانه شاخصه شخصیتپردازی را در آثار اسلامی و انقلابی بررسی کنیم ممکن است به دستاوردهای برسیم که با آموزههی دینی ما متفاوت باشد در واقع خواستگاه رویکردگرایانه ما میتواند کمک کند در تهدیدهای خودمان شاخصهها را استخراج و براساس آن شخصیتپردازی کنیم.
دبیر سیودومین جشنواره فیلم فجر با بیان اینکه سینما با مولفههای هنری خودش را به مخاطب معرفی میکند گفت: سینما کمکم به تجارت آمیخته و تبدیل به هنرصنعت شد در دوران معاصر جریان رسانهای هنر صنعت را محاصره کرده و ما امروز میبینیم سینما هنر صنعت و رسانه است در مفهوم هنری سینما مانند بسیاری از هنرها جنبه شخصی بر جنبه عمومی غلبه دارد که البته گاهی از این جنبه شخصی سوءبرداشت میشود اما جنبه شخصی در ذات هر هنری وجود دارد.
رضاداد گفت: به نظرم زمانی که در بحث رسانهای میخواهیم راهکارهای رسیدن به سینمای متعالی را مورد بررسی قرار دهیم دو مبحث مهم نگاه رویکردگرایانه و قدرت اغنا مخاطب در رسانه مطرح میشود.
وی عنوان کرد: قدر متقاعد سازی مخاطب امروز هنر اصلی در سینماست در جهان رسانههای برتر رسانههای هستند که به قدرت متقاعد سازی مخاطب بیشتر اهمیت میدهند تا به انتقال پیام فعالیتهای رسانهای در چهار دهه قبل تنها تولید و انتقال پیام بود اما امروز این مسائل بهعنوان اصل نیست بلکه قدرت متقاعد سازی بهعنوان اصل مطرح میشود به عبارت دیگر در جهان امروز رسانههای اصل هستند که فقط قدرت متقاعد سازی داشته باشند بنابراین شاخصه امروز رسانه قدرت متمایل سازی است البته برخی از رسانهها ممکن است امروز بیشترین مراجعات و برخی کمترین را داشته باشند اما افکار عمومی را رسانههای میسازند که قدرت متقاعدسازیشان بالاتر است.
رضاداد تصریح کرد: امروزه توفیق رسانههای به قدرت متقاعد سازی است بیشترین تعداد بازدیدکنندگان دیگر متعلق به رسانههای مرجع نیست بلکه متعلق به رسانههای هست که در متقاعد سازی به توفیق بالاتری رسیدهاند البته در شیوه متقاعدسازی بحثهای زبان هنر مطرح میشود در جهان امروز زبان هنر برتر و موثرتر است و قابلیت بیشتری به شیوههای دیگر بیان دارد هنر توأم با عاطفه از یکسو و با دانش عقل و مخاطب با شکل توأمان سروکار دارد.
دبیر سیودومین جشنواره فیلم فجر افزود: متأسفانه ابزار سالاری یکی از آفتهای بیان هنری و زبان هنری است مشکل بزرگی که یکی از موانع اعتلای سینمای دینی و انقلابی و اسلامی محسوب میشود این است که ما در طرح مفاهیم و بیان هنری به درک بالایی نرسیده و یا توانایی کافی را برای انتقال آن مفهوم پیدا نکردهایم که البته این امر موضوعی نسبی است. در حال حاضر ابزار انتقال مفهوم بسیار سخت شده و هر کدام به راحتی میتوانیم در اختیار داشتن یک دوربین و لپتاب فعالیت هنری و تولید محتوا کنیم و این تولید محتوا را با آثار هنری مساوی کردهایم اما این امر یک موانع در سر راه جوانان ما است. پیشینگان ما از این ابزار ساده برخوردار نبودند از این رو مجبورا قدرت خلاقیت را به حد اعلا می رساندند اما امروز اینگونه نیست.
وی در ادامه با اشاره به اینکه تولید هنر ارتباط مستقیمی با خلاقیت دارد و چه بسا ا ین امر مانعی برای موفقیت باشد خاطرنشان کرد: در تعاریف هنری ما به کلیشهها وابسته هستیم و این کلیشهها هستند که تعریف میکنند چه چیزی در ذهن مخاطب شکل میگیرد نشانههای که هنرمند خلق و مخاطب مدام آنها را به کلیشه تبدیل میکند در رسانهها استفاده از کلیشه یک امر جاری است در حالی که در هنر این امر ناپسند اما در رسانه یک امر معمول است.
رضاداد اظهار داشت: آن چیزی که من فکر میکنم برای رسیدن به تعالی در مفهوم انقلابی و اسلامی بهخصوص مفاهیم دینی ارزش دارد طرح موضوع از دید رقبا توجه به اصل اغناء و توجه به اصل هنری بهعنوان بهترین شیوه برای اغنا است. اگر بتوانیم این سه اصل را در آثار مختلف تجربه نماییم یک قدم برای رسیدن به آثاری مفاهیم دینی انقلابی و اسلامی نزدیکتر شدهایم.
وی با بیان اینکه اصولا من طرفدار تکذیب فعالیتهای فرهنگی بهخصوص در سطح کشور هستم گفت: تلاش کردهام که در هر دورهای از جشنواره به عنوان مسئول بودهام از تکثیر این فعالیتهای حمایت کنم که البته فکر میکنم این امر نیاز ما است جامعه ما به جریان کوچک و متفاوت تبدیل شده و این جریان میتواند به تعالی فعالیت فرهنگی کمک کند و این کمک در جشنوارهها مفهوم بسیاری پیدا میکند.
وی در همین زمینه افزود: سپهر فکری ما نیاز به تنوع فعالیتهای فرهنگی دارد و باید از فعالیتهای یکدیگر بهعنوان مسیری برای تعالی استفاده شود لذا نه جشنواره فجر بلکه همه جشنوارهها اگر خوب برگزار شده و به اهدافشان نزدیک شوند میتوانند در سپهر فکری کشور مکمل یکدیگر شوند این جشنواره جشنوارهای است که هدفش سفر به اقصی نقاط کشور ا ست.
رضاداد در پایان با بیان اینکه کشور ما نیازمند تنوع محصولات فرهنگی و هنری است خاطرنشان کرد: به نظرم نباید بگویم جشنوارهها رقیب یکدیگر هستند بلکه باید بگویم حلقههای متصل به یکدیگر هستند که میتوانند به یکدیگر کمک کنند.