کد خبر:۳۷۹۳۰۲
قدیری ابیانه در گفتگو با «خبرگزاری دانشجو»:

ثروتمندان 30 برابر بیشتر از فقرا از «یارانه‌» سود می‌برند

کارشناس عالی علوم استراتژیک گفت:سهم دهک‌های اول جامعه از محل استفاده از یارانه‌های پنهان به ویژه سوخت، 30 برابر بیشتر از سایر اقشار است؛ به عبارتی دیگر دولت به ثروتمندان 30 برابر بیشتر از فقرا یارانه می‌دهد.

محمد حسن قدیری ابیانه، کارشناس عالی علوم استراتژیک در گفتگو با خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» در ایلام، بیان داشت: برخی‌ها به مذاکرات با 1+5 امید بسته‌اند، حتی اگر تحریم‌ها برداشته شوند و مذاکرات به نتیجه برسد وضعیت ایران به پیش از تحریم برمی‌گردد و معجزه‌ای صورت نخواهد گرفت، عده‌ای می‌گویند در این آشفته بازار تحریمی، دولت گذشته نتوانست فضا را مدیریت کند؛ البته نقد دولت پیشین و شکستن کاسه و کوزه بر سر دولت‌های قبل سیاستی است که تمام دولت‌ها در پیش گرفته‌اند، نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری برای رسیدن به مسند مذکور تا دلتان بخواهد سیاه نمایی می‌کنند، وعده می‌دهند و وقتی دولت را به دست گرفتند با بیان اینکه ما یک ویرانه تحویل گرفتیه‌ایم مظلوم نمایی می‌کنند، در چهارسال دوم نمی‌توانند بگویند ویرانه تحویل گرفتیم می‌گویند: می‌خواستیم کار کنیم اما برخی‌ها نگذاشتند، اگر بخواهیم کار کنیم باید تمام اختیارات در ما متمرکز باشد.

 

سهم هر ایرانی، فقط نصف یک بشکه نفت

 

وی با مطرح کردن این سوال که به نظر شما اگر دولت، تمام پول نفت را بدون اینکه حتی یک ریال به بخش‌های عمرانی، بهداشت، آموزش و غیره اختصاص دهد و درآمدهای نفتی را بین مردم تقسیم کند؛ سهم هر ایرانی از بشکه‌های نفتی چند تومان خواهد بود؟ گفت: کافیست شما کلمه ی Iran oil Expo را در موتورهای جستجو تایپ کنید، خواهید دید که اطلاعات مختلفی از سوی opec ، سازمان بین المللی انرژی، سازمان بین المللی توسعه و حتی سازمان CIA از فروش محصولات نفتی و غیر نفتی ایران، درج شده است؛ کشورمان در سال 1391 تعداد 2300000 بشکه نفت صادر کرده است اگر این آمار را در 30 روز ضرب کنیم و عدد به دست آمده را در جمعیت ایران که 79 میلیون نفر می‌باشد تقسیم نماییم سهم ماهیانه‌ی هر ایرانی در سال 1391 از صادرات نفتی، (در حالت خوشبینانه) یک بشکه است.

 

کارشناس عالی امور استراتژیک با اشاره به نارضایتی نمایندگان اصول گرا و اصلاح طلب از فروش روزانه بیش از دو میلیون بشکه و گنجانده شدن این رقم در لایحه بودجه که در برخی مواقع غیر واقعی بود، تصریح کرد: میزان نفت در سال جاری به 1300000 بشکه تصویب رسید، نکته جالب اینجاست که حتی اگر روزانه یک میلیون بشکه بفروشیم به این علت که تحریم هستیم نمی‌توانیم پول آن را به صورت نقدی از خریدار بستانیم، در این شرایط اگر میزان فروش روزانه نفت کشورمان را در 30 ضرب و بر جمعیت ایران تقسیم کنیم سهم ماهیانه‌ی هر ایرانی از محل فروش نفت، تنها نصف یک بشکه است، لازم به ذکر می‌باشد که قیمت هر بشکه نفت در حال حاضر به زیر 60 دلار تنزل یافته است.

