گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو – فاطمه قاسمی؛ ۱۳ آبان روز تسخیر لانه شیطانی دشمن توسط دانشجویان و دانش آموزان پیرو خط امام روز دانشجویان بیدار و با بصیرت دیروز همان هایی که در راستا تحقق امر ولی زمان خود جان خود را در دست گرفته و با مشت های گره کرده پیام استکبار سیتزی را به گوش همه جهانیان رسانده اند همان دانشجویان با بصیرت...
بصیرت، همان کلمه ای که رهبر انقلاب اسلامی بار ها در دیدار های خود به دانشجویان و دانش آموزان به آن اشاره کرده است.
بصیرت یعنی روشن بینی یعنی شناخت زمان، شناخت دشمن، شناخت نیاز و این شناخت هاست که به دانشجویان بصیرت میدهد. همان چیزی که دانشجویان سال ۵۸ را به دعوت راستین رهبر کبیر انقلاب خود فرا خواند که برای تحقق آن به دل دشمن زدند.
حال در این امنیت و آسایش عده ای که شکم های خود را جلو انداخته اند همان کراوات زدگان بالاشهر نشین و یا بهتر است بگوییم ساکتان انقلاب و پشیمانان انقلاب آن حادثه که رهبر کبیر انقلاب آن را انقلاب دوم دانست را اشتباه میدانند.
در همین راستا بخش دوم مصاحبه تفضیلی (بخش اول مصاحبه تفضیلی) ما با یکی از دانشجویان خط امام دیروز و استاد ارزشی و انقلابی امروز سید محمد هاشم پوریزدان پرست، استاد اقتصاد دانشگاه شیراز را در ادامه می خوانیم.
آقای دکتر برخی این روز ها اعلام می کنند که تسخیر لانه جاسوسی آمریکا اشتباه بود، چه اتفاقی افتاده است که این عده به این تحلیل رسیده اند؟
این حرف کسانی است که در اول انقلاب که نان شب هم برای خوردن نداشتند و با موتور سیکلت رفت و آمد می کردند در جبهه و جنگ هم نبوده اند و حتی یک زخم هم در بدنشان نیست، اکنون وضع مالی اش عالی شده و از راه غیر طبیعی مثل رانت خواری به دست آورده است.
بعضی هم ممکن است از طریق درستی پول در آورده باشند؛ اما انسانی که رفاه طلب شد دیگر به دنبال احقاق حق نیست دیگر سرنوشت هم نوعانش برایش اهمیتی ندارد همان طور که خداوند در ۶و ۷ سوره علق می فرماید: "کَلاّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى/ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى" به یقین انسان طغیان مى کند / از این که خود را بى نیاز ببیند"
بعضی به محض این که کمی پول دار می شوند هویت شان عوض میشود و دیگر خدا را بنده نیستند قیافه، لباس و حجاب شان تغییر می کند ایده آل هایشان عوض میشود دیگر در فکر سفر به کشور های خارجی اند این انسان ها دیگر راحت طلب و خوش گذران میشود و دیگر نمیشود از چنین آدمی توقع داشت در راه خداوند خودش را به سختی بیندازد.
پوریزدان پرست باز تاملی می کند و در حالی که انگشتانش را از لابه لای ریشه های پرچم خبرگزاری دانشجو رد می کند و به آن چشم دوخته اما فکرش جای دیگری است، میگوید: چند وقت پیش در جلسه ای بودم که شخصی میگفت: " روزی در کنار مسئولان بودم این بحث پیش آمد که اگر پایتخت ایران بخواهد تغییر کند کدام شهر پایتخت میشود که از دهان یکی از مسئولین بیرون آمد که فلان شهر، من هم سریع رفتم و ۱۰ هکتار زمین در آن شهر خریدم!" به نظرتان این آدم میتواند با آمریکا بجنگد و نگران انقلاب باشد؟
در قبل از انقلاب روستاها جز آدم حساب نمیشدند حتی غذای ساده هم برای خوردن نداشتند و بیشتر مردم شهر هم زاغه نشین بودند اما حالا مملکت به لطف خدا خیلی پیشرفت کرده ۸۰-۹۰ درصد مردم در رفاه اند، تا یکی دو سال پیش روزی ۲۰۰ ماشین در شیراز خرید و فروش میشد و این وسط فقط عده ای مستضعف مانده اند که به علت زیاده خواهی عده ای تحت فشار اند.
پوریزدان پرست ادامه می دهد: الحمدلله توده های مردم انقلابی و فداکارتر شده اند.
و من میگویم این را بر چه اساسی میگویید؟ وی می گوید راهپیمایی روز قدس و ۲۲ بهمن را ندیده اید؟ حضور پر شور مردم را در شب های قدر، عزاداری حضرت اباعبدالله در محرم و پیاده رویی اربعین آیا این ها همه نشان از این نیست که مردم پای انقلاب ایستاده اند؟ و این همه توانمندی و انرژی روزی در جای خودش بروز خواهد کرد.
اما بعضی که تا قبل از انقلاب جز افراد سطح پایین جامعه بودند حالا که رشد کرده اند و نان شان در روغن انقلاب رفته همه چیز را فراموش کرده اند.
چطور میشود انسانی که انقلاب کرده و برای انقلاب هم سختی ها کشیده حالا همه چیز را به دست فراموشی بسپارد و آرمان هایش تا این حد تنزل پیدا کند؟
وی اینگونه پاسخ میدهد: که طلحه و زبیر هم از این دست بودند و تعداد این افراد در جامعه کم است در سپاه امام علی علیه السلام هم همه مدل آدم وجود داشت، حرص، طمع،غرور و بی بصیرتی اینها همه موثراند در اینکه انسانی از آرمان هایش دست بردارد.
همه خانواده های شهدا، جانبازان و آزادگان آرمان شان مشخص است ممکن است برای یک مورد خاص دشمن بیایید مثلا روی یک فرزند شهید کار کند و او منحرف شود و حرفی خلاف حرف پدر شهیدش بگوید اما کلیت این خانواده ها یایبند به انقلاب هستند.
از پوریزدان پرست ملاک و معیار استکبار پرسیدم و اینکه چگونه باید استکبار ستیز بود؟
از سئوالم تعجب کرد و بر انگیخته شد فضای مصاحبه به سمت استاد و شاگردی می رود و من مثل شاگردی باید به سوالات استاد اقتصاد دانشگاه شیراز پاسخ بدهم بنابراین سئوالم را با یک سوال جواب می دهد.
چرا شیطان در برابر دستور خداوند ایستاد؟
خودخواهی و خود برتر بینی شیطان او را به اینجا رساند.
حال انسان ها را چه کسی منحرف می کند؟ می گویم شیطان و هوای نفسشان بله درست است بگویید ببینم چند نوع شیطان داریم؟ می گویم دو نوع جنی و انسی استاد تایید می کند و ادامه می دهد شیطان جنی مشخص است؛ ابلیس.
اما شیطان های انسی، انسان های منحرف شده از مسیر حق اند که هواهایشان خدایشان هست، «افرأیت الذی اتخذ الهه هواه» و در قرآن هم آمده که شیاطین به دوستان خودشان وحی می کنند آنها دستور می دهند و این ها فرمان ها را عملی می کنند.
نظام استکبار در برابر حق ایستادگی می کند بعضی از انسان ها کارشان به جایی می رسد که دست شیطان جنی را از پشت میبندند.
حق چیست؟ مثلا شما ثروتی دارید که مال شماست و آن آدم مستکبر هم می داند که مال شماست؛ اما می آید زیر حق میزند و می برد و غارت می کند و قوانین الهی را که مانع این کار اوست و به عدالت فرا میخواند زیر پا میگذارد و برای عدم حاکمیت آن تلاش میکند.
بر اساس آیات قرآنی انبیا آمده اند تا قسط و عدل را در جامعه انسانی برپا بدارند و مردم را برای برپایی قسط و عدل به پا بدارند.
«لیقوم الناس بالقسط» و اینها مانع پیاده شدن عدالت در جامعه بشری می شوند،این معنی استکبار است و این یعنی در برابر حق ایستادگی کردن.
«استكبارا في الأرض ومكر السيئ» به استکبار کشیده میشوند و شروع می کنند به، بدی ها را مکر کردن، در جبهه استکبار روی بدی ها برنامه ریزی میکنند کاری میکنند که آدم ها در برابر استکبار صدایشان در نیاید، سازمان ملل درست می کنند ترور می کنند ۷۲ نفر از مسئولین ما را می کشند آنگاه ما را متهم به ترور می کنند این همه مردم غزه را در ماه رمضان کشتند همچنین مردم یمن و بحرین را کشتند نوکران آنها هر روز دست به کشتار مردم مظلوم می زنند بعد کشور ما را به ضدیت با حقوق بشر متهم میکنند این از مصادیق «مکرالسیئ» است. فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا پس بدكارى و پرهيزگارىاش را به وى الهام كرد.»
بعضی ها با لغات بازی میکنند و به ظاهر میگویند استکبار ستیزی، لذا به ما میگویند پا تو کفش مستکبرین میکنید ما را متهم میکنند. اکبر گنجی عنوان یکی از مقاله هایش را نوشته بود «خشونت از خشونت آمد پدید» با این منظور که اگر امام حسین علیه السلام در کربلا کشته شد تقصیر پدرش بوده است که در بدر اجداد و نزدیکان یزید را کشته است!. در جنگ بدر خداوند می فرماید " وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَـكِنَّ اللّهَ رَمَى: و آنگاه که تير می انداختی، تو تير نمی انداختی، خدا بود که تير میانداخت و شما دلتان میخواست که پس از سیزده سال شکنجه و خشونت مشرکین و به جا گذاشتن اموال در مکه و هجرت به مدینه و زندگی در فقر و فلاکت، کاروان تجاری مشرکین به دست شما می افتاد.
و لکن خداوند به دنبال تحقق حق و پیشرفت مکتب و عقاید بود و او شما را با کاروان دارای شوکت مشرکین روبرو کرد «لیحقق الله الحق بکلماته» و این آدم آمده بود به خاطر تقابل حق با باطل و ایستادگی مولا علی و سرکوب سران کفر مانند ابوجهل و امیه ابن خلف ایشان را به خشونت متهم مینمود.
متفکر نماهایی در کشور پیدا شدند مثل بنی صدر که مسائلی مثل فلسفه اسلامی و اقتصاد توحیدی را مطرح کردند، این ها مکاتب التقاطی اند به یک چیزهایی معتقدند می خواهند عقاید انحرافی خودشان را با دین مخلوط کنند تا به حکومت خودشان برسند.
روش آنها در دانشگاه این است که دانشجویان بی اطلاع را در کارگاه های آموزشی مخفیانه جمع میکنند و مغزهای آنها را پر از شبهه میکنند اکثر این گروهک ها نه علم دارند و نه تفکر و همه تفکراتشان و مکتبشان و وسیله منحرف کردن دانشجویان و جوانان چند ده، شبهه است که ذهن جوانان را با شبهه منحرف کنند.
این چرا کشته شد؟ چرا آن در زندان است؟ چرا فلان جا اختلاس شده؟ چرا پا تو کفش مستکبران میکنیم؟ چرا پول کشور را در جای دیگر خرج میکنیم؟ غزه و لبنان چه ربطی به ما دارد؟ فلسطینی ها فلان میشوند چه ربطی به ما دارد؟اگر قرآن و نهج البلاغه هم می خوانند برای رسیدن به اهداف سخیف خودشان است.
از دانشجوی خط امامی دیروز میپرسم اگر تفکرات مستکبران این قدر ضعیف است آیا راه مبارزه با آنها هم آسان است؟
نه، بعضی از آنها شخصیت های پیچیده ای دارند و بعضی شان دارای نفاق های پیچیده ای هستند و به قول شهید مطهری آنها آدم های خبیثی اند، در فتنه ۸۸ که سفارت انگلیس نقش زیادی داشت از جریان ندا آقا سلطان فیلم و عکس می گیرند عوامل خودشان هم او را می کشند و خبرش هم در شبکه های جهانی پخش میکنند آنها با کلک افکار عمومی را نسبت به نظام جمهوری اسلامی بدبین نموده و آنها را به خود که مظهر شر، نفاق، جنایت، خشونت، کشتار، قتل عام ملل و غارت هستند را جذب میکنند.
در سئوال دیگری پرسیدم پس چرا بعضی از افراد از آن ها اطاعت میکنند؟
خداوند در قرآن درباره فرعون و علل اطاعت مردم مصر از او میفرماید:" فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ " پس او قوم خود را سبک و خوار و ذلیل نمود و آنها هم اطاعتش نمودند" مستکبران زمینه رشد انسانی را از بین بردند آدم ها را مستضعف میکنند.
استضعاف فکری، عقیدتی، سیاسی و اگر نشد کسانی که میتوانند زمینه بیداری انسانها را فراهم آورند را کشته، یا به زندان انداخته و یا ترور میکنند و ملتها را به استضعاف و خواری کشانده و آنان را در برابر خود به تسلیم میکشانند و این عامل اطاعت کردن انسان ها از آنها است.
سئوال آخرم را از دانشجو خط امام دیروز و استاد انقلابی امروز پرسیدم که به نظرتان جامعه انسانی چه زمانی از دست مستکبران رها میشود ؟
جبهه حق و باطل از هابیل و قابیل شروع شده و تا ظهور امام زمان(عج) ادامه دارد.