گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، «عملیات نظامی در یمن رو به پایان است» این احتمالاً مهمترین خبر واپسین روزهای سال 94 بود؛ خبری که سرلشگر احمد العسیری مشاور وزیر دفاع و سخنگوی نیروهای متجاوز سعودی رسانهای کرد، و خیلی زود مورد استقبال مقامات ایالات متحده قرار گرفت. این تصمیم در حالی علنی شد که انتقادات بین المللی از جنایات جنگی بنی سعود هر روز در حال افزایش بود. آخرین جنایت سعودیها در «الحجه» دستکم صد کشته برجا گذاشت. هیچکدام از قربانیان آن جنایت البته به اعتراف گزارش گروههای بین المللی، نظامی نبودند. سعودی چاره ای جز اتمام جنگ ندارد؛ این حد از خشونت و توحش را حتی متحدین سنتی پادشاهی نمیتوانند توجیه کنند. اگرچه «عسیری» جلوگیری از «تبدیل اوضاع یمن به اوضاعی مشابه لیبی» را به عنوان دلیل اصلی اتخاذ این تصمیم اعلام کرد. اما در این یک سال در یمن چه گذشت؟ آخرین اوضاع میدانی این کشور چگونه است؟
یک سال توحش بنیسعود چه بر سر یمن آورد؟
یک سال پیش درست در چنین روزهایی پادشاهی سعودی تجاوز به خاک یمن را با عنوان عملیات «توفان قاطع» آغاز کرد؛ عملیاتی که قرار بود فوراً کار انقلابیون یمنی را یکسره کرده، و «عبد ربه منصور هادی» رییس جمهور مستعفی را به قدرت بازگرداند. یا دستکم آنطور که شاهزاده «بن سلمان» ادعا داشت، موجبات تجزیهی یمن و اتصال استان «حضرموت» را به خاک عربستان فراهم سازد. یک سال گذشت؛ شاهزادهی جنگطلب سعودی اما جز قتل و غارت و ویرانی دستاوردی نداشت. نه منصور به قدرت بازگشت، نه خواب و خیالهایش درباره تجزیهی یمن تعبیر شد. «مجتهد» توییترباز معروف عربستانی چند روز پیش فاش کرد جنگ یمن بیش از 3500 نفر کشته و 6500 زخمی و 430 نفر مفقود روی دست ارتش عربستان گذاشته است.
پسر جوان پادشاه باخت؛ به یک مُشت کشاورز پابرهنه که پای آرمانهایشان تا دم مرگ ایستاده بودند؛ باتلاق یمن قوای نظامی بنیسعود و دیگر قشون متحدهی عربی را تا خِرخره فرو برد؛ و حالا مسلحین چاره ای جز تَرک خاکِ همسایهی جنوبی ندارند. جنون شاهزادگان مست سعودی، دهها هزار زن و کودک بی گناه را به خاک و خون کشید، صدها هزار تن را آواره کرد، و بیشتر از هشتاد درصد تأسیسات زیرساختی و بهداشتی این مملکت فقیر را نابود کرد. عربستان بذر کین کاشت، آن هم در مملکتی که که ساختار قومی و قبیلهای، مردم را ناگزیر از ستاندن خون کشتگان میکند. سعودی باد کاشت، دور نیست توفانی که درو خواهد کرد!
یک سال جنگ در یمن چگونه گذشت؟
بعد از فرار منصور هادی به عدن، نیروهای انقلاب به رهبری انصارالله به سرعت به سمت استانهای جنوبی حرکت کردند. نیروهای انصارالله دوم فروردین ۹۴ به استان تعز رفتند و در ۵ فروردین با تصرف مخا و لحج به دروازههای عدن پایگاه قدرت دولت هادی رسیدند. وی همان روز از کشور گریخت. هدف انصارالله از این اقدام جلوگیری از خرابکاریهای تازهی رییس جمهور مستعفی در جنوب و خنثی سازی طرح تجزیهی یمن بود. بنی سعود اما به همین بهانه و با مدعای برگرداندن هادی به کاخ ریاست جمهوری، حملات هوایی را علیه این کشور آغاز کرد.
از همان آغاز دستکم از حیث تجهیزات، برتری با سعودی بود؛ با این همه در جریان جنگ یمنیها مکرراً نشان دادند آن قدر هم دستبسته نیستند. نقطهی قوت انقلابیون در توانایی رزمی آنها روی زمین بود. ارتش بنیسعود اما به خاطر ترس مفرطی که از تلفات انسانی داشت، تنها به حملات هوایی علیه زن و بچهی بیگناه اکتفا کرد. حملات گاه و بیگاه یمنیها به استانهای جنوبی عربستان عمدتاً به فتح پاسگاههای مرزی انجامید، حملاتی که اگرچه ضرب شست خوبی به شمار میرفت، اما قرار نبود آنچنان گسترده شود. اساساً نیروهای انقلاب از همان روز نخست، از شروع یک جنگ تمام عیار با عربستان اجتناب میکردند. استراتژی آنان همین اکتفا به حملات حداقلی برای دفع دشمن و ایجاد رعب و وحشت بود.
