یک دختر جوان با تیپ پسرانه دستگیر شد/ داستان پدر و مادری که هزینه مدرسه دخترشان را خرج مواد می‌کنند
به گزارش خبرنگار اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، مثل روزهای دیگر مددکار اجتماعی پلیس آگاهی ناجا مشغول انجام كار وبررسی پرونده مراجعین بود كه دختری را با تیپ پسرانه وظاهری بسیاری نامناسب وبه ظاهر معتاد به اتاق مشاوره آوردند و از مددکار خواسته شد تا با او صحبت و وضعیت او را مورد بررسی قرار دهد.
روی صندلی نزدیك میز مددکار نشست و به زمین خیره شد. مددکار از او پرسید چرا با این وضع وتیپ به خیابان آمدی و چرا خانمی باید خود را به این وضع درآورد؟ همین که سوالات مددکار تمام شد دختر جوان شروع به گریه كردن كرد و گفت: اگر یك خانواده درست وحسابی داشتم هیچ وقت برای خودم دردسر درست نمی‌كردم. من در یك خانواده كم درآمد با پدر ومادری معتاد و یك خواهر وبرادر زندگی می‌كردم؛ از همان اوایل دوران كودكی پدر ومادرم اصلا به من توجهی نداشتند و تمام توجه آنان به برادر كوچكم بود و بیشتر به او توجه داشتند، انگار من یك فرد اضافی بودم .
دختر جوان که نامش نازنین بود،ادامه داد: مدام سر موضوعی با هم بحث می‌كردیم حتی اگر من مقصر نبودم تمام كاسه كوزه‌ها بر سر من خراب می‌شد. این بی توجهی پدر ومادرم بسیار مرا آزار می‌داد، گاهی احساس حقارت می‌كردم و می‌خواستم به گونه‌ای خودم را از این زندگی خلاص كنم.
نازنین در حالی که گوشه چشمش را با آستین لباسش خشک می‌کرد، گفت: این بی‌توجهی فقط در مورد رفتار آنان نبود بلكه درمورد تغذیه من هم كوتاهی می‌كردند و این باعث بروز مشكلاتی جسمی در من شد واین مشكل سالهاست كه با من همراه است و مرا روز به روز ضعیف تر می‌كند مشكل من اسم بی‌نام نشان من است و این هدیه‌ای است كه خانواده‌ام به من دادند.
وی افزود: دوران تحصیلم را نتوانستم به پایان برسانم و تا پنجم ابتدایی بیشتر نتوانستم درس بخوانم وخانواده‌ام نیز از این وضع ناراحت نبودند و برایشان مهم نبود كه من چرا درسم را ادامه نمی‌دهم و شاید هم بخاطر این بود كه به نفعشان بود پول بیشتری خرج نکنند و می‌توانستند، هزینه مدرسه مرا خرج مصرف موادشان كنند، زمانی كه با بی‌توجهی پدر و مادرم روبه رو شدم تصمیم گرفتم كه مانند برادرم رفتار كنم وتیپ پسرانه بزنم كه شاید پدر و مادر كمی هم به من توجه كنند.
نازنین یاد آور شد: این اقدام تا حدی موثر بود و این كار كمی مرا آرام می‌كرد تا اینكه خودم را در كنار بساط تریاک پدر و مادرم دیدم. چندی که گذشت کاملا معتاد شدم به طوری که دیگر نمی‌توانستم خودم را تغییر بدهم؛ در نتیجه به کار خود ادامه دادم. تا اینكه یك روز با همان تیپ بیرون آمدم و در حال استعمال مواد مخدر بودم كه توسط پلیس دستگیر شدم.
"نائینی" كارشناس ارشد مشاوره در این رابطه به خبرنگار «خبرگزاری دانشجو»، گفت: بی توجهی و یا كم توجهی والدین نسبت به فرزند و قراردادن تبعیض میان فرزندان خود از عوامل بروز آسیب‌های چون فرار از منزل ،ارتباط دوستی با جنس مخالف و... می‌باشند كه نه تنها فرد وخانواده او را در معرض خطر قرار می هد بلكه جامعه را نیز با مشكلاتی روبه رو خواهد كرد.
این كارشناس ارشد مشاوره با اشاره به خطرات و آسیب اعتیاد والدین بر فرزندان، ادامه داد: از آنجایی كه توجه و نظارت بر رفتار فرزندان از آن دسته مسائلی است كه در خانواده باید به آن توجه شود لازم به ذكر است هر خانواده‌ای باید از اصول فرزند پروری نسبت به فرزندان خود اگاه باشد تا از بروز اسیب های كه فرزندان وحتی خانواده انان را تهدید می كند پیشگیری كنند .