 

توهم نفتی در میان عوام و خواص

 

قدیری ابیانه  با تاکید بر این مطلب که جامعه‌ ما اعم از رئیس جمهور، دولت مردان، وزرا، مدیران و مردم دچار توهم نفتی شده‌اند و آنچه می‌پندارند ده‌ها و شاید هزاران برابر از واقعیت فاصله دارد ابراز داشت: به دیدار یکی از مقامات عالی کشور رفتم، از ایشان سرانه و سهم هر ایرانی از بشکه‌های نفتی را پرسیدم، فکر می‌کنید چه جوابی دادند؟ گفتند: سهم هر ایرانی از فروش محصولات نفتی حداقل 700 هزار تومان است، شما را به شنیدن این بخش جالب دعوت می‌کنم؛ از کسی که بودجه را نوشته است این سوال را پرسیدم ایشان گفتند: دسته کم یک میلیون تومان!!! مغز اقتصادی و بودجه نویس کشورمان از یک ضرب و تقسیم ساده عاجز است. فکر کنید که تصور اعضای خانواده‌تان از حقوق شما، ده برابر بیشتر از میزان واقعی آن باشد، چه کسی می‌تواند پاسخ مطالبات آن‌ها را بدهد؟

 

وی خاطرنشان کرد: برخی از مردم، دولت را به تساهل در قبال ملت متهم می‌کنند و می‌گویند: ایران یکی از کشورهای ثروتمند در زمینه استخراج نفت و گاز است پس چرا ما از این درآمدهای هنگفت، چیزی نمی‌بینیم؟ یکی از دوستانم ابراز داشت: 20 سال پیش که به مکه مشرف شده بودم قیمت یک قوطی نوشابه فقط یک ریال بود امسال نیز که عازم عربستان شدم قیمت همان نوشابه هیچ تغییری نکرده بود، پس چرا ما صبح که از خواب بیدار می‌شویم می‌بینیم که به قیمت تمام اقلام، اضافه شده است؟ به ایشان گفتم: دوست عزیز! کشور عربستان، روزانه 20 میلیون بشکه یعنی دقیقا بیش از 13 برابر کشور ما، فروش نفت دارد؛ برخی‌ها می‌گویند اقتصاد دوره‌ پهلوی منسجم تر بود، آقایان! در زمان شاه مخلوع میزان صدور نفت ایران، روزانه 5 میلیون بشکه و تعداد جمعیت کشورمان 36 میلیون نفر بود؛ به عبارت دیگر سهم هر ایرانی 5 بشکه نفت بود.

 

مدیر تاسیس انجمن نخبگان جهان اسلام ادامه داد: بد نیست که نگاهی به آمارهای نفتی کشور امارات متحده عربی بیاندازیم، این کشور روزانه دو میلیون نفت صادر می‌کند، وسعتی به اندازه ی قشم دارد و جمعیت آن تنها یک میلیون نفر است، اگر میزان صادرات امارات را در 30 روز ( معادل یک ماه) ضرب کنیم می‌بینیم که میزان صادرات سالانه نفت امارات به نسبت جمعیتش برابر با 80 سال صادرات نفتی ایران است، جای تردید نیست که اگر ایران به اندازه‌ی امارات کوچک و جمعیت آن یک هفتاد و نه میلیونم بود بود، ایران از امارات متحده‌ی عربی زیباتر و پیشرفته‌تر می‌شد.

 

قدیری ابیانه با بیان اینکه درآمدهای ایران صرفا به بخش صادرات نفتی محدود نمی‌شود و عایدات دیگری از محل؛ فروش گاز، پتروشیمی، مس، گمرک، مالیات، عوارض، جریمه‌ها، سهم 65 درصدی شرکت‌ها از محل سود واقعیشان، مالیات بر درآمد کارکنان، انصراف از دانشگاه دولتی، جریمه‌ی شرکت‌های متخلف و صدها بخش دیگر نیز تامین می‌شود گفت: تمام این مبالغ به بودجه‌ی عمومی سرازیر می شوند، جمع بودجه عمومی در سال 1391 بالغ بر 164 هزار میلیارد تومان و سرانه ی هر ایرانی از این رقم، 183 هزار تومان بود، در همین سال، تحریم‌های کمرشکن به یکباره علیه ایران اعمال شد به گونه‌ای که توان دولت برای تامین هزینه‌های هر شهروند در بخش‌های اجتماعی، آموزش، عمرانی، بهداشت و غیره از 183 هزار تومان به 115 هزار تومان کاهش یافت؛ یعنی دولت برای هر فرد با کاهشی معادل 64 هزار تومان مواجه شد، این رقم را در 79 میلیون ضرب کنید تا به رقم واقعی کاهش بودجه در سال 1391 دست یابید.

