گروه فرهنگی«خبرگزاری دانشجو»ـ حیان علوی؛ هنر در هر تمدن و ادیان مختلف جلوه های مختلف و متنوعی داشته است و این تنوع در اکثر مواقع معلول شرایط محیطی اعم از اقلیم های متکثر تا قدرت خلاقیت و نبوغ افراد متفاوت است؛ به عنوان نمونه هنر غالبی که در کلیسا مشاهده می شود هنر نقاشی است چرا که اروپا مهد نقاشی است؛ اما هنری که در مساجد ایران به کار رفته است طیف گسترده ای از معماری و هنرهای تجسمی را در بر میگیرد مثل کاشی کاری، منبت، معرق، نور پردازی و ....
یکی از مکان هایی که هنر معماری با هنرهای تجسمی گره خورده است مسجد شیخ لطف الله در اصفهان است که به عنوان نمونه می توان به راهروی هشت ضلعی اشاره کرد که به شبستان منتهی می شود؛ این راهرو که 28 متر طول دارد بعد از 14 متر پیچی به زاویه 90 درجه به طرف راست دارد؛ در انتهای راهرو دوم وارد شبستان مسجد می شویم؛ ایجاد این راهرو از دو جهت بسیار مهم است اول آنکه از جهت معماری سبب می شود تا مسجد دقیقا به سمت قبله باشد چنان چه پروفسور آرتور پوپ در کتاب معماری ایران می گوید:«در اینجا نیز مانند مسجد شاه تطبیقی لازم بود تا دیوار قبله در جهت مکه قرار بگیرد برای انجام این مهم می بایستی انحرافی به اندازه 45 درجه از محور شمالی ـ جنوبی میدان به عمل آید که استادانه به طرزی ناپیدا با گردشی در دهلیز صورت گرفت.»
جهت دوم وجود این دیوار توجه معمار به مکانیسم نور پردازی است که به اصل هماهنگ کردن قدرت بینایی به نور محیط باز می گردد؛ عبور دادن نمازگزاران از یک دالان دراز به طول 28 متر و نسبتا تاریک بدان سبب است که چشم به تاریکی عادت کند؛ چرا که اگر نمازگزاران پس از گذشتن از میدان نقش جهان که به جهت وجود طاق نماها به اقیانوس نور می ماند وارد شبستان مسجد می شدند قادر به شناخت و چیزی نمی بودند؛ معمار می توانست با گذاشتن چند پنجره اضافی در راهرو نور را تامین کند اما محمدرضا بنآ اصفهانی با عادت دادن چشم به تاریکی این فرصت را به نمازگزار میدهد تا زمانی که وارد شبستان شد چشم وی به مقدار نور عادت کرده باشد.
تامین منبع نور در شبستان مسجد شیخ لطف الله به دو طریق صورت می گیرد؛ منبع اول که برای روشن کردن کل شبستان تعبیه شده بریدگی بزرگی است که در بالای محراب قرار دارد و که شبستان و محراب را روشن میکند؛ منبع دوم که نور اصلی شبستان را تامین میکند همان تابش مستقیم خورشید از پنجره ها به درون شبستان است.
مهار نور یکی از اصلی ترین قواعد کاربردی در نور پردازی است که محمدرضا بنآ اصفهانی به شدت به آن توجه داشته .در مهار نور،مقدار و جهت نور دو فاکتور اصلی هستند؛ بدان معنا که باید از دادن نور زیاد و خارج از کنترل پرهیز کرد تا فقط انچه مورد نظر است روشن گردد.
این مطلب را به وضوح در مسجد می بینیم حرکت نور مشبک که از پنجره روی دیوار می افتد از یک صحن 10 متر مربعی فقط نیم متر مربع آن به نما نمایانده می شود و توجه ما را به خود جلب می کند؛ بدین ترتیب ما شاهد زیباترین نقش ها و انعکاس نور زرین فام یا رنگین کمان کاشیها با فرم های بسیار زیبا می شویم که با حرکت خورشید زیباتر و متنوع تر می شود.
در حقیقت محمدرضا بنآ اصفهانی می توانست با برداشتن دیوارها یا گذاشتن پنجره های بیشتر و بزرگتر مسئله نور را به راحتی حل کند و کاشیها و نقوش آن را مانند سایر مساجد به ما بنمایاند؛ لیکن این هنرمند توانا موفق شده است با گذاشتن دیوار مقدار بیشتری نقش به ما عرضه کند به بیان ساده تر با گذاشتن با انتقال نور مهار شده روی کاشیها توجه ما را به تک تک این نقوش جلب میکند.
پروفسور پوپ نویسنده کتاب معماری ایران می گوید:« هرکس اهل درک و اندیشه عمیق باشد نمی تواند در این فضا وارد شود بی آنکه تکان و احساس ناشی از رسیدن به حضور به وی دست ندهد .»
لوییس ای کان، معمار برجسته جهانی در بازدیدی که از اصفهان داشت در رابطه با شیخ لطفالله این چنین عنوان کردهاست:«من فقط در عالم خیال و با جوهری از طلا و نقره میتوانم چنین اثری را تصور کنم.»
پروفسور پوپ در کتاب بررسی هنر ایران نوشتهاست: «به سختی میتوان این اثر را محصول دست بشر دانست. و نیز در جایی دیگر بیان کرده: کوچکترین نقطه ضعفی در این بنا دیده نمیشود، اندازهها بسیار مناسب، نقشه طرح بسیار قوی و زیبا و به طور خلاصه توافقی است بین یک دنیا شور و هیجان و یک سکوت و آرامش باشکوه که نماینده ذوق سرشار زیباشناسی بوده و منبعی جز ایمان مذهبی و الهام آسمانی نمیتواند داشته باشد»
کمال گرایی و نبوغ محمدرضا بنآ اصفهانی در هر گوشه ای از این مسجد به گونه ای نمایان شده است؛ به عنوان نمونه می توان به تعبیه چوب در میان آجرها اشاره کرد؛ در فواصل مختلف بین هر 12 آجر یک چوب به ابعاد آجرهای مجاور و به اندازه قطر دیوار میان اجرها کار گذاشته تا به وسیله این تکنیک دیوارهای مسجد به علت اختلاف درجه حرارت بین شب و روز؛و زمین لرزه ترک بر ندارند.
همچنین در ورودی مسجد که دو لنگه آن هر کدام یک پارچه از چوب چنار هستند پس از 400 سال کوچک ترین ترک خوردگی یا پوسیدگی ندارند.
در حقیقت مسجد شیخ لطف الله را می توان مظهری از بروز نبوغ معماری و شاهکاری از هنرهای تجسمی دانست که در این مسجد کوچک جلوه کرده است.
اما مسجد شيخ لطف الله غير از نور پردازي شگفتي هاي ديگه هم داره
مثل دالان دم در که مسجد رو به قبله مي کنه و حتي مصالح ساختماني خاصي که توش به کار رفته
ايراني به خودش مي باله با اين قدرت نبوغ و استعداد