گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی* برگه های تاریخ ورق خورد و یکسال دیگر هم در دفتر عمر ما ثبت شد. انتهای سال فرصت مناسبی است تا گذشته یک ساله خودمان را سبک و سنگین کنیم و ببینیم در سالی که گذشت چه چیزهایی به دست آورده ایم و چه چیزهایی را از دست داده ایم.
اصلا دانشگاه کارش همین است. چندسالی از عمر آدم را می گیرد تا در عوض چیزهایی را به ما بدهد. این که ما در عوض عمری که می دهیم چه می گیریم، در سرنوشت آینده مان تاثیرگذار است.
سال 94 مثل هر سال دیگری شیرینی و تلخی های زیادی داشت. اما به عنوان یک ویژگی خاص می توان گفت؛ سال پردلهره ای بود سالی که گذشت. اول سال را با دلهره و غم مظلومان یمنی شروع کردیم. چند مدتی دلهره داشتیم که ببینیم آخر و عاقبت برجام و تحریم ها چه می شود، روز دیگر دلهره داشتیم که والیبالیست های مان چندچند امریکا را شکست می دهند، چندروز هم از دلهره عاقبت عزیزان مان در فاجعه منا، غمباران شدیم. این آخر هم که دلهره نتایج انتخابات مهمی را داشتیم که سرنوشت کشور را تعیین می کرد.
این اما حاصل مرور سریع اتفاقات سال یک «منِ ایرانی» بود. حالا باید بنشینیم محاسبه کنیم که برای منِ دانشجو، منِ بسیجی و منِ جوان در سال 94 چه نتیجه ای داشته است؟ چه چیزهایی از دست داده ام و چه گرفته ام؟ شاید همچون من در این سال رفیقی را از دست داده باشید و شاید –باز هم چون من- عزیزتری را به دست آورده باشید. دنیا محل داد و ستد است. مهم این است ببینیم در این معامله های خدا با انسان، چه قدر سود کرده ایم یا چقدر باخته ایم. راستی اگر بخواهیم در یک کلمه سال مان را توصیف کنیم چه کلمه ای را به زبان خواهیم آورد؟ سال تکامل یا افول؟ هرچه که هست؛ اینجا انتهای خط 94 است...
***
این جا اول ایستگاه 95 است. یک جوان تازه نفس می خواهد دوباره شروع کند. می خواهد از دعای سال مدد بگیرد و همه چیز را متحول کند. رفقایش را، خانواده اش را، و پیش از همه خودش را.
جوانِ دانشجوی 95 یا به عبارتی یک فعال تشکیلات دانشجویی نود و پنجی اگر زرنگ باشد؛ همین لحظه تحویل سال برای خودش یک هفت سین تشکیلاتی می چیند که در آن الزامات ایجاد تحول در دانشگاه آمده باشد. «هفت سین تشکیلاتی» به او می گوید بیشتر از همه باید روی خودش کار کند. خودش را که آماده کرد، می تواند بقیه را نیز بسازد:
-سین اول: سواد علمی
رهبری روی تحصیل تاکید خاص دارند. جوانِ مومن بسیجی نمی تواند بی سواد باشد و درعین حال بتواند نقش هدایتگری در پیرامونش ایفا کند. خلاء های یکسال گذشته را مرور کرده و با توکل به خدا برنامه یکسال آینده تحصیل مان را می چینیم کنار سین های هفت سین.
-سین دوم: سلامت جسم
تکیدگی و انزوا در مرامِ جوان بسیجی نیست، شادابی و سلامتی عنصر مهمی است که خیلی از ما بسیجی ها ازش غفلت می کنیم. برنامه جدی از همین الان برای ورزش و سلامت در سال جدید را مکتوب کرده و داخل سفره هفت سین مان می گذاریم.
-سین سوم: سپاسگزاری و عبودیت
خدا را شاکریم که سال 94 گذشته و سال 95 را هستیم که ببینیم. بر هر روزش شکری واجب که چون سال پیشین می رود ممد حیات است و چون سال جدید آید مفرح ذات... برنامه های خودسازی و تهذیب مان را هم برای سال جدید لیست کنیم و بگذاریم سر سفره. باشد که از ناسپاسان نباشیم
-سین چهارم: سعی در هدف
حالا که برنامه ریزی کرده ایم برای تحصیل، تهذیب و ورزش مان- همین سه موردی که درخواست های VIP رهبری از دانشجویان است- حالا باید نگاهی کنیم به آینده پیش رو. مسیر سخت است و وجود سنگلاخ در مسیر تکامل طبیعی اس اگر سخت نباشد که اصلا امتحان خدا بی معنی می شود. مهم آن است که در طول مسیر «سعی» مستمر کنیم و تلاش را با اولین سنگی که به پرمان گرفت واننهیم. همان طور که رهبری از یک جوان تشکیلاتی دانشگاهی خواست که محکم باشد و استقامت مالک اشتر وار داشته باشد.
-سین پنجم: سنگر بندی مقابل دشمن
امسال را بیاییم سال شناخت و رسوایی دشمن قرار دهیم. رهبری را یکه میدان دار هشدار قرار ندهیم و خودمان پشت سرش پنهان نشویم. خودمان حق را از ناحق تشخیص بدهیم و ترازمان را با ولایت تنظیم کنیم. بصیرت عمارگونه یعنی همین دشمن شناسی.
-سین ششم: سازماندهی و تشکیلات محوری:
حالا که خودمان را تقویت کردیم، باید قدم در وادی تشکیلات بگذاریم و از دیگران دستگیری کنیم. تشکیلاتی که ما در آن حضور و مسئولیت داریم، در سال جدید قرار است چه گلی به گوشه جمال دانشگاه بزند؟ بی برنامه و علی الله جلو می رویم یا از همین حالا در فکر سازماندهی هستیم؟ بخواهیم یا نخواهیم از اواخر سال 95 دانشگاه ها کم کم ملتهب می شوند. چاره ای اندیشیده ایم؟
-سین هفتم: سرمایه گذاری روی نیروهای جدید
اگر دیر صباحی است در تشکل حضور داریم، شاید بد نباشد امسال دیگر دل بکنیم و میدان را به تازه نفس ها بدهیم. باید بگذاریم هر کس به قدر سهمش از ایام مسئولیت توشه ای بگیرد. این که چه طور می خواهیم جوان ترها را وارد بازی کنیم، برنامه ریزی می خواهد. در سال جدید سهمی از وقت مان را صرف زدن قاپ جوانترهای دانشگاه و پهن کردن تور ماهیگیری مان کف حیاط دانشگاه باشیم. شاید ماهی سرخ های قشنگی به تورمان افتادند.
سال مان با شهادت حضرت زهرا (س) تمام شد و با میلادش سال جدید شروع می شود. رمز سال 95 یا زهراست. زهرایی باشید.
محمد حسن صادق پور فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.
عجب حالی بهمون دادی
دعاکن که تک تک مون بتونیم