به گزارش خبرنگار بین الملل «خبرگزاری دانشجو» ؛ و به نقل از پایگاه اینترنتی واشنگتن پست ، این رسانه آمریکایی امروز سه شنبه در مقالهای نوشت: میتوان گفت که عنوان شغلی وزیر انرژی آمریکا همواره تاحدی اسمی بیمسما بوده است، زیرا تقریباً دو سوم بودجه وزارت انرژی آمریکا صرف مواردی میشود که هیچ ربطی به انرژی ندارد. در عوض، این بودجهها در فعالیتهایی از قبیل نگهداری از زرادخانه هستهای آمریکا و پاکسازی زبالههای رادیواکتیو از تأسیسات قدیمیِ تولید سلاحهای هستهای این کشور، هزینه میشود.
در ماههای اخیر، مذاکرات هستهای آمریکا با ایران باعث شده است که ارنست مونیز، فیزیکدان دانشگاه «ام آی تی،» از شغل نسبتاً پشتپرده و ساکتاش ناگهان به وسط معرکه و کانون توجهات رسانهها پرتاب شود، دولت اوباما امیدوار است که نظرات کارشناسانهی مونیز در رابطه با توافق هستهای ایران، بهویژه در رابطه با مسائل فنیِ آن، به آن دسته از اعضای نگران و عصبیِ کنگره، اطمینان دوباره در رابطه با توافق هستهای ایران بدهد، زیرا اعضای کنگره طی ارزیابیهای خود، این توافق را سبک و سنگین خواهند کرد.
کارول براونر، یکی از مقامات سابق کاخ سفید در دوره اول ریاست جمهوری اوباما گفت: یکی از ویژگیهای مونیز این است که میتواند موضوعات فنیِ بسیار پیچیده را به زبان ساده، به نحوی که افراد غیرکارشناس نیز آن را بهخوبی درک کنند، توضیح دهد. این ویژگی مونیز برای دولت اوباما بسیار حائز اهمیت است، زیرا کاخ سفید باید قادر باشد مفاد توافق هستهای ایران را برای اعضای کنگره با شفافیت و روشنیِ هرچه تمامتر تشریح کند تا نظر مثبت آنان را به تأیید این توافق جلب کند.
این منبع افزود: هنگامی که ایران تصمیم گرفت، علیاکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی این کشور را به مذاکرات هستهای اعزام کند، دولت آمریکا نیز مونیز به این مذاکرات فرستاد. صالحی نیز از دانشگاه ام آی تی فارغ التحصیل شده است و در آنجا روی رئاکتورهای نوترون سریع مطالعه و تحقیق میکرده است. با این حال، صالحی و مونیز در دانشگاه ام آی تی با هم آشنا نشدند، ولی اکنون با زبان فنیِ مشابهی با یکدیگر صحبت میکنند و روند مذاکرات فنی را در خلال گفتگوهای هستهای ایران به صورت روانتر پیش بردند.
این دو نفر (صالحی و مونیز) در رأس گروههای کوچکی از کارشناسان (ایرانی و آمریکایی) با هم مذاکره میکردند. علاوه بر این، مونیز و صالحی ساعتها در ملاقاتهای دو نفرهی رو در رو با هم صحبت کردهاند، که باعث شد تا سایر مذاکرهکنندگان بر سایر موضوعات مجزای غیرفنی، مانند نحوه کاهش تحریمها، تمرکز کنند. نویسنده این مقاله افزود: صالحی در برخی از موارد از منتقدان به مذاکرات هستهای بود و از اینرو، شرکت دادن او در این مذاکرات به عنوان تلاش ایران برای دستیابی به توافقی مورد قبولِ همه، ارزیابی شده است.
مونیز هنگامی که مذاکرات لوزان به واشنگتن بازگشت به این مسئله اشاره کرد و گفت: نقش (ما) اصولاً این بود که ابعاد فنی این توافق را حل و فصل کنیم. اگر ما بتوانیم این کار انجام دهیم، قادر خواهیم بود آن بخش (فنی) را از ابعاد سیاسیِ توافق منفک سازیم.
البته وزارت خارجه آمریکا، به غیر از مونیز، از کارشناسان در آزمایشگاههای مختلف ملی آمریکا نیز استفاده کرده است. درضمن، مونیز خودش نیز از گروه کارشناسان وزارت انرژی آمریکا کمک گرفته است. وی از این کارشناسان و همچنین آزمایشگاههای ملی آمریکا خواسته است که محاسبات در رابطه با زمان مورد نیاز ایران برای تولید اورانیوم با غنای بالا برای تولید سلاح هسته ای را بار دیگر بررسی کنند تا از صحت نتایج آن (که ایران به یک سال زمان برای تولید سلاح هسته ای نیاز دارد) مطمئن شوند. مونیز از گروههای کارشناسی موسوم به «تیمهای قرمز» استفاده کرده است تا با دقت کامل تلاش کنند متوجه شوند آیا شرایط توافق هستهای قابل دور زدن و تخطی (توسط ایران) هست یا خیر؟
کارشناسان فنی آمریکایی که بعضاً از آزمایشگاههای یاد شده به لوزان اعزام شده و در معیت هیأت مذاکرهکننده آمریکایی بودند، پس از آنکه در اواخر شب، کارِ مذاکرهکنندگان سیاسی تمام میشد، تا صبح مشغول به کار بودند تا تمام مسائل مطرح شده در مذاکرات سیاسی را از لحاظ فنی ارزیابی کنند و قبل از آنکه مذاکرهکنندگان سیاسی در صبح روز بعد از خواب بیدار شوند، نتایج بررسیهای خود را با آنان در میان بگذارند، زیرا ممکن بود در مذاکرات روز بعد به آن نیاز پیدا شود. یکی از کارشناسان آزمایشگاهی (فنی) آمریکایی گفت: من سه روز کاری پی در پیِ 22 ساعته داشتم، زیرا هر شب تا دستکم بعد از ساعت چهار صبح بیدار و مشغول بررسیهای فنی بودم و روز بعد نیز ساعت هشت و نیم صبح در مذاکرات در کنار هیأت مذاکرهکننده آمریکایی حضور داشتم تا به هر نوع سؤال جدید که ممکن است در خلال مذاکرات پیش آید، پاسخ بدهم.
مونیز گفت: وظیفهی اصلی ما این است که به ابعاد مهم فنی بپردازیم. مثلاً تلاش کنیم دریابیم که مثلاً برنامه هستهای ایران چند سال دیگر چه شکلی خواهد داشت و آیا ملزومات ما را در رابطه با شفافسازی و اعتمادسازی در رابطه با ماهیت صلحآمیز این برنامه برآورده خواهد کرد یا نه؟ ما باید همواره بدانیم که آیا برنامه هستهای ایران در چارچوب توافق امضا شده (در صورتی که امضا شود) بهپیش میرود و اگر چنین نیست، زمان کافی به آمریکا و متحدانمان بدهیم که اگر نیاز به واکنش به حرکات ایران داشته باشند، بتوانند پاسخی درخور و مناسب به آن بدهند.
باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا، نیز گهگاه در تشریح مذاکرات هستهای ایران و دادنِ اطمینان به اعضای کنگره به نقطه نظرات مونیز و سایر کارشناسان هستهای آمریکا اشاره میکند و میگوید این افراد حقیقتاً در رابطه با موضوعات فنیِ این مذاکرات از اطلاعات کافی برخوردارند. اوباما با مطرح کردن این مسئله تلاش دارد نشان دهد که دولتش در مذاکرات هستهای با ایران، همواره از رایزنی با کارشناسان آمریکایی که به جزییات فنیِ این گفتگوها اشراف، دارند بهره میبرد.