 

ماهیانه چهار تا پنج میلیون تومان برای هر دانشجو در دانشگاههای دولتی هزینه میشود

 

وی تصریح کرد: بدون شک، تمام بخش‌های جامعه می‌گویند: بودجه‌ی ما کم است؛ اگر بودجه بهتری داشتیم فلان کار را می‌کردیم یا بهمان خدمات را با کیفیت عالی ارائه می‌دادیم، با یک حساب سرانگشتی می‌توان فهمید که اگر دولت به ازای هر ایرانی، 1000 تومان را به بخش‌های مختلف؛ آموزشی، اجتماعی، فرهنگی، عمرانی، بهداشتی و غیره اختصاص دهد این مبلغ چیزی حدود 900 میلیارد تومان می‌شود، سوال من این است که دولت از کجا می‌تواند این مبلغ را تامین کند؟ همه می‌گویند سهم من از درآمدهای نفتی کجاست؟ ولی کسی با خودش نجوا نمی‌کند که نقش من در تولید ثروت چیست؟

 

عضو شورای بین الملل پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، هزینه‌ سرانه هر دانشجو در سال 1391 که در دانشگاه دولتی و در رشته‌ غیرمهندسی تحصیل می‌کرد را 3 میلیون تومان اعلام کرد و افزود: این رقم در سال جاری به 5 تا 4 میلیون تومان افزایش یافته است، آنوقت همین دانشجو، دست به کمر و با حالتی طلبکارانه می‌گوید سهم من از فروش نفت کجاست؟ چرا من چیزی نمی‌بینم؟ یک عده نیز لی لی به لالای این افراد می‌گذارند و برای ایشان درب نوشابه باز می‌کنند، من به این دانشجویان می‌گویم: خیر ندیده‌ها! 5- 4 نفر به خاطر شما کپر نشین شده‌اند که سهم نفتشان مانند هلو در گلو شما پایین برود، خودتان چه گلی به سر این مملکت زده‌اید؟ غلط است هر که می‌گوید روز 16 آذر روز بیان مطالبات دانشجویان است، در این روز باید از تک تک دانشجویان پرسید که در این یک سال چه کرده‌اید؟ دانشجویان صهیونیستی در دانشگاه‌هایشان برای تسخیر جهان نقشه می‌ریزند، شما خجالت نمی‌کشید فقط به فکر پاس کردن نمره هستید؟ بعد از آنکه حضرات، مدارکشان را گرفتند، با گردن کج می‌گویند: کار که بدون پارتی نمی‌شود، صد البته که در این بهبوهه اساتید و دولت نیز مقصر هستند.

 

دولت به ثروتمندان 30 برابر بیشتر از فقرا یارانه میدهد

 

قدیری ابیانه هزینه‌ی ریخت و پاش‌های دولت را پنج برابر بیشتر از مقدار مصوب و تمهید شده عنوان کرد و ادامه داد: در انتخابات ریاست جمهوری، هریک از نامزدها شعارهایی می‌دادند که خودشان نمی‌دانستند بودجه‌ آن را از کجا تامین کنند، در جریان مناظرات تلویزیونی کاندیداهای ریاست جمهوری یازدهم، آقای حیدری، مجری سیما به پیشنهاد بنده از نامزدها پرسید: اگر فروش نفت از دو و نیم میلیون بشکه نفت به یک میلیون بشکه کاهش یابد برای تامین بودجه، خدمات کدام بخش را حذف می‌کنید؟  یارانه‌ سوخت را افزایش می‌دهید؟ مبلغ یارانه را کاهش می‌دهید؟ 30 درصد از یارانه بگیران را حذف می‌کنید؟ همگی آن‌ها پاسخ دادند: سوال غلط است، اما چرا؟ جرات نداشتند واقعیت را بگویند، فکر می‌کنید اگر آقای روحانی پیش از انتخابات از حذف یک قشر از یارانه بگیران سخن می‌گفت، می توانست رای بیاورد؟ ایشان حتی همین الان نیز جرات گفتن این حرف را ندارد زیرا منافع خود را برای دور بعدی انتخابات به خطر نمی‌اندازد.

