کد خبر:۳۹۳۳۹۴
مهندس حسابی در مشهد:

پرفسور حسابی برای بردن مادر به مکه پول نداشت

حسابی در جمع دانشجویان بیان داشت: پدرم در طول عمر خود با فقر زندگی کرد به نحوی که پول نداشت همسر خود را به مکه ببرد، مادرم مقداری پولی که پس‌انداز کرده بود تا به بتواند به پدر کمک کند تا به این سفر بروند را به زلزله زدگان بوئین زهرا داد.

به گزارش خبرنگار «خبرگزاری داشجو» از مشهد، مهندس ایرج حسابی شب گذشته در همایش بزرگ روز مهندس به مناسبت سالگرد خواجه نصیرالدین طوسی در تالار ابن سینای دانشگاه علوم پزشکی مشهد بیان داشت: من در پنجم اسفند به مرکز آموزش عالی اقبال لاهوری دعوت شدم؛ اما به دلیلی تقارن این روز با روز تولد پرفسور حسابی نتوانستم خدمت دوستان برسم.

 

وی ادامه داد: عادت من نیست که حرف بزنم؛ اما برای شروع باید بگویم برای آن چه ایران دارد دیگر کشورهای جهان باید بدوند و آن تاریخ کهن و گذشته درخشان این کشور است.

 

قدمت ایران به ۱۲ هزار سال می‌رسد

 

حسابی افزود: آمریکا هر قدر تلاش کند 250 سال قدمت دارد، اروپایی‌ها 850 سال و کانادایی‌ها 650 سال؛ اما ایران دارای قدمتی بیش از 10 هزار سال است و اگر کوره‌های ریخته گری کشف شده در جیرفت را به آن اضافه کنید این قدمت به 12 هزار سال می‌رسد.

 

وی با انتقاد از نبود برخی فرهن‌ های حق شناسانه در کشور بیان داشت: در برخی کشورهای دنیا جلوی در خانه اساتیدشان هر روز صبح دسته گلی از سوی شاگردان گذاشته می‌شود تا مراتب قدرشناسی خود را به استاد برسانند؛ اما در ایران تا به حال کسی از شاگردان استاد شاخه گلی برای پرفسور نیاورده است.

 

حسابی به حضور پرفسور حسابی در اولین کنفرانس اتمی جهان اشاره کرد و افزود: در آن کنفرانس زیر اسم 12 نفر نوشته بودند پرفسور که یکی از آن افراد دکتر حسابی از ایران بود، تا شما امروز که پرفسور زیر خاک است به خود افتخار کنید و بدانید جایگاه شما کجاست.

 

وی با اشاره به صحبت‌های نوعی در همایش بیان داشت: اینکه نوعی و همکارانشان چند دستگاه در آزمایشگاه را به دلیل مشکلات مالی و نبود بودجه ساختند من را یاد تلاش‌های پرفسور در طول زندگی مجاهدانه این فرد می‌اندازد.

 

پرفسو حسابی ایران را صاحب ساعت بین المللی کرد

 

حسابی ادامه داد: در آن زمان در ایران ساعت وجود نداشت و به همین دلیل قطار، کشتی و هواپیما نمی‌توانست به ایران بیاید زیرا کسی زمان را نمی‌دانست، پرفسور آن قدر دوندگی کرد تا بالاخره ایران را دارای ساعت بین المللی شد.

 

وی اسباب بازی‌های خود را وسایل مکانیکی عنوان و بیان داشت: پرفسور بسیار بر استفاده از دست تاکید داشت به همین خاطر وسایلی که ما با آن‌ها بازی می‌کردیم، وسایل تعمیراتی و مکانیکی بودند، به نحوی که ما آموزش‌های مکانیکی و الکتریکی را فرا گرفته وخودمان می‌دانستیم با ابزار چه کنیم.

 

حسابی با انتقاد از نگاه برخی مسئولان به فرزندانشان افزود: به شیخ محمد یکی از مسئولان مطرح در دبی اطلاع می‌دهند فرزند شما در اتوبان 258 کیلومتر در ساعت سرعت داشته است. شیخ محمد از پلیس می‌خواهد در جشن بزرگی که اکثر مسئولان کشور حضور دارند جرم فرزند وی را بازگو کند.

 

فرزند پرفسور حسابی ادامه داد: پس از اکراه پلیس و اصرار شیخ بالاخره این اتفاق می‌افتد و شیخ در حضور جمع از فرزندش ماشین را گرفته واز دانشگاه می‌خواهد تا یک سال اجازه حضور پسر وی به دانشگاه را ندهند.

 

وی بیان داشت: ای کاش این رفتارها را ندیده بودیم تا امروز دلمان برای این انقلاب و رفتار برخی مسئولان در قبال آن اینگونه نسوزد.

 

پرفسور حسابی عادت به مطالعه بسیار داشتند

 

حسابی با انتقاد از تن پروری در کودکان امروز خاطر نشان کرد: پرفسور عادت داشت بسیار مطالعه کند به نحوی که اگر بنا بود ساعت پنج به میهمانی برویم و ما ساعت چهار در حیاط در انتظار بودیم می‌گفتند چیزی بخوانیم زیرا تا حرکت 20 دقیقه وقت داریم.

 

وی ادامه داد: کودکان امروز را باید از میان خوراکی‌هایی که اطرافشان ریختید تا بلکه یک کلام درس بخوانند بیرون بیاورید تا شاید مطالعه کافی داشته باشند.

 

حسابی با انتقاد از پخش سریال‌های فاقد محتوا در صدا و سیما و سینما افزود: پرفسور حسابی در محضر علمای بزرگ 40 سال روزهای جمعه یک صندلی داشت و از ساعت 10 الی 11 صبح تفسیر مثنوی را می‌کرد ای کاش جوانان ما امروز به جای دیدن این سریال‌های بی‌محتوای کره‌ای، چینی و خارجی زندگی پرفسور حسابی را ببینند و بخوانند.

 

پرفسور حسابی فقیر اما دارای عزمی بزرگ بودند

 

وی به کودکی خود با دکتر حسابی اشاره داشت و بیان داشت: من در کودکی ۱۰۰۰ میخ بر کف کارگاه دکتر کوبیدم تاکار با ابزار را به خوبی بیاموزم، هنگامی که بزرگتر شدم دیدم پرفسور میخ‌ها را نگه داشته و به من داده تا راستشان کنم تا اصراف نشود و بیاموزم چگونه میخ را می‌شود راست کرد.

 

حسابی معلمان کشور را فقیرترین افراد جامعه به نسبت اهمیت شغلشان دانست و افزود: مادرم در آن زمان آرتروز داشت و دکترها نمی‌دانستند آرتروز چیست، وضعیت مالی ما هم خوب نبود به همین دلیل مادرمان را می‌بردیم و نیش زنبور را به زانویش می‌زدیم تا درد کمتر شود، کاری که از یک زنبور تا ۱۰۰ زنبور در روز ادامه پیدا کرد.

 

وی به علاقه دکتر حسابی به همسرش اشاره کرد و افزود: دکتر تمام حیاط را که بسیار بزرگ بود دستگیره گذاشتند تا اگر کسی از در آمد و وارد حیاط شد نفهمد همسر وی درد زانو دارند و از عصا استفاده می‌کند تا آبروی مادرمان حفظ شود.

 

علاقه پرفسور به مادرم بسیار زیاد بود

 

فرزند دکتر حسابی افزود: پدر برای این که مادر در زیر باران و برف در راه رفتن در حیاط دچار مشکل نشوند تمام حیاط را سقف زدند و این محبت بیش از اندازه پرفسور به همسر را نشان می‌دهد، امروز همسران در رفتار با یکدیگر چگونه هستند؟.

 

وی به برخی صحبتها و نصایح پدر خود اشاره و بیان داشت: پدرم به مادر می‌گفت اگر می‌خواهی در زندگی کسی به حرف تو گوش بدهد ابتدا آن فرد را دوست داشته باشد کم کم او خود به سخنان و حرف‌های تو گوش می‌دهد.

 

حسابی ادامه داد: از مرکل صدر اعظم آلمان هفته پیش پرسیدند چرا حقوق وزیران شما نصف معلمان است؟ وی پاسخ داد زیرا معلمان ما وزیران را تربیت می‌کنند؛ اما این نگاه در کشور ما برعکس است و این جای تاسف دارد.

 

فرهنگ حقیقی را برای مردم و جوانان بازگو کنید

 

وی با انتقاد از آموزش‌های دروغین به جوانان خاطر نشان کرد: فرهنگ حقیقی ما باید بیان شود. چرا از شب یلدا تنها هندوانه و تخمه‌اش را به مردم آموزش می‌دهند، بیایید بگویید این شب بلندترین شب سال است و می‌توان برای مطالعه و علم آموزی از این شب بهره جست.

 

حسابی ۱۳ به در را روز برنامه‌ریزی برای سال پیش رو دانست و متذکر شد: در 13 به در نباید ذهن‌ها را به خوش گذرانی بی‌هدف سوق داد، بگوییم که پس از ۱۲ روز استراحت در این روز در زیر آسمان و در دل طبیعت برای سالی که در مقابل شما است باید برنامه ریری ارائه دهید.

 

وی به صحبت‌های پرفسور حسابی در مورد انقلاب اشاره و داشت و بیان کرد: پرفسور اعتقاد داشت اگر می‌خواهیم این انقلاب را حفظ کنیم باید خودمان نون خود را در بیاوریم و این حرف را در سن 80 سالگی تا 90 سالگی بیان کرد.

 

حسابی به حضور ۱۲۵ تکنسین در کارگاه منزل دکتر حسابی اشاره و افزود: دکتر در ابتدای کار خود در این کارگاه 48 میلیون تومان وام گرفت و اکنون در مدت 36 سال پس از انقلاب در حالی که  125 تکنسین و مهندس در این کارگاه کار می‌کنند بدهی ما به بانک به سه میلیارد رسیده است.

 

پرفسور پول برای بردن همسر خود به مکه را نداشت

 

وی ادامه داد: اگر نبود کمک برخی مسئولان اکنون این منزل از دست ما رفته بود منزلی که باید مانند موزه برای عبرات همگان مورد استفاده و دقت قرار گیرد.

 

حسابی به علاقه همسر پرفسور در سفر به مکه مکرمه اشاره داشت و گفت: دکتر در طول زندگی با فقر زندگی کرد به نحوی که پول نداشت همسر خود را به مکه ببرد مادرم مقداری پول پس انداز کرده بود تا بتواند به پدر کمک کند تا به این سفر بروند؛ اما هنگام زلزله مردم بوئین زهرا همه پس انداز خود را برای کمک به مردم زلزله زده داد.

 

وی با انتقاد از برخی نگاه‌های نادرست در کشور تصریح کرد: خدا می‌داند امروز کنار کسی نشسته بودم که تا کنون ۲۷۵ بار به مکه رفته بود و این را با اطمینان می‌گویم انقلاب ما برای مقابله با این طرز تفکر است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار