به گزارش گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، روضه خوانی در ایران از زمان شکل گیری، کارکردی تبلیغی داشته است. به گونهای که روضه خوانها با هنر و فن خود ابزار اصلی این مهم به شمار میرفتند. آیت الله گلپایگانی در مورد نقش تبلیغی روضه خوانی گفتهاند: «اگر یک قدری بگذرد و این مجالس نباشد، ترویج کم میشود و فاصله مردم از اسلام، مفاهیم و اهدافش زیاد میشود. اگر مجالس روضه نباشند و به جای آن مجالس سخنرانی داشته باشیم، این طور نمیشود که بهره برداری کرد... در هر دهی، در هر شهری، در هر مکانی این دین با این مجالس ترویج میشود.» [۱]
از تاریخ پیدایش و چگونگی روضه خوانی به شکل امروزی اطلاع دقیق و کاملی وجود ندارد؛ اما به احتمال زیاد ریشه آن به دوران اولیه اسلام باز می گردد و اهل بیت (علیهم السلام) بنیانگذار آن هستند. ائمه معصومین (ع) شیعیان را به برپایی مجالس حسینی ترغیب میکردند.
اما تاریخچه روضه خوانی در ایران به عهد صفویه میرسد. کمی پیش از آغاز عهد صفویه، ملاحسین کاشفی با نگارش کتاب «روضه الشهدا» سنگ بنای آن را پایه گذاری کرد. «روضه و روضه خوانی، به معنای ذکر مصیبت سید الشهدا و مرثیه خوانی برای ائمه معصومین (ع) است که مورد تشویق امامان و یکی از عوامل زنده ماندن نهضت حسینی و پیوند روحی و عاطفی شیعه با اولیای دین است. اشک ریختن و گریستن در مصائب اهل بیت (ع) نشانه عشق به آنان است و علاوه بر سازندگیهای تربیتی برای سوگوار، موجب اجر و پاداش الهی در آخرت و بهرهمندی از شفاعت اباعبدالله الحسین است.»
معنای روضه در اصل، باغ و بوستان است اما سبب اشتهار مرثیه خوانی به «روضه» آن است که مرثیه خوانان در گذشته، حوادث کربلا را از روی کتابی به نام «روضة الشهدا» میخواندند که تالیف ملاحسین کاشفی است. ملاحسین کاشفی سبزواری (متوفای ۹۱۰ هجری) یکی از دانشمندان و خطبای با قریحه و خوش آواز سبزوار در قرن نهم هجری بود.» [۲]
مولف «روضه الشهدا» این کتاب را به زبان فارسی نوشت. موضوع آن درباره رویدادهای کربلا و مصیبتهای امام حسین و اهل بیت (علیهم السلام) است. از آنجایی که مطالب این اثر را در مجالس عزاداری روی منبر میخواندند، خوانندگان این کتاب به «روضه خوان» معروف شدند. به نظر میرسد کتاب روضه الشهدا اولین کتاب مقتل فارسی است که خواندن آن بین فارسی زبانان رواج داشته است. روضه خوانی به روش قرائت کتاب «روضه الشهدا» در ایران از دوره صفویه آغاز شده است.
روضه خوانان بر مبنای محتوا و نوع گفتار به دو نوع «ذاکرین» و «واعظین» تقسیم میشدند. «ذاکرین با استفاده از ویژگیهای نقالی همچون داشتن آواز خوش و تسلط بر موضوعهای نقل و شناخت روحیه مخاطبان و همچنین توانایی ترسیم و تجسم وقایع و تغییر درحالات و رفتار مناسب با حادثه به ذکر مصیبت و واعظین با گفتن آیات و احادیث به موعظه، پند و اندرزگویی میپرداختند.» [۳]
ژان کالمار درباره مراسم عزاداری در دوران صفویه نوشته است: «تجدید خاطره فاجعه کربلا به صورتی که در زمان صفویه جانی تازه گرفت، دنباله سنتی قدیمی از آداب مذهبی است؛ مانند بقاع شهیدان کربلا، سینه زنی و روضه خوانی در روز عاشورا و در دهه اول محرم، که به وسیله مسلمانانی که گرایشهای عقیدتی گوناگون دارند اجرا میشده است.» [۴]
روی کار آمدن دولت صفویه و رسمی شدن مذهب شیعه در ایران به همراه نگارش کتاب «روضه الشهدا»، نقش به سزایی در آیین سوگواری و روضه خوانی در ایام محرم داشتهاند به گونهای که روضه خوانی سبکی جدید از عزاداری به حساب میآمده است. علاوه بر دوران صفویه، در عصر قاجار نیز روضه خوانی و عزداری ادامه یافته و تعزیه نیز که در زمان صفویه مسیر تکاملی خود را پیمود، در عصر قاجار به اوج شکوفایی خود رسید.