 

**وی تصریح کرد: در همین لحظه که من و شما در حال صحبت کردن هستیم سهم دهک‌های اول جامعه از محل استفاده از یارانه‌های پنهان به ویژه سوخت، 30 برابر بیشتر از سایر اقشار است؛ به عبارتی دیگر دولت به ثروتمندان 30 برابر بیشتر از فقرا یارانه می‌دهد، از سوی دیگر، من در عجبم که دولت چگونه با جیب خالی و خزانه‌ تهی 20 درصد به حقوق کارکنان اضافه می‌کند؟ در تعجبم که هزینه‌ سبد کالا را از کجا تامین کرد؟ البته بر تهیه و توضیح سبد کالا انتقاداتی است که شرح آن را به فرصتی مغتنم‌تر موکول می‌کنم، دولت در حالی 5000 و پانصد میلیارد تومان یارانه می‌دهد که این یارانه‌ها، ماهیانه 5000 میلیارد تومان کسری بودجه بر دولت تحمیل می‌کند، اگر فرض کنیم دولت، دیگر به مردم یارانه نمی‌دهد باز هم پانصد میلیارد بدهکار است.

 

سفیر سابق ایران در استرالیا با انتقاد از روحانی برای اجرا نکردن فاز سوم هدفمندی یارانه‌ها و حذف 30 درصد از ممتولین از خیل عظم آمار یارانه بگیران، تاکید کرد: این یارانه‌ها فاجعه هستند، بهانه‌ی آقای رئیس جمهور برای حذف نکردن دهک‌های اول این است که ما نمی‌توانیم طیف مرفه جامعه را شناسایی کنیم! عجب، ماجرا خنده دار شد؛ یارانه را به هر زخمی که بزنید آن زخم بزرگ تر و چرکین‌تر می‌شود، وقتی که یارانه به بخش مصرف تخصیص داده شود مصرف گرایی، تقاضا و تورم افزایش می‌یابد، دعوایی که الان بین مجلس و دولت به راه افتاده این است که مجلس می‌گوید: دولت می‌خواهد قیمت‌ها را افزایش دهد اما من نمی گذارم و دولت می‌گوید: مجلس می‌خواهد ارقام برخی کالاهای اساسی را گران کند؛ اما من اجازه نمی‌دهم؛ مبارزه با فساد ولو برای احقاق یک ریال با اینکه واجب است اما کافی نیست، راه حل اساسی این است که به سوی تولید ثروت گام برداریم.

 

مردم ما فکر می‌کنند فقط مسئولان باید همت مضاعف داشته باشند

 

قدیری ابیانه به نامگذاری امسال به «فرهنگ و اقتصاد با عزم ملی و مدیریت جهادی» اشاره کرد و گفت: عزم ملی یعنی اینکه تک تک مردم به خودشان بگویند برای رفع مشکلات اقتصادی کشورم، چه وظیفه‌ای بر عهده دارم و چه اقدامی می‌توانم انجام دهم، در کشور ما مردم به جای آنکه فکر کنند، انگشت خود را به سوی دولتمردان دراز می‌کنند و می‌گویند مشکل مدیریتی داریم، در این کارناوال، 79 میلیون نفر تماشاچی هستند و خود را عضو تیم نمی‌داند، اینکه مردم فکر می‌کنند برای نقش آفرینی باید در راس هرم قدرت قرار گیرند تا بتوانند به ملتشان خدمت کنند کاملا غلط است، بنده شاهد بودم که دولت‌های اصولگرا و اصلاح طلب از اول انقلاب تا حال حاضر، بیشتر از 12 ساعت کار می‌کردند، احمدی نژاد که در طول 24 ساعت فقط 4 ساعت می‌خوابید، چرا با وجود داشتن منابع خدادادی هنوز پیشرفت نکرده‌ایم؛ اما کشورهای ژاپن، چین، کره و غیره بدون آنکه حتی یک بشکه نفت داشته باشند از ما جلو زده‌اند؟

 

وی یکی از آثار توهم ناشی از درآمدهای نفتی را پر رنگ شدن نقش دولت، کم رنگ شدن نقش مردم، نارضایتی اجتماعی، متوقع شدن مردم، تنبلی اجتماعی، امید به غیر از خود بستن، اعتقاد به شانس، امید به معجزه، ناامیدی از نظام، و سوء ظن عنوان کرد و گفت: رهبر فرمودند: « همت مضاعف، کار مضاعف»؛ اما مردم ما فکر می‌کنند فقط مسئولان باید همت مضاعف داشته باشند؛ می‌دانید چرا در ژاپن شغلی به اسم سرایداری وجود ندارد؟ زیرا مدرسه و کلاس را مقدس می‌دانند و نظافت مدرسه یا پاک کردن تخته سیاه را به دانش آموزان باهوش و ممتاز موکول می‌کنند، اما در کشور ما کار کردن به کسانی که جریمه می‌شوند اختصاص می‌یابد، تعطیلات ایران بیشترین میزان تعطیلات در کل جهان است؛ کشورهای ژاپن، 15 روز، آمریکا، برزیل و پاکستان 10 روز، ایتالیا، نروژ و سویس 13 روز، انگلستان 8 روز، چین و روسیه 7 روز، سویس 4 روز، هندوستان 3 روز و اما تعطیلات نوروز در ایران دو برابر تعطیلات سالانه‌ کشورهای مذکور است.

 

چشم و دلمان روشن! ما به درد « خود تحریمی» گرفتار شدهایم

 

رایزن مطبوعاتی و سخنگوی سفارت ایران در ایتالیا در سالهای 13۵8 تا 1361 ادامه داد: در اروپا از هر 4 نفر، دو نفر شاغل هستند، در انگلستان از هر 3 نفر، دو نفر مشغول به کار هستند اما در ایران از هر 4 نفر، یک نفر شاغل است؛ ساعت مفید کاری در ایران 22 دقیقه در روز، در ژاپن 8 ساعت، در اروپا 7 ساعت و در کره‌ جنوبی بین 10 تا 9 ساعت است، در سال 89 که به « همت مضاعف، کار مضاعف » مزین شد ساعت کار مفید 64 دقیقه بود؛ اما امسال به 22 دقیقه تنزل یافته است، اشتغال یک ژاپنی در طول سال معادل 21 سال کار کردن یک ایرانی است، دلمان خوش است که می گوییم 30 سال به کشورمان خدمت کرده ‌یم، بعد از بازنشستگی باز هم مستمری می‌گیرم، پس از مرگمان نیز خانواده‌مان از مستمری ما استفاده می‌کند، با تمام این تفاسیر باز هم می‌گوییم که چرا کشورمان پیشرفت نمی‌کند، ما ایرانی‌ها در تنبلی اجتماعی پس از اعراب در رتبه‌ دوم جدول ایستاده‌ایم، در اسراف کردن یکی از پرمصرف‌ترین ملت‌های جهان هستیم، سال گذشته معادل 30 میلیارد دلار، هدررفت سوخت داشتیم.

 

قدیری ابیانه اقتصاد کنونی ایران را اقتصاد استراحتی اعلام کرد و بیان داشت: چرا پول ما از سال 1389 ارزش خود را از دست داده است؟ به دلیل اینکه اقتصاد ایران وابسته به کار نیست، میزان کار مفید به یک سوم کاهش یافته است، میزان صادرات نفت را نیز به یک سوم کاهش داده‌ایم بنابراین اعتبار پولمان نیز تنزل یافته است، سبک زندگی ما تضعیف کننده‌ی ارزش پول کشورمان است، مردم ایران طالب پشت میز نشین هستند، چند سال پیش به یکی از مناطق نفت خیز جنوب کشور رفتم و با چشمان خودم دیدم که یک کره‌ای در گرمای بی‌سابقه ی هوا در حال کار کردن بود و چند ایرانی با کت و شلوار تمیز و کلاه ایمنی اطراف این شخص را گرفته بودند و دستور می‌دادند، نه با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین می‌شود و نه با شعار اقتصاد مقاومتی دادن اقتصادمان مقاومتی خواهد شد، در این میدان تک تک افراد جامعه مسئول هستند.

 

وی با بیان اینکه یکی از مقامات بلندپایه‌ آمریکایی گفت: ایرانی خوب، ایرانی است که مرده باشد و یکی دیگر از مشاورین اوباما ابراز داشت: ایرانی‌ها حرام زاده هستند و باید تمام آن‌ها را بمباران کرد، گفت: آمریکا نیازی به کاهش تولیدات داخلی ایران و یا تحریم کردن کشورمان ندارد، خودمان با عدم بهره وری، عدم وجدان کاری و کم کاری در آسیاب دشمن آب می‌ریزیم، به هر بهانه‌ای اعم از؛ کالای خارجی مرغوب‌تر است و کالای ایرانی کیفیت ندارد خودمان را تحریم کرده‌ایم، اسرائیل نیازی ندارد که به ایران آسیب برساند ما در یک ماه بیش از 2000 نفر تلفات جاده‌ای داشتیم، لذا چشم و دلمان روشن! که ما به درد « خود تحریمی» گرفتار شده‌ایم و خود تحریمی بدترین نوع تحریم است.

 

سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در مکزیک، گواتمالا، بلیز و استرالیا ادامه داد: تمام دغدغه‌ی صدا و سیما به سرگرم کردن بانوان خانه دار معطوف شده است، به یاد دارم در زمان‌های گذشته، مادران و مادربزرگ‌ها، بیشترین وقت خود را به بافتن قالی و کارهای هنری- خوداشتغالی صرف می‌کردند حتی اگر نیم ساعت هم با بانوان همسایه به خوش و بش کردن می‌گذارندند باز هم میل بافتنی از دستانشان جدا نمی‌شد، این مدرکی که دانشجویان دختر از دانشگاه می‌گیرند فقط و فقط به درد بی‌درمان بالا بردن نرخ مهریه می‌خورد، اینکه بسیاری از فراغ التحصیلان می‌گویند که کار نیست، بهانه است؛ یک متخصص زبان انگلیسی می‌تواند سفارشات مشتریان را در خانه سروسامان دهد، دختران و پسران ما می‌توانند در منزل فرش هزارشانه ابریشم ببافند و به خارج از کشور صادر کنند.

 

قدیری ابیانه تصریح کرد: امام علی (ع) می‌فرمایند: بهترین تفریح، کار است، مصیبت ما از آنجا شروع می‌شود که صدا و سیمای جمهوری اسلامی در فیلم‌ها و برنامه‌های مختلف، کار کردن را معادل جان کندن و یا تراکتور بودن نشان می‌دهد، حتی در دوبله کردن فیلم‌های خارجی که نگاه مثبتی به اشتغال دارند برای چاشنی دهی و مزه دار کردن از عبارات عامیانه مانند سگ دو زدن استفاده می‌کند، مهمترین وظیفه‌ی دولت زمینه سازی برای اشتغال است این که مردم تا چه اندازه همت کنند و از بسترهای موجود استفاده نمایند به دولت مربوط نیست زیرا دولت به وظیفه‌ی خود جامه عمل پوشانیده است.

 

وی شایسته سالاری را با استخدام مادام العمر و به مدت 30 سال در یک شغل را در تضاد دانست و خاطرنشان کرد: اولین جمله‌ای که در مدرسه به کلاس اولی‌ها یاد داده می شود « بابا آب داد» است، از همان آغاز راه، فعل دادن و گرفتن بدون زحمت را در نهاد کودک درونی می‌کنیم، منفی بینی و نق زدن در وجود ما به بلوغ رسیده است بنابراین باید نگرشمان را متحول کنیم.

 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار