به گزارش گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»، محمد علی خطیبی، کارشناس حوزه نفت و انرژی و مدیر امور بین الملل شرکت ملی نفت در دولت دهم با تشریح دلایل کاهش قیمت نفت اظهار داشت: در طول 40 سال اخیر، همیشه اپک مدیریت عرضه را بر عهده داشته است. به همین دلیل همیشه دارای مازاد عرضه بوده است. برخی مواقع این مازاد عرضه به ده میلیون بشکه می رسید. ولی چون بازار نفت احتیاج به مدیریت داشت، اپک میزان تولید را مدیریت می کرد. در اپک هر کشوری سهمیه تولید دارد و هیچ موقع اینطور نبوده که هر کشوری هر مقدار که بخواهد نفت تولید کند. از زمانی که غیر اپک به طور جدی وارد بازار عرضه شد، اپک مدیریت عرضه را برای کنترل بازار پیگیری می کند. برخی مقاطع پیش آمده که مدیریت عرضه تضعیف شده است. مانند سال 1986 و 1998 و 2008 که آن موقع هم نفت کاهش قیمت شدید را تجربه کرد. البته همیشه بعد از مدتی ورق برگشته و قیمت نفت به کانال معمولی خود هدایت شده است. در طول سی سال گذشته به جز همین چند مقطعی که عرض کردم، همیشه اپک بازار را مدیریت می کرده است و بین عرضه و تقاضا یک توازن خوبی را برقرار می کرده است. اینطور نبوده است که بخواهد با ظرفیت کامل خود تولید انجام دهد. ما الان مجدد وارد برهه ای شدیم که این مدیریت عرضه توسط برخی از اعضا به بهانه های مختلف مخدوش شده است. برخی از آنها حرف از غیراپک میزنند و میگویند که برای از میان برداشتن غیر اپک با افزایش تولید به دنبال کاهش قیمت هستیم. منظور آن ها شل اویل آمریکا و روسیه و ... است. البته اینها ظاهر قضیه است و پشت پرده به نظر مسائل سیاسی در کار است. این روزها نیز از مقاطعی است که مجددا مدیریت عرضه تضعیف شده است.
وی افزود: کشورهایی که به ظاهر کوچک هستند اما وابستگی های بزرگی دارند، می گویند که ما باید از سهم خود در بازار بین المللی محافظت بکنیم و نباید این سهم را کم بکنیم. بلکه کشورهای خارج از اپک باید سهم خود را کم بکنند تا بازار تنظیم شود. کسی در این شک ندارد که علت کاهش فعلی قیمت نفت، بیشتر بودن عرضه از تقاضاست. اما این که چه کسی باید تولید خود را کم بکند تا بازار تنظیم شود، محل دعواست. کشورهایی نظیر عربستان و کویت میگویند که غیر اپک باید تولید را کاهش بدهد، در صورتی که ما سابقه مثبتی از کاهش تولید غیر اپک نداریم. در اپک نیز تصمیمات بر اساس اجماع است. بنابراین همین دو سه کشور با مخالفتشان می توانند کاهش تولید را منتفی بکنند.
خطیبی با اشاره به ظرفیت ایران برای محوریت کشورهای خواهان افزایش قیمت نفت، گفت: انتظار بیشتری از ایران در زمینه مدیریت اپک در شرایط فعلی وجود داشته است. معمولا در اپک یک گروه وجود دارد که عربستان و کشورهای همسو با آن هستند. این کشورها همیشه با محوریت عربستان به دنبال افزایش تولید و اشغال سهم بیشتری از بازار بوده اند. ولی در مورد سایر کشورهای عضو، ایران همیشه سعی می کرده است که با محوریت خود، آنها را سازماندهی کند. و یک اکثریت مخالفی را در برابر آن گروه ایجاد کند. متاسفانه در شرایط فعلی ایران این محوریت را از دست داده است. البته بنده فکر میکنم ایران اگر همین الان هم بخواهد می تواند دوباره این محوریت را ایجاد کند. اما به نظرم این اراده وجود ندارد. سه دهه است که ایران محوریت کشورهای طرفدار افزایش قیمت را در مقابل کشورهای طرفدار افزایش تولید به محوریت عربستان داراست. یعنی در فضای بین الملل ایران را به عنوان نماد کشورهای طرفدار قیمت می شناسند و این محوریت، محوریت قابل قبولی است. طبیعتا ایران اگر در این زمینه فعال نباشد، سایر کشورها نیز که انتظار این محوریت را از ایران دارند، خیلی کنشی از خود نشان نمی دهند و همچنان منتظر ایران می مانند. زیرا هیچ کدام مثل ایران تجربه این محوریت را نداشته اند.
