آخرین اخبار:
کد خبر:۴۳۱۵۲۰
باشگاه دانشجویان/

یک نماینده انقلابی و باطل شدن قرارداد ۱۹۱۹

وقتی به میدان بهارستان تهران میرسی آنچه بیش از همه خود نمایی می کند مجسمه میانه میدان است که روحانی بر منبر نشسته و دست خود را به حالت عتاب به جمعیت بلند کرده است. مجمسمه مردی که هر کس بخواهد فردی را به عنوان یک نماینده الگو که منافع ملی را بر منافع شخصی اش ترجیح می داد مثال بزند اسم او را بر زبان می آورد؛ «سید حسن مدرس»! 

گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»،یادداشت دانشجویی؛ وقتی به میدان بهارستان تهران میرسی آنچه بیش از همه خود نمایی می کند مجسمه میانه میدان است که روحانی بر منبر نشسته و دست خود را به حالت عتاب به جمعیت بلند کرده است. مجمسمه مردی که هر کس بخواهد فردی را به عنوان یک نماینده الگو که منافع ملی را بر منافع شخصی اش ترجیح می داد مثال بزند اسم او را بر زبان می آورد؛ «سید حسن مدرس»! پیرمردی که در عصر معاصر اگر بخواهیم چند شخصیت برجسته و فعال را در حقظ استقلال کشور نام ببریم قطعا او یکی از آن افراد است.

 

سید حسن؛ متولد زواره از توابع استان اصفهان بود و از شش سالگی به شاگردی پدربزرگش درآمد و بعد از فوت ایشان به اصفهان رفت تا پای درس بزرگان دین بنشیند و از آنجا هم راهی سامرا و نجف شد. به مدد شاگردی میرزای شیرازی، آخوند خراسانی و سید محمدکاظم یزدی یک روحانی انقلابی تمام عیار شد که دغدغه اصلی اش حفظ عزت و استقلال ملک اسلام بود.

 

شروع فعالیت های سیاسی از انجمن مقدس ملی اصفهان

 

فعالیت سیاسی او با عضویت در انجمن مقدس ملی اصفهان آغاز شد. در ۱۲۸۹ هم‌زمان با تشکیل دوره دوم مجلس شورای ملی که پس از استبداد صغیر برپا شد، نورالله نجفی اصفهانی از سوی آخوند خراسانی و عبدالله مازندرانی به‌عنوان یکی از مجتهدان طراز اول به مجلس شورای ملی معرفی گردید که وی نیز مدرس را برای این امر معرفی نمود و از سوی مجلس نیز پذیرفته شد. وی در دوره سوم نیز از طرف مردم تهران به نمایندگی انتخاب شد؛ ولی این مجلس به علت فشار خارجی و آغاز جنگ جهانی اول یکسال بیشتر دوم نیاورد. مدرس خود در این باره می گوید:« مجلس جوانمرگ شد»

 

تشکیل کمیته دفاع ملی

 

در ۱۲۹۳ (۱۳۳۲ قمری) که جنگ جهانی اول شروع شد، دولت ایران رسماً اعلام بی‌طرفی کرد، اما نیروهای روسیه، انگلیس و عثمانی، بدون توجه به این بی‌طرفی وارد کشور شدند به درگیری با یکدیگر پرداختند. در ۱۲۹۵ (۱۳۳۴ قمری) بیست و هفت نفر از نمایندگان مجلس و گروهی از رجال سیاسی و مردم عادی به منظور مقابله با تجاوزات روس و انگلیس به ایران، به طرف قم حرکت کردند و در آن شهر «کمیته دفاع ملی» را تشکیل دادند و یک هیأت ۴ نفری را برای اداره امور برگزیدند که مدرس یکی از آنان بود.

