فسادهای اخلاقی پهلوی زمینه پوکیدن سیستم شاهنشاهی را فراهم آوردند

به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از ایلام، سارا فلاحی در بخش نخست کرسی آزاد اندیشی « صدور انقلاب اسلامی و تعامل با جهان بین الملل» که روز گذشته به همت بسیج دانشجویی دانشکده علوم قرآن و حدیث برگزار شد، به کسب آگاهی و دانایی از تقابل گفتمان ها یا هژمون های موجود در عصر کنونی اشاره کرد و بیان داشت: در دنیای حاضر همه سعی می کنند در حیطه عمل و اندیشه گفتمان سازی کنند و ارزش های دست ساز خود را در اذهان مردم دنیا نهادینه سازند، یکی از این گفتمان های مهم قرن بیستم انقلاب اسلامی بود. جوانان امروز انقلاب سه واقعه مهم؛ دوران پهلوی، انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی را مشاهده و تجربه نکرده اند، شما به عنوان نسل فردای انقلاب، ارتباط خود را با این سه واقعه مهم قطع کرده اید یا دیگران این ارتباط را قیچی کرده اند؛ بنابراین مستعدترین افراد برای کاشتن و پذیرش هژمون های غیر از گفتمان انقلاب اسلامی هستید؛ زیرا تحت تاثیر یک گسست رادیکالی بین شما و عقبه تاریخی تان فاصله ایجاد شده است؛ در شرایط کنونی به شما فرصت داده نمی شود که برگردید و عقب را نگاه کنید البته ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست  که شما نیز فرصت نگاه به گذشته، تجزیه، تحلیل و کسب اطلاعات از زمان های پیشین را از خودتان گرفته اید.

 
وی انقلاب مشروطه را غلط مصطلح عنوان کرد و بیان داشت: انقلاب یعنی یک حرکت تدریجی و خشونت بار است که بسیج عمومی را به همراه دارد و تمام ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه را به هم می ریزد و ساختار جدیدی جایگزین آن می شود؛ اما جنبش مشروطه را نمی توان به عنوان انقلاب تلقی کرد، که به نظر من مشروطه انقلاب نبود بلکه جنبش بود زیرا نه تنها ساختارها عوض نشدند بلکه بسیج عمومی را با خود همراه نداشت. در جنبش مشروطه ۸۰ درصد از مردم ما بی سواد بودند حتی رهبران آن نمی دانستند که مشروطه به چه معناست، روشن فکران فرنگ رفته ای که در برابر پیشرفت های غرب متحیر شده بودند فکر می کردند می توانند همان نظمی که در مغرب زمین وجود دارد را در جامعه ایلیاتی و روستایی ایران برقرار کنند.

ایرانیان واسطه بازسازی استبداد شدند

مدیر گروه رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد ایلام قجرها را مردمانی ایلیاتی و عقب مانده از زمان خویش عنوان کرد که دیپلمات های کارکشته مانند امیر کبیر آن ها را جمع و جور می کردند، افزود: این شوخی و طنز تاریخ ماست که ایرانیان واسطه بازسازی استبداد شدند، با به وجود آمدن جنبش مشروطه، آزادی های لجام گسیخته و بی حد و حصری به وجود آمد که به تجزیه شدن ایران در سال ۱۹۰۷ منجر شد، روس ها شمال کشور را به اشغال خود درآوردند و انگلیسی ها به جنوب کشورمان چنگ اندازی کردند به گونه ای که ناصرالدین شاه گفت: می خواهم به شمال بروم روس ها نمی گذارند، می خواهم به جنوب بروم انگلیسی ها مانع می شوند مرده شور این پادشاهی را ببرند که نمی تواند به شمال و جنوب کشورش سفر کند، در این شرایط بود که مردم ایران در پی یک چکمه پوش بودند که فقط امنیت را تامین کند؛ بنابراین رضاخان به روی کار آمد.

