آخرین اخبار:
کد خبر:۴۱۵۰۳۰
باشگاه دانشجویان/

من دانشجو ام...

من دانشجو ام... همان جوانک پر از اميد و نشاط کنکوري ديروز، پر از ايده پر از مفهوم، با کلي خيالات.

گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»- یادداشت دانشجویی*؛ من دانشجوام...همان جوانک پر از اميد و نشاط کنکوري ديروز، پر از ايده پر از مفهوم، با کلي خيالات...


همان کسي که قبل از کنکور خودش را پشت سدي بزرگ مي‌ديد و هرکسي از دورو برش به او بال و پر مي‌دادند تا پرواز کند و از اين سد دشوار عبور کند. سدي که البته بعد از عبور احساس مي‌شد شايد چندان لايق آن‌همه وصفي که ديگران از آن مي‌کردند نبود و ارزش آن‌همه مشقت را نداشت. شايد وارد شدن به اين مرحله از زندگي و در اين مسير قدم برداشتن خود زاينده‌ي موانع ديگري بود که از ابتداي ورود به دانشگاه سنگيني آن به دوش احساس مي‌شد.

 

 من دانشجوام... هر روز من درگير دانشگاه شده است...


روزهايي که مي‌تواند از بهترين‌ها باشد. هنوز هم بايد مثل دوران دبيرستان سر کلاس بنشينم و مرا پر از تئوري و ايده کنند بي‌آنکه مرا از کاربرد آن با خبر سازند؛ چه برسد به اين‌که در دوران دانشجويي کسي از من خواسته باشند که توانايي استفاده از آموخته‌هايم را به فعليت برسانم. براي صد و سي و اندي واحد که شايد خيلي‌اش لازم نباشد، تمام روز من در دانشگاه در حداقل 4 سال سپري مي‌شود و من همان انسان مصرف‌کننده ديروز براي خانواده‌ام هستم. بدتر از آنکه آينده آن‌هم چندان روشن نيست، و اين يعني سراسر بي‌انگيزگي...

 

 من دانشجوام... واي به حالم اگر پسر باشم...


آن‌وقت چشمان خانواده‌اي که قرار است در آينده تشکيل شود همه و همه به امروز من چشم دوخته است. در آينده به سدي ديگر به نام سربازي برمي‌خورم. جايي که کم پيش مي‌آيد از من با توجه به توانايي‌هايم استفاده شود.


فارغ از اينکه من کي هستم و چه چيزي بلد هستم بايد حدود دو سالي هم از زندگي من صرف مسئله‌اي شود که اسم آن را کمک به توان مملکت مي‌دانند. ولي يک سؤال، آيا به کارگرفتن يک نيروي تحصيل کرده در چنين فضايي و ناديده گرفتن توانايي که او سالياني براي آن زحمت کشيده و اضافه نکردن او به بخش صنعت، توليد، آموزش، درمان و ...غير از عقب انداختن کشور است؟؟ اين‌که خود بوي خيانت و دشمني مي‌دهد...!!

 من دانشجوام.. آينده‌ام مي‌شود گفت نامعلوم...!!


اغلب ما برنامه خاصي براي آينده نداريم؛ شايد هرکسي منتظر اتفاق خاصي در زندگي‌اش هست که آينده‌اش را با آن بسازد. چندان جالب نيست که يک جوان پر شور و پر انرژي و پر از ايده و انگيزه از اينکه ديگران آينده‌اش را ناديده گرفته‌اند، آن را به دست اتفاقات بسپرد.


شايد اگر راه مشخص، روشن و واضح بود و براي هرکسي که از دانشگاه فارغ‌التحصيل مي‌شد برنامه‌هاي خاصي متناسب با او در نظر گرفته مي‌شد و دانشجو از همان ابتداي ورودش به دانشگاه اين آينده را مي‌ديد، ديگر با بي‌ميلي و کسلي در کلاس‌ها حاضر نمي‌شد و راه درخور خود را برمي‌گزيد و آينده‌اش با حوادث و اتفاقات نامعلوم که شايد هرگز هم اتفاق نيفتد نمي‌سپرد...


شايد بعد از اين‌همه حرف تلخ و غالباً تکراري اين سؤال به ذهن برسد که هدف از اين‌همه سياه نمايي و حرف تکراري چيست؟؟


واقعيت مسئله اين است که ما انتظار اين را داريم؛ از اين‌همه سياسيوني و افراد سياست‌گذار و مسئول‌هايي که طي اين سال‌ها آمده و رفته‌اند؛ شايد کسي پيدا شود که علاوه بر منافع خودش کمي هم حال مردم برايش مهم باشد و بخواهد قدمي در اين راه بگذارد.


به اميد روزهاي روشن

 

*امیر حسین مالمیر دانشجوی رشته مکانیک دانشگاه بوعلی سینا

انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.

 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
محسن حسنی
Iran (Islamic Republic of)
۲۵ تير ۱۳۹۴ - ۰۶:۱۶
با سلام....
از شما به خاطر تکرار دغدغه های تکراری مان ممنونم.......
0
0
پربازدیدترین آخرین اخبار