 

قرارداد1919 و اقدامات مدرس

 

سید حسن مدرس همواره بر حفظ منافع ملی تاکید داشت اما در اینجا اختصارا به عملکرد وی بر روی یک قرارداد ننگین تاریخی اشاره می کنیم که به موجب اقدامات انقلابی سید حسن مدرس این قرارداد ابطال شد؛ قراردادی که در تاریخ به 1919 معروف است. پیمانی که در ۱۹۱۹ میلادی (۱۲۹۸ خورشیدی) میان دولت بریتانیا با دولت وقت ایران پس از ۹ ماه مذاکره پنهانی با وثوق الدوله و با پرداخت ۴۰۰ هزار تومان رشوه منعقد شد. بر اساس این قرارداد تمامی امورات کشوری و لشکری ایران زیر نظر مستشاران انگلیسی و با مجوز آنان صورت می‌گرفت. بر اثر مخالفت‌های داخلی و خارجی و مغایرت آن با قانون اساسی مشروطه، این پیمان هرگز به اجرا درنیامد اما آنچه در تاریخ مانده است اقدامات یک نماینده روحانی به نام سید حسن مدرس برای عدم تصویب این قرارداد و ابطال آن بوده است.

 

ماجرا از کجا شروع شد؟

 

در سال 1919 دولت ایران هیئتی حامل خواسته‌های ایران (از جمله لغو قرارداد 1907، الغای كاپیتولاسیون و امتیازات خارجی به طور كلی، و غیره) را به كنفرانس صلح پاریس اعزام داشت، ولی انگلستان مشكلاتی در راه پذیرفته شدن نمایندگان ایران به كنفرانس صلح فراهم كرد، انگليس حتي با اعمال فشار از مسافرت حسن پيرنيا از تهران به آمريکا و طرح دعاوي ايران در آنجا ممانعت به عمل آورد و بر اثر تلاش انگليسي‌ها، اعضاي کنفرانس صلح پاريس به اين بهانه که ايران در ابتداي جنگ اعلام بي‌طرفي کرده است و رسما درگير جنگ نشده است، از شرکت ايران در کنفرانس جلوگيري کردند.

 

اقدامات انگلیس ها در عدم حضور ایران در کنفرانس صلح در حالی بود که منطقه «پس قلعه» در شمال تهران، شاهد رفت و آمدهایی بود که خیلی‌ها دلیلش را نمی‌دانستند. دره پس قلعه آن روزها محل مذاکرات میرزاحسن‌خان وثوق‌الدوله؛ نخست‌وزیر وقت و تیم همراهش با هیئت انگلیسی به ریاست «سرپرسی کاکس» بود و قرارداد معروف 1919 بصورت پنهانی در آنجا منعقد شد كه به موجب آن كلیه تشكیلات نطامی و مالی ایران تحت نظارت انگلستان قرار می‌گرفت.

 

پس از امضای این قرارداد بین وثوق‌الدوله و سرپرسی كاكس وزیرمختار انگلیس كه خبر آن محرمانه نگاهداشته شده بود، انگلستان منتظر تصویب قرارداد از طرف مجلس ایران نشده، یك هیئت نظامی به ریاست ژنرال دیكسون و یك هیئت مالی به سرپرستی آرمیتاژ اسمیت برای تشكیل سازمان جدید ارتش و اداره امور مالیه اعزام كردند، و مبلغ دو میلیون لیره به عنوان قرض با ربح صدی هفت برای اجرای برنامه‌های خود در اختیار دولت ایران گذاشتند، اما جامعه ملل این قرارداد خائنانه را كه موجب می‌شد ایران تحت‌الحمایه انگلستان شود به رسمیت نشناخت.

 

فرانسه و آمریکا که در آن زمان در حال برقراری سیاست موازنه مثبت با ایران بودند و تلاش داشتند هر امتیازی که ایران به هر کشوری می دهد به انها نیز بدهد از دادن یک امتیار انحصاری به یک کشور ناراضی بودند چراکه ایران را مستقیما تحت الحمایته و به نحوی مستعمره انگلستان می کرد و خواهان لغو امتیاز و یا دادن این امتیاز به انها نیز شدند.