فلاحی با تاکید بر این مطلب که رضاشاه بی سواد بود و حتی نمی توانست اسامی نمایندگان مجلس را قرائت کند، گفت: او یک سرباز بی نام و نشان و سواد کوهی بود که به دلیل هیکل درشت و اخلاق قلدر معابانه اش مورد توجه و سرمایه گذاری انگلستان قرار گرفت، رضا شاه مشاوران باسوادی مانند تیمورتاش داشت اما از آنجایی که انسان مستبدی بود و نمی توانست برتر بودن اطرافیانش را ببیند افرادی مانند پزشک احمدی را به استخدام خود درآورد تا با تزریق آمپول هوا در زندان رجال بزرگ ایران را به قتل برساند، رضاخان با طرز تفکر بسیار سطحی و پایین برای اولین بار از ایران خارج شد و به ترکیه عزیمت کرد، برهنگی زنان و پوشش همراه با کت و شلوار مردان شاه ایران را بر آن داشت که برهنگی دلیل متمدن بودن مردم آن دیار است بنابراین گفت: من فهمیدم که علت عقب ماندگی ما ایرانیان لباس است.

وی ادامه داد: من معتقد هستم که باید از عملکرد پادشاهان گذشته، مسئولان کنونی و رجال سیاسی معدل گرفت، ممکن است آن ها در کارنامه ی خود نمره ی ۲۰ داشته باشند؛ اما در حین معدل گیری نمره ی آن ها زیر ده شود، در همین عصر حاضر نیز دیده می شود که موجی ایجاد می گردد یک عده بی سواد ناکارآمد که مشروعیت ندارند موج سواری می کنند و از صفر به صد می رسند، سرمایه گذاری استکبار در کشورهای مستعمره به گونه ای است که کسی متوجه نشود زیرا اگر طرح هایشان را بر بستر دانایی شما عملیاتی کنند موفق نخواهند شد بنابراین بر بستر جهل مردم طرح می ریزند تا فریفته شوند.

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد ایلام به اصلاحات دوران رضاخان که بر بستر نیاز قدرت های بزرگ پایه ریزی شد اشاره کرد و ابراز داشت: راه آهنی که در ایران احداث شد از سر دلسوزی و علاقه به ایرانیان نبود بلکه از این طریق به کشور روسیه تسلیحات نظامی صادر می کردند، وقتی که قدرت های بزرگ به این نتیجه رسیدند که رضاشاه به دردشان نمی خورد وی را تبعید کردند، ایران در شهریور ۱۳۲۰ دوباره اشغال شد، تا زمانی که مصدق بر سر قدرت رسید حزب های مختلفی در ایران به وجود آمد که مهمترین آن ها، حزب توده بود این حزب شاید تنها حزب در طول تاریخ بود که ویژگی های حزبی را به خود داشت.

فلاحی جوانگرایی در عرصه سیاست را معادل برباد فنا رفتن یک مملکت عنوان کرد و افزود: کتاب های کاخ تنهایی ثریا، دخترم فرح، من و خاندان پهلوی، ظهور و سقوط دولت پهلوی، پشت پرده تخت طاووس و یادداشت های علم را مطالعه کنید، زمانی که محمدرضا ولیعهد شاه ایران بود آمریکایی ها به او گفتند اگر مجری فلان کودتای ما باشید تو را شاه ایران خواهیم کرد، وی پرسید: اگر با شکست مواجه شویم چگونه باید فرار کنیم؟ در اینجا بود که به او گفتند: تو به درد ما نمی خوری، از همین الان به دنبال راه فرار هستی. محمد رضا پهلوی توانایی تجزیه و تحلیل نداشت می گفت: دست از سر من بردارید، نمی خواهم به ایران بازگردم. او در شرایطی به قدرت رسید که آمریکا در صحنه سیاسی وارد عرصه شد، انگلیس با اهمیت بود و روسیه به پیروزی در جنگ جهانی نائل آمده بود، استالین، روزولت و چرچیل به عنوان غول های سیاست در آن زمان برای شاه جوان ایران تره هم خرد نمی کردند و به وی مانند یک کوک می نگریستند.

وی خاطرنشان کرد: کتاب زندگی قوام در تیررس حادثه را مطالعه کنید، وی توانست آذربایجان را با دیپلماسی به ایران بازگرداند، قوام تا بدان حد به محمدرضا شاه بی محلی می کرد که اگر کسی می گفت: شاه آریامهر فلان حرف را زده اند؛ فریاد می زد که شاه کثافت خورد، محمد رضا پهلوی به شدت از سیاستمداران کارکشته ترس و واهمه داشت، او وابستگی عجیبی به قدرت های بزرگ از خود نشان می داد، پایه های روانی شاه را اشرف، علم، آمریکا و ارنست پرون تشکیل می دادند. محمدرضا در یک محیط زنانه بزرگ شد، رضاخان برای آنکه پسرش را مرد بار بیاورد وی را به سوئیس فرستاد، محمد رضا در آن مقطع نسبت به پدرش احساس حقارت می کرد.

تئاتر متسهجن در شیراز به یکی از زمینه‌های وقوع انقلاب اسلامی تبدیل شد

استاد دانشگاه های ایلام اطرافیان شاه را بسیار متملق دانست و بیان داشت: به نظر شما چرا هویدا ۱۳ سال نخست وزیر ایران بود؟ وقتی می گفتند شخص اول مملکت فلان حرف را گفته است تشر می زد و می گفت: مگر ما شخص دومی نیز داریم؟ احسان نراقی در کتاب از کاخ شاه تا زندان اوین نقل می کند: در روزهای آخر حکومت پهلوی برای ارائه مشاوره به کاخ شاه رفتم هنگامی که صدای مرگ بر شاه مردم می آمد وی می گفت: مگر من چه کردم که مردم اینگونه می گویند؟ شاه اصلا اطلاع نداشت که در کشورش چه می گذرد، چند گروه به همه کاره مملکت تبدیل شده بودند، فسادهای اخلاقی، اداری، قاچاق مواد مخدر، ارتشاء و رشا بر همدیگر تلنبار شدند و زمینه پوکیدن سیستم را فراهم آوردند، تئاتری در شیراز برگزار شد که در آن هنرپیشه مرد در برابر انظار عمومی به هنرپیشه زن تجاوز کرد اگر در انگلستان این واقعه پیش می آمد کارگردان و بازیگران این تئاتر اعدام می شدند وقتی این جریان را به شاه ایران گفتند به سادگی از کنار آن عبور کرد، این تئاتر به یکی از پیش زمینه های ایجاد نارضایتی اجتماعی و وقوع انقلاب اسلامی تبدیل شد.

فلاحی به تشکیل خانه های فساد برای فرزندان اشرف، اردشیر زاهدی و دیگران اشاره کرد و ادامه داد: شهرام پسر اشرف دقیقا همانند عدی، پسر صدام در پشت درب دبیرستان های دخترانه کمین می کرد و دانش آموزان را می ربود، شرایط در آن زمان به گونه ای پیش می رفت که هویت ایرانی تحقیر می شد، در بخش سیاست خارجی نیز به ژاندارم یا نوکر آمریکا تبدیل شده بودیم، ایالات متحده برای تامین منافعش خویش دو ستون در خاورمیانه ایجاد کرده بوده که ستون مالی آن به عربستان و ستون نظامیش را به ایران سپرده بود.