وی با یادآوری دوره یک ساله مدیریت ایران بر اپک اضافه کرد:در دوره یک ساله ای که ما ریاست اپک را داشتیم، سه نفر این ریاست را تجربه کردند. در ابتدا که ریاست به ایران رسید، آقای میرکاظمی وزیر بودند. سپس آقای علی آبادی سرپرست شدند. و بعد از آن نیز مهندس قاسمی وزارت نفت را عهده دار شدند. علی رغم این موضوع، دوران خوبی را در مدیریت اپک داشتیم. علت این بود که تیم پشتیبانی کننده، تیمی پیگیر و فعال بود. علی الخصوص جلسه آخری که ایران ریاست را برعهده داشت، توافق خوبی بین اعضا انجام شد که همه اعضا من جمله وزیر نفت عربستان، از مهندس قاسمی تقدیر و تشکر ویژه کردند. علت هم این بود که مدت ها بود که توافق انجام نمی شد. ما از مهندس قاسمی خواستیم چند ماه قبل از جلسه ، رایزنی را با کشورهای عضو شروع کند. ایشان هم سلسله سفرهایی داشتند که در نهایت اختلافات حل و فصل شد.
اگر چنانچه در شرایط فعلی فعالیت هایی برای قرار گرفتن مجدد در محوریت کشورهای طرفدار افزایش قیمت صورت بگیرد، قطعا نتیجه می دهد. ما الان می بینیم وزیر خارجه و نفت و سپس رئیس جمهور ونزوئلا در حال سفر به کشورهای مختلف هستند. این نقش را انتظار می رود که ایران ایفا بکند.
خطیبی با گلایه از به کاربردن واژه گروهبان در مورد مدیران نفتی دولت قبل، توسط مدیران جدید گفت: این حرف ها که می گویند مدیران قبلی نفت گروهبان بودند و مدیران فعلی ژنرال هستند، به نظرم یک توهین بزرگ به جامعه خدمتگزاران بخش نفت است. نفت ژنرال زیاد دارد. البته این اصطلاح ژنرال مال امروز نیست. مربوط به دولت اصلاحات میشود. در آن دوره که عده زیادی خارج از وزارت نفت به این وزارت خانه وارد شدند، به آن غیر نفتی ها ژنرال گفتند. در واقع نفتی ها را گروهبان می نامیدند و غیرنفتی ها را ژنرال! البته بنده مخالف نیستم که افرادی خارج از نفت بیایند و در حوزه نفت مدیر بشوند. اما این که بیایند و مدیران با سابقه نفتی را تحقیر بکنند، به نظرم بسیار تاسف آور است. زیرا به نوعی این کار دو دستگی ایجاد کردن است. حالا عده ای از بیرون آمدند، عده ای هم حضور داشتند. این ها باید دست به دست هم بدهند و کار بکنند. چرا این حرف ها زده می شود؟ در نفت باید وحدت ایجاد کنیم. مگر ما چند نفر متخصص داریم؟ در بحث بین الملل نفت تعداد متخصصین خبره ما انگشت شمارند. حالا ما بیاییم با این حرف ها، این ها را شقه شقه کنیم. آیا این صحیح است؟
این آقایان موقعی که می آمدند، و آغاز مدیریتشان بود، ادعایشان این بود که ما نفتی های خانه نشین را سرکار می آوریم و صادرات کشور را مانند گذشته می کنیم.اما در عمل دیدیم که نه خانه نشین ها را آوردند و نه صادرات مانند گذشته شد. حتی به میزانی که ما در شرایط بسیار عجیب و سخت سال های 90 و 91 صادرات داشتیم، نتوانستند عددی اضافه کنند. در صورتی که شرایطی که ما داشتیم، بسیار سخت تر و پیچیده تر از شرایط فعلی بود. و شرایط فعلی این آقایان بسیار بهتر است. به هرحال دیدیم که نه خانه نشینی برگشت و نه عدد صادرات مانند گذشته شد.