به گزارش خبرنگار اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»، اوایل دهه هفتاد بود که برای اولین بار نشریه ای به نام پیام دانشجو از طریق یکی از دوستان به دستم رسید و آن روز اولین مواجهه من با افشا گری سوء استفاده های مالی، از جمله اختلاس 123 میلیاردی بود. در آن روزگار باورمان نمی آمد که در کشورمان، با این حجم از سواستفاده و رانت روبه رو شویم، اما گذشت و گذشت و متاسفانه کم کم گوشمان با کلمات اینچنین آشنا تر شد.
از اختلاس 123 میلیاردی اوایل دهه هفتاد تا اختلاس 3هزار میلیاردی اوایل دهه نود و گم شدن دکل نفتی و ماجراهای دیگر که بگذریم، آنچه ذهن را به خود مشغول می کند، این پرسش است که آیا این موارد پایان راهند یا باز هم امثال آن ها وجود دارد و اگر هست چرا طبق دستور مقام معظم رهبری قاطع و بدون تبعیض با آن ها برخورد نمی شود؟
چندی پیش مصاحبه ای می خواندم از رئیس یکی از شرکت های بستنی سازی که توضیحات مبسوطی درباره شرکت تابعه داده بود و از برنامه های آینده گفته بود و در انتها تاکید کرده بود " من فقط یک بستنی فروشم".
گذشته از اینکه در تنها بستنی فروش بودن آقای ی.پ تردید جدی وجود دارد اما چند مساله هست که اگر ایشان پاسخ بدهند –اگر پاسخ قانع کننده ای وجود داشته باشد- شبهات موجود رفع خواهد شد:
1. علت خرید این حجم از سردخانه های کشور توسط شرکت م.ف چه بوده، در حالی که نیاز این شرکت بسیار کمتر از این میزان است. صرف نظر از اسنادی که نشان از واگذاری این سردخانه ها با قیمتی بسیار پایین دارد آیا این شکل واگذاری اصلا به صلاح است؟ آیا متولیان این امر به تبعات احتمالی این تصمیمشان فکر کرده اند؟ آیا اساسا مخاطرات اقتصادی و امنیتی این اقدام لحاظ شده است؟
2. شرکت مزبور به ریاست ی.پ طی سالیان گذشته اقدام به ثبت علائم تجاری پرشماری در حوزه خود کرده که اغلب هیچ گاه به کار گرفته نشده اند. آیا این روش ها نمی تواند مصداق رقابت های ناصحیح و بستن عرصه برای ورود رقبا باشد؟ اصولاً ثبت صدها نام و علامت تجاری برای" بستنی فروشی "چه لزومی دارد. علائمی که فقط سند مالکیت آنها در دست است و تا بحال بروی محصولات تولیدی دیده نشده اند.
3. طبق اسناد موجود این شرکت روزانه بین 1000 تا 1200 تن شیر برای تولید محصولاتش استفاده می کند که اگر باقی افزودنی ها هم محاسبه شود میزان محصول این شرکت روزانه بالغ بر این حجم خواهد بود و طبعا میزان مالیات ابراز شده هم باید متناسب باشد در صورتی که میزان مالیات ابراز شده و پرداختی بسیار پایین تر از حد واقعی آن است (رابطه بین خرید انبوه مواد اولیه و اندک سود ابرازی چگونه ممکن است).
4. با حجم عظیم روغن پالم که رسماً از مبادی قانونی وارد کشور نموده اند، غیر از استفاده در محصولات لبنی چه استفاده دیگری می توان تصور نمود. مثلا آیا با این حجم از روغن پالم به عنوان روان کننده صنعتی استفاده می شود؟ و اگر در محصولات لبنی از این روغن غیر مجاز استفاده می شود چرا در تبلیغات رسانه ای منکر آن می شوند؟