اواسط تابستان (مرداد ماه) سرانجام نیروهای انصارالله از عدن خارج شدند، اقدامی که از سوی بسیاری یک عقبنشینی تاکتیکی برای حفظ پایتخت ارزیابی میشد. برخیها هم آن را از نتایج گفتگوهای صلحی میدانستند که مدتی قبل در عمان صورت گرفته بود. قوای انصارالله برای حفظ صنعا از سه ناحیه درگیر بودند: از شمال در مرز با عربستان، از جنوب و از شرق با نیروهای ائتلاف و البته القاعده. به هر ترتیب تا کنون بعد از خروج انصارالله، اوضاع شهر عدن ابداً به یک وضع پایدار نرسیده است، حتی همین امروز هم شهر میان نیروهای القاعده و طرفداران دولت مستعفی هادی دست به دست میشود.
اواخر تابستان 94 (شهریور ماه) اصابت یک فروند موشک بالستیک توچکا به مقر نیروهای متحد سعودی، حملهی آنان را به صنعا شروع نشده، پایان داد. سعودیها از مدتها پیش با جار و جنجال و تبلیغات فراوان برای عملیات فتح صنعا نقشه کشیده بودند. به این منظور هزاران مزدور خارجی از ممالک مختلف از امارات گرفته تا سودان در پایگاه نظامی صافر در حومهی مأرب (250 کیلومتری شرق صنعا) مستقر کرده بودند، اما اصابت آن یک موشک حسابی آنان را تار و مار کرد. منابع رسمی هلاکت بیش از صد نفر را تأیید کردند، با این همه منابع میدانی از هلاکت بیش از هزار نفر خبر دادند.
چه بر سر کمکهای بشردوستانه ایران آمد؟
از همان نخستین روزهای آغاز تجاوز، ایران در کنار مردم بیگناه یمن بود، مردمی که تنها به جرم استقلال و آزادیخواهی، زیر چکمههای شیوخ شکم گندهی آل سعود به خاک و خون کشیده میشدند.
اواسط بهار سال گذشته (اردیبهشت ماه) یک فروند هواپیمای مسافربری ایران که حامل کمکهای دارویی و بشردوستانه برای مردم یمن بود، از خاک عمان به یمن وارد شد. اما در حالی که این پرواز تمامی مجوزهای لازم بین المللی لازم را اخذ کرده بود، با اسکورت جنگندههای F15 سعودی مواجه شد. این جنگندهها اجازهی فرود به هواپیمای ایرانی را ندادند. صداقتنیا اما خلبان شجاع این هواپیما کوتاهبیا نبود، وی تا آخرین لحظه برای نشستن روی باند صنعا تلاش کرد، هرچند جنگنده های سعودی برای ممانعت از فرود ایشان باند یک فرودگاه غیرنظامی را به وحشیانهترین نحو ممکن بمباران کردند. هواپیمای ایرانی ناگزیر از بازگشت بود. بعد از آن هم سعودیها اجازهی ورود کشتی ایرانی حامل کمکهای هلال احمر ایران به بنادر یمن را ندادند.
اوضاع میدانی یمن این روزها چگونه است؟
مناطق شرقی یمن، عمدتاً مناطقی بیابانی و خالی از سکنه است. تراکم جمعیت و شهرهای مهم این کشور عمدتاً در مناطق غربی مستقر است. با این همه میادین نفتی بکر و پرشماری در بیابانهای این کشور وجود دارد. تازهترین ارزیابیهای زمینشناختی نشان میدهد ذخایر نفتی این کشور اگر بیشتر از عربستان نباشد، کمتر نیست. این روزها و با گذشت بیشتر از یک سال از شروع جنگ، مناطق شرقی و بیابانی این کشور بیشتر تحت کنترل قوای مسلحین است، با این همه حتی سیطرهی سعودی بر همین مناطق نیز اساساً کامل نیست، حضور نیروهای وابسته به القاعده و حتی داعش استیلای مطلق بنی سعود را زیر سوال برده است. عدن مهمترین شهر بعد از صنعا نیز در اختیار متجاوزین است، البته آنجا نیز مستمراً میان نیروهای ائتلاف و القاعده دست به دست میشود. تصویر زیر این تقسیم بندی را به خوبی نشان میدهد. مناطق سبزرنگ در اختیار انصارالله، مناطق قرمز رنگ در اختیار عربستان و نیروهای ائتلاف و مناطق سفید رنگ زیر سلطه القاعده و دیگر تکفیریها است.
برای تماشای ابعاد واقعی روی تصویر کلیک کنید
گذشته از این مناطق اما بیشتر بخشهای شمالی، غربی و مرکزی این کشور در سیطرهی نیروهای انقلابی و انصارالله است.
با گذشت بیش از یک سال از شروع جنگ، بنی سعود حسابی در باتلاق یمن گرفتار آمده است، آنها نه راه پس دارند نه راه پیش! ثمرت بیشتر از یکسال آتش افروزی چیزی جز قتل و غارت و کشتار نبود. جوانکهای بی تجربه ای که زمام امور را در پادشاهی به دست گرفته اند، نتوانستند چیزی بیشتر از یک باخت تحقیرآمیز در برابر یک مشت دهقان مستضعف دشت کنند. سعودی چاره ای جز خروج از یمن ندارد، سرزمین هاماوران ستونهای پادشاهی بنیسعود را به لرزه انداخته است.