در این دوره معمولا یک روضه خوان پیش از آغاز تعزیه، از روی کتاب «روضة الشهدا» روضه میخواند و پس از آن، تعزیه و شبیه به نمایش در میآمد. به تدریج که تعزیه به صورت یک نمایش مذهبی مشخص و مستقل و جا افتاده در آمد، روضه خوانیهای مقدماتی نیز از آن حذف شد.
روضه خوانی و عزاداری در دوران قاجاریه با صفویه از چند وجه قابل تمایز است. نخست آنکه عزاداریها به دهه اول محرم خلاصه نمیشد. در دوره صفویه معمولاً عزادارى از ماه محرم تجاوز نمى کرد، امّا در این دوره، مراسم عزادارى مدت زمان بیشترى را در بر مى گرفت. در ماه هاى محرم و صفر مردم در بسیارى از محلههای تهران مراسم روضه خوانى برپا مى کردند. دوم اینکه زنان از فعالترین قشرهایی بودند که در مراسم عزادارى ماه محرم، روضه خوانى و نمایش هاى تعزیه شرکت داشتند به نوعی پررنگترین حضور اجتماعی زنان در دوران قاجار محسوب میشد.
بیشترین بخش نقل روضه خوانان مانند شاخههای مختلف نقالی مذهبی ایرانی، نقل مربوط به پیامبر (ص)، اهل بیت (علیهم السلام)، امامان خصوصا شهادت امام حسین (ع) و یاران باوفایش بود که به شکلی تاثیرگذار و نمایشی از سوی روضه خوانان برای حاضران نقل میشد.
نحوه اجرای روضه بدین ترتیب بود که روضه خوانان به میان مردم رفته، روی یک صندلی یا منبر مینشستند و با سخنانی گیرا شهادت امام حسین (ع) و همراهانش را به شکل نمایشی بیان کرده و مردم را به گریه وا میداشتند. روضه خوانی بیشتر از انواع دیگر نقالی مذهبی به گفتار و نحوه بیان تکیه داشت. این افراد در سخنرانی چنان توانمند بودند که ساعتها پشت سر هم و بدون لحظهای توقف حرف میزدند. لباس و پوشش روضه خوانها هم در جای خود قابل ذکر و توجه است. «آنها به شیوهای محترمانهتر از سایر ایام لباس میپوشیدند. روی شانهها، بر پشت و روی شکم پارچهای بزرگ و سیاه میانداختند که نواری از آن به پهنای یک پا تا روی پاهایشان آویخته میشد و روی عمامه هم پارچه سیاهی میانداختند که تقریبا همه آن را میپوشاند.» [۵]
هر چند «روضه الشهدا» تا مدتها در میان ایرانیان یکی از اصلیترین منابع کسب اطلاع از وقایع عاشورا بود، اما در دهههای اخیر پس از وارد شدن برخی انتقادات به صحت اطلاعات تاریخی این کتاب، از شهرت و محبوبیت آن کاسته شد.
روضه خوانی، سنت و سبکی مذهبی و دیرینه است که در تثبیت مذهب شیعه در ایران و شناساندن مصائب ائمه معصومین (علیهم السلام) خصوصا شهدای کربلا در ماههای محرم و صفر تاثیرگذار بوده است. اگرچه در مسیر تاریخ، گاهی خرافه به آن افزوده شده اما نقش روضه نویسها و روضه خوانها در این مهم امری غیرقابل انکار است. علاوه بر این روضه خوانان، هنرمندانی هستند که با هنر خویش خدمتی فرهنگی و دینی انجام دادهاند.
پی نوشتها
[۱]. ربانی خلخالی، علی. ۱۴۰۰ ه. ق. عزاداری از دیدگاه مرجعیت شیعه. چاپ دوم. قم: مکتب الحسین
[۲]. محدثی، جواد. ۱۳۷۴. فرهنگ عاشورا. قم: نشر معروف
[۳]. انصاری، مجتبی و مخبری، محمدعلی. ۱۳۸۵. جایگاه نقالی در نمایشهای سنتی ایران. ماهنامه صحنه، شماره ۳۰
[۴]. واعظ کاشفی سبزواری، ملا حسین. ۱۳۵۰. فتوت نامه سلطانی. تهران: بنیاد فرهنگی ایرانی
[۵]. فیگوئروا، سیلوا. ۱۳۶۳. سفرنامه دون گارسیا دسپلوا فیگوئرا. ترجمه غلامرضا سمیعی. تهران: نو
منبع: نشریه اردبیل نوین