وی به برگزاری کلید پارتی در بین دولتمردان کشورمان در دوره محمد رضا پهلوی اشاره کرد و گفت: اعراب جاهلی برای اینکه دارای پسر شوند زن های یکدیگر را قرض می گرفتند، یعنی مردان عرب به راحتی زنان خود را به مردان غریبه اجاره می دادند. این موضوع در دوران پهلوی نیز مشاهده می شود، وزرای این مملکت دور هم جمع می شدند، کلید اتاق هایشان را با یکدیگر معاوضه می کردند، وزیر داریی به اتاق همسر وزیر کشاورزی می رفت و همگی آن ها از این موضوع ابراز شعف می کردند، فرح دیبا می گوید: چقدر ما از این قضیه لذت می بردیم، چقدر شور ایجاد می شد، شاه این مملکت سه ماه تابستان را به سوئیس می رفت و از دور امورات کشور را رصد می کرد، برخی از دولتمردان پیشین نیز ۱۲ روز دورکاری کردند.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: سیستم هایی که فضای بسته سیاسی دارند با کوچکترین فشار دچار انفجار می شوند، وقتی جان بولین، مشاور امنیت وقت آمریکا به شاه گفت: رژیم شما در حال انفجار است؛ بنابراین اصلاحات سفید مبنی بر دادن حق رای به زنان، ملی شدن کارخانه ها و غیره را اجرا کنید و با ایجاد فضای باز سیاسی در راستای ظهور احزاب مختلف احتمال پوکیدن سیستم خود را به حداقل برسانید. ایجاد فضای باز سیاسی در سال ۱۳۵۷ زمینه را برای انقلاب اسلامی ایران فراهم کرد.

ژلاتینی شدن مرز میان خودی و غیر خودی یکی از ویژگی مهم انقلاب ایران می‌باشد

فلاحی گفتمان امام خمینی ( ره) را گفتمان سقف گونه عنوان کرد و ادامه داد: یکی از امتیازاتی که باعث شد این گفتمان در ایران مطرح شود این است که سقف معنایی انقلاب اسلامی بسیار گسترده می باشد، مارکسیست ها می گفتند کارگر، امام خمینی ( ره) فرمودند: مستضعف؛ واژه مستضعف تمام محرومان اقتصادی، فکری، فرهنگی، سیاسی و غیره را در بر می گیرد، در قائله ۸۸ دشمن می خواست از همین شعارهای انقلاب برای استحاله انقلاب استفاده کند. بنا بر این نیروهای خودی دو گروه شدند و در برابر یکدیگر قرار گرفتند.

وی انقلاب اسلامی ایران را اساس و پایه مطالعات میشل فوکو در نظریه انقلاب و لیلا عشقی در ارائه نظریه انقلاب معنوی دانست و ادامه داد: فوکو هنگامی که به ایران آمد از هر پنج ایرانی که می پرسید چه می خواهید؟ تنها پاسخی که می شنید حکومت اسلامی بود، تنها انقلابی که در جهان ویژگی انقلابی بودن را دارد انقلاب اسلامی ایران است، انقلاب روسیه، انقلاب کارگرها بود؛ انقلاب چین، انقلاب دهقان ها بود؛ انقلاب ۱۶۸۸ انگلستان، انقلاب اشراف بود ولی در انقلاب اسلامی ایران تمام اقشار حضور داشتند؛ زیرا سقف گفتمان این انقلاب گسترده است.

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد ایلام ژلاتینی شدن مرز میان خودی و غیر خودی را ویژگی مهم انقلاب اسلامی اعلام کرد و بیان داشت: برخی ها به دنبال تطهیر شاه ایران هستند و از طریق رسانه های بیگانه ماهواره ای سعی در قدرتمند نشان دادن محمد رضا پهلوی دارند. شما به عنوان قشر فرهیخته دانشجو باید به اختلافات حزبی و جناح بندی های داخلی خود در دانشگاه خاتمه دهید و وحدت رویه خویش را حفظ کنید، شما موظف هستید آرمان ها و عقاید یکدیگر را تجزیه و تحلیل کنید و از تحقیر یکدیگر دست بردارید.