حتی در دولت جدید، گاهی عدد صادرات نفت ، به کمتر از میزان صادرات زمان مدیریت ما می رسد. ذهنیتی در این دوستان وجود داشت که اگر بیایند و سکان دار بخش نفت شوند، میتوانند کار خارق العاده ای در این حوزه انجام دهند. وقتی آمدند و با مشکلات و مسائل از نزدیک دست و پنجه نرم کردند، به نظرم ذهنیتشان اصلاح شده است و خودشان فهمیدند که در دولت قبل هم نهایت سعی و تلاش انجام شده بود. این دوستان مدت ها از صنعت نفت دور بودند و فکر میکردند شرایط فعلی با شرایط هشت سال پیش ، یکی است. اما آمدند و دیدند که چقدر شرایط، متفاوت شده است.
خطیبی با غیر اقتصادی دانستن دلایل کاهش قیمت نفت اضافه کرد: من فکر می کنم، جلوی صحنه کاهش قیمت نفت دلایل اقتصادی بیان میشود. ولی پشت صحنه، دلایل سیاسی در جریان است.تولید کنندگان غیر اپک، از جمله شل اویل آمریکا، تولیدات خود را به شدت افزایش داده اند. از این سو هم عربستان و کشورهای همسو با او تولید را بالا بردند. استدلال عربستان و آن چند کشور این بود که اگر ما تولید را زیاد کنیم، فشار به غیر اپک از جمله شل اویل می آید و او عرضه را کم می کند. اما در عمل اتفاق دیگری افتاد.نه تنها تولید شل اویل کم نشد، بلکه چند هفته پیش در خبرها آمد که دولت آمریکا منع صادرات را از پیش پای شل اویل برداشت. می دانید که تولیدات شل اویل مخصوص بازار داخلی آمریکا بود و در بازار بین المللی با نفت های اپک رقابتی نمی کرد. اما الان که دولت آمریکا این منع صادرات را برداشته است، تولید شل اویل نه تنها کم نشد بلکه روانه بازارهای بین المللی نیز شد. پس ادعای عربستان که با افزایش عرضه می توان به غیر اپک فشار وارد کرد، ادعای پوچی بود و مشکل را حل نکرد و بر مشکل افزود. همه این عوامل نشان می دهد که دلایل اقتصادی در کار نبود.
وی خاطرنشان کرد: اگر ما الان در اپک بیاییم، پنج درصد تولید و عرضه را کاهش دهیم، من با اطمینان به شما می گویم که پنجاه درصد بهبود و افزایش قیمت خواهیم داشت. کدام عقل سلیم اقتصادی تایید می کند که ما پنج درصد تولید را کم نکنیم، و از پنجاه درصد افزایش قیمت صرف نظر کنیم؟کجای این اقتصادی است؟ پس مطمئن می شویم که یک پشت صحنه جدی سیاسی وجود دارد.من چند هفته پیش خواندم که جان مک کین، سناتور آمریکایی و رقیب اوباما در انتخابات چند سال پیش ، رسما از عربستان به خاطر کاهش قیمت نفت تشکر کرده بود. آیا با عقل سازگار است که شما صنعت نفت یک کشور را هدف گیری بکنید و بخواهید آن را زمین بزنید، بعد مقامات آن کشور از شما تشکر کنند؟ نشان می دهد که مناسبات دیگری غیر از اقتصاد در میان است. این ها عوامل اقتصادی را در ویترین گذاشته اند برای نمایش. اما حقیقت موضوع، اقتصادی نیست.
مرجع: اکوفارس