 

متن قرارداد 1919 ایران و انگلیس

 

نظر بر روابط محکمه دوستی و مودت که از سابق بین دولتین‏ ایران و انگلیس موجود بوده است و نظر باعتقاد کامل باینکه‏ مسلما منافع مشترکه و اساسی هر دو دولت در آتیه تحکیم و تثبیت‏ این روابط را برای طرفین الزام مینماید و نظر بلزوم تهیه‏ وسایل ترقی و سعادت ایران بحد اعلی بین دولت ایران از یک‏ طرف و وزیر مختار اعلیحضرت پادشاه انکلستان بنمایند که از دولت خود از طرف دیکر مواد ذیل مقرر می‌شود:

 

1)دولت انگلستان با قاطعیت هر چه تمام‌تر تعهداتی را که مکررا در سابق برای احترام مطلق استقلال و تمامیت ایران کرده است، تکرار می‌کند.

 

2)دولت انگلستان خدمات هر عده مستشار متخصص را که برای لزوم استخدام آنها در ادارات مختلفه بین دولتین توافق حاصل شود به خرج دولت ایران تهیه خواهد کرد.

 

3)دولت انگلیس به خرج دولت ایران صاحب‌منصبان، ذخایر و مهمات جدید را برای تشکیل قوه متحدالشکل که دولت ایران ایجاد آن را برای حفظ نظم در دامنه سرحدات در نظر دارد، تهیه خواهد کرد.

 

4)برای تهیه وسایل نقدی لازم به جهت اصلاحات مذکور در ماده دو و سه این قرارداد، دولت انگلیس حاضر است یک قرض کافی برای دولت ایران تهیه یا ترتیب آن را دهد.

 

تضمین نامه‌ی كتبی از طرف دولت برتانیا كه اگر در نتیجه‌ی بسته شدن قرارداد شورشی در ایران برپا خاست و حكومت وثوق‌الدوله سقوط كرد دولت انگلیس هر سه وزیر عاقد قرارداد را در یكی از مستملكات خود به عنوان پناهنده‌ی سیاسی بپذیرد

 

5)دولت انگلستان با تصدیق کامل احتیاجات فوری دولت ایران به ترقی وسایل حمل‌ونقل که موجب تامین و توسعه می‌باشد حاضر است با دولت ایران موافقت کرده و اقدامات مشترکه ایران و انگلیس راجع به تامین حفظ راه‌آهن یا اقسام دیگر وسایل نقلیه تشویق کند.

 

6)دولتین توافق می‌کنند در باب تعیین متخصصان برای تشکیل کمیته، که تعرفه گمرکی را مراجعه و تجدیدنظر کرده و با منافع حقه مملکت و تمهید و توسعه وسایل ترقی آن تطبیق نماید. طبق این موارد در نظام آینده ایران وزرای ایرانی در هر وزارتخانه‌ای که بودند مستشاری بالای سر خود داشتند که از اوامر او نمی‌توانستند سرپیچی کنند و در صورت بروز اختلاف میان وزیر و مستشار به نحوی یکی از آنها باید کنار برود.

 

ترس و هراس خیانتكاران از خشم ملت

در امضای قرارداد ننگین 1919 سه تن از وزرا كه از رجال باسابقه ایرانی بودند ، دست داشتند. این افراد عبارتند از: نخست وزیر (وثوق‌الدوله) وزیر خارجه (شاهزاده فیروز میرزا نصرت‌الدوله) وزیر دارائی (شاهزاده اكبر میزا صارم الدوله) وزرای سه‌گانه كه این قرارداد را از جانب ایران امضا كرده بودند (حتی بی‌آنكه اعضای دیگر كابینه را از جریان مذاكرات مطلع سازند) هر سه از عاقبت خود بیمناك بودند و می‌ترسیدند كه پیش از تصویب قرارداد در مجلس، انقلابی در ایران رخ دهد و زمام حكومت از دستشان خارج شود كه در آن صورت (همچنانكه خودشان می‌دانستند) رهائی از دست چنین حكومتی برای هیچ كدامشان امكان‌پذیر نبود. از این جهت، برای رهایی از كیفری كه احتمال می‌رفت دامنگیرشان شود، دو امتیاز اساسی از دولت بریتانیا می‌خواستند:

