به گزارش گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»؛ اقتصاددان برجسته کشور و جهان،مشاور عالی مجمع تشخیص مصلحت نظام در کمیسیون اقتصاد کلان و بازرگانی ، در پنجمین همایش علمی کاربردی اقتصاد مقاومتی که با حضور مجید قاسمی - مدیر عامل بانک پاسارگاد ، استادان برجسته کشور، اقتصاددانان، اعضای انجمنهای علمی، اعضای انجمن مدیریت ایران، کارشناسان و جمعی از دانشجویان با محوریت بینش اقتصادی یا ویژگی متصل به بینش های اقتصادی در دانشگاه خاتم برگزار شد به خواسته های اقتصاد مقاومتی اشاره کرد و گفت: مقابله با ضربه ها و آسیب پذیری منتهی به از دست دادن هویت ساختاری و زایل شدن پایداری از جمله خواسته های اقتصاد مقاومتی محسوب می شود.
وی ادامه داد: بحث مقاومت بحث قابل پیش بینی کردن و اصلاح ضربه ها و اختلالاتی است که می تواند ساختارها را تخریب و پایداری را زایل می کند ودغدغه ی هویت های خواهان مقاوم سازی، خطر تخریب ساختار و خطر زایل شدن پایداری است را که می توان از دیگر خواسته های اقتصاد مقاومتی دانست.
این اقتصاددان برجسته افزود: پرسش کلیدی بحث امروز این است که آیا دو دغدغه ی ذکر شده، با انواع بینشهای اقتصادی سازگار می شود یا آن که خود در نهایت بینش جدیدی را ایجاد می کند که در عمل جایگزین بینشهای موجود می شود؟
وپرسش دیگر این است که اگر سازگار با بینش های مختلف برقرار می شود، هویت اقتصاد مقاومتی چگونه باید تعریف شود و آیا این هویت برای تمام بینش ها یکسان است؟
مشاور عالی سازمان ملی