 

1)تضمین نامه‌ی كتبی از طرف دولت برتانیا كه اگر در نتیجه‌ی بسته شدن قرارداد شورشی در ایران برپا خاست و حكومت وثوق‌الدوله سقوط كرد دولت انگلیس هر سه وزیر عاقد قرارداد را در یكی از مستملكات خود به عنوان پناهنده‌ی سیاسی بپذیرد.

 

2)به هر كدام از این پناهندگان سیاسی در طول مدت تبعید ( كه ممكن بود تا آخر عمرشان طول بكشد) حقوقی برابر عایدات شخصی آنها در ایران پرداخت شود كه بتوانند بقیه عمر را در رفاه و آسایش بسر برند. وزیر مختار بریتانیا در تهران، قسمت اول این تقاضا را قبول و تضمین‌نامه‌ای به شرح زیر تسلیم هریك از وزرای سه گانه كرد:

 

«عالیجناب برحسب اجازه‌ای كه از طرف حكومت اعلی حضرت پادشاه انگلستان به دوستدار داده شده است، با كمال خوشوقتی به اطلاع می‌رسانم كه با توجه به قراردادی كه همین امروز - نهم اوت 1919  میان دولتین بریتانیای كبیر و ایران بسته شد، حكومت اعلی حضرت پادشاه انگلستان آماده است در صورت احتیاج به وسیله‌‌ی مقامات سفارت انگلیس در تهران از شما پشتیبانی كند و اگر لازم شد آن عالیجناب را در یكی از سرزمین‌های متعلق به امپراطوری بریتانیا به عنوان پناهنده‌ی سیاسی بپذیرد. با احترامات: پرسی.ز.كاكس»

 

نسبت به تقاضای دیگر این سه وزیر كه در عرض دوران پناهندگی در خارجه ، مواجبی معادل درآمد هنگفت املاكشان در تهران، اصفهان یا همدان دریافت كنند، جواب صریح رد داده شد.

 

طراح اصلي اين قرارداد که از سال‌ها پيش درصدد سلطه کامل انگليس بر ايران بود، کرزن بود. او که قبل از حوادث روسيه روياي تسلط بر ايران را در سر داشت و با تقسيم ايران با يک دولت ديگر به شدت مخالفت مي‌کرد پس از سقوط رژيم تزاري و کنار کشيدن روسيه از تمامي منافع استعماری‌اش، به فکر انعقاد قراردادي افتاد؛ به خصوص آنکه پس از تاسيس جامعه ملل و امضاي منشور آن، تجاوز مستقيم به کشورها و الحاق خاک آنها به خاک کشور فاتح رسما ممنوع بود و در کشوري مثل ايران که بيش از هزار کيلومتر مرز مشترک با روسيه داشت، اقدام به چنين عملي به منزله اشغال دائم و تقسيم کشور و در حکم انتحار سياسي بود.

 

وثوق‌الدوله که از يک سو انگليس را تنها پناهگاه ايران مي‌دانست و از سوي ديگر از مخالفت ملت و رجال سياسي با اين قرارداد به خوبي آگاه بود، درصدد برآمد تا با وادار کردن انگليس به لغو قراردادهاي پيشين چون قرارداد 1907 و 1915 و الغاي کاپيتولاسيون و پليس جنوب و سپردن فرماندهي لشکر قزاق به افسران ايراني تا حدي محبوبيت کسب کند.

 

وليکن خبر انتشار قرارداد 1919 موجي از مخالفت را برانگيخت علي الخصوص که در ماده اول آن محترم شمردن استقلال و تماميت ارضي ايران گنجانده شده بود يا به تعبيري «در قاموس سياست اروپايي معني جمله (ضمانت استقلال و تماميت مملکت يک دولت از طرف يک يا چند دولت خارجي) اين است که آن مملکت ضمانت شد. بالمآل ضميمه مملکت دولت ضامن گردد يا اينکه اگر در اين ضمانت يک يا چند دولت ديگر هم مشترک باشند بين آنها تقسيم شود و قدم دوم اين ضمانت نامه تعيين منطقه نفوذ است و بعد از آن الحاق»

 

شروع اقدامات انقلابی برای مقابله با قراداد 1919 به محوریت سید حسن مدرس

 

مقارن ورود هيات‌هاي انگليسي به ايران سيدحسن مدرس و شيخ حسين لنکراني عليه قرارداد سخنراني‌هايي کردند و مردم را به مخالفت با اين قرارداد برانگيختند. حاج‌آقا جمال اصفهاني از مجتهدين محافظه‌کار و بنام تهران نيز که به طور معمول در سياست مداخله نمي‌کرد به مخالفت با اين قرارداد پرداخت. احمدعلي سپهر يکي از شاهدان واقعه در خاطرات مي‌نويسد: «ميزبان محترم [شيخ حسن لنکراني] اظهار کرد من مصمم هستم امشب ملاقاتي از دو مجتهد بزرگ بنمايم. از حاج امام جمعه خوئي استدعا کنم دستور دهند مسجد ترک‌ها براي ايراد وعظ و خطابه در اختيار آزاديخواهان قرار گيرد و از آقا سيد حسن مدرس تمنا کنم رابطه شخصي خود را هم با وثوق‌الدوله قطع و پيشوايي نهضت مخالفان قرارداد را بپذيرد.» و پس از آن سید حسن مدرس که از طرفی مجتهد طراز اول تهران بود و از سوی دیگر نماینده اصلی مردم تهران در مجلس پیشوایی نهضت را بر عهده گرفت و راهبری نیروهای ملی را ادامه داد.

 

مخالفان قرارداد در اين خصوص حتي حزبي عليه تشکيلات وثوق‌الدوله و افرادي که مانند آن با گرفتن رشوه به دفاع از قرارداد مي‌پرداختند، تشکيل دادند. حسن اعظام الوزرا قدسي يکي ديگر از شاهدين وقت در اين باره مي‌گويد: «که با تلاش‌ها و کوشش‌هاي علما و آقا‌سيد‌موسي مجتهد حزبي به نام جامعه مليون اسلامي تشکيل شد و پس از تنظيم مرامنامه و نظام‌نامه کاغذهايي به نام جمعيت و حزب جامعه مليون اسلامي طبع و مهري نيز حاضر شد و شروع به پخش اعلاميه و اطلاعيه و شب‌نامه کرد و از اشخاص برجسته معروف چون آقا ميرزا رضا خان نائيني، حاج شيخ حسين يزدي، حاج‌شيخ زين‌العابدين شاه‌حسيني، مستشارالدوله، اديب‌السلطنه، آقا‌سيف‌اله خان نواب و سيد حسن مدرس و براي عضويت در حزب دعوت شد.» همچنين اين جمعيت بيانيه‌اي عليه قرارداد انتشار داد و مقدمات مراجعت احمد‌شاه به ايران را فراهم کرد.» شعراي آزاديخواه نيز چون ميرزاده عشقي، فرخي‌يزدي، ايرج ميرزا و عارف اشعار بسيار گزنده‌اي عليه وثوق‌الدوله و قرارداد سرودند.

 

شاید یکی از تاثیرگذار ترین اقدامات منابر سخنرانی ها در محرم سال 1338ه. ق بود. علما خواستند که مساجد را سیاھپوش کنند و عموم مردم را به قیام علیه قرارداد 1919 ترغیب و دعوت کنند. عدهاي از وعاظ ھم در مجالس روضه خواني و عزاداري در مسجد عبدالحسین علیه قرارداد سخنراني کردند و کم کم این مسئله به همه کشور تسری پیدا کرد و هیئت های مذهبی مهمترین پایگاه برای مقابله با قرار داد 1919 شد.

 

 

نطق انقلابی مدرس در مخالفت با 1919

 

مطابق با قانون هر قرارداد بین المللی باید به تصویب مجلس می رسید و وثوق الدوله ناگزیر 1919 را به مجلس آورد تا مورد رأی نمایندگان مجلس شورای ملی قرار گیرد. امضای قرارداد وثوق‌الدوله مصادف با دوره سوم مجلس پس از مشروطیت بود. قرارداد برای تصویب به مجلس آمد اما با مخالفت تعدادی از نمایندگان قرار گرفت که بارزترین آنها آیت‌الله سیدحسن مدرس بود. هنگام بررسی قرارداد ۱۹۱۹ در مجلس، مدرس بیاناتی انقلابی را ایراد کرد. از آن جمله گفت: «هی آمدند و به من می‌گفتند که این قرارداد کجایش بد است؟ بگویید تا برویم اصلاح کنیم من جواب می‌دادم آن چیزی که در این قرارداد بد است همان ماده اولش است که می‌گوید ما (انگلیس) استقلال ایران را به رسمیت می‌شناسیم(خنده نمايندگان). این حرف مثل این است که یکی بیاید و به من بگوید سید من سید بودن تو ر به رسمیت می‌شناسم. این قرارداد استقلال مالی و نظامی ایران را از بین می‌برد چون اگر بخواهیم ایران مستقل بماند باید همه چیزش در دست ایرانی باشد... اما این قرارداد یک دولت خارجی را در دو چیز مهم مملکت ما شریک می‌کند: در پولش و در قوه نظامی‌اش، این دلیل اصلی مخالفت من با این قرارداد است.»

 

پاسخ مدرس به وثوق الدوله: ایران را ارزان فروختید

 

مدرس در پاسخ وثوق الدوله که به ایشان گفت چرا با این قرارداد مخالفت می کنید می گوید:« انگلیس کیست که استقلال ما را به رسمیت بشناسد؟‌ آقای وثوق! چرا شما اینقدر ضعیف هستید؟ وثوق الدوله پاسخ می‌دهد که آنها به ما پول هم دادند و مدرس تاکید می کند: «آقای وثوق! اشتباه کردید. ایران را ارزان فروختید.»

 

قراردادی که‌ ورق پاره شد

 

شخص وثوق الدوله و واسطه‌های زیادی سراغ آیت‌الله مدرس رفتند و ایشان در جواب آنها گفت: «شما ضرر خواهید کرد. اگر قرارداد لغو شد همیشه متضرر و منفور و از سیاست دور خواهید شد و اگر قرارداد عملی شد، دیگر انگلیس با شما کاری ندارد و برای رضایت ملت ایران، شما را فدا خواهد کرد.»

 

با تلاش‌های آیت الله مدرس و چند تن دیگر قرارداد 1919 در مجلس تصویب نشد و قبل از اینکه لغو آن اعلام شود به ورق پاره‌ای تبدیل شد. وثوق الدوله نیز از نخست‌وزیری برکنار شد و مدرس کاری کرد که اعتبارنامه نمایندگان طرفدار قرارداد در مجلس چهارم هم تصویب نشود.

 

امیرعلی جهاندار-فعال دانشجویی

انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تائید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفا منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۹:۳۵
بسیار عالی بود
2
0
بهار
Iran (Islamic Republic of)
۲۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۳۲
دقیقا هم اکنون آمریکا آمده و میگوید من غنی سازی ایران را به رسمیت میشناسم.(خنده همه).وباید در قبال این رسمیت شناختن یه سری امتیازات (جاسوسی از هر کجای مشکوک ایران)به من بدهید.
7
1
ناشناس
۲۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۵۸
احسنت. بهار جان. نكته دقيقش همين جاست كه شما گفتي. احسنت
رها
Iran (Islamic Republic of)
۲۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۰
خداکند تاریخ دوباره تکرار نشود مگر خوبش
4
0
پربازدیدترین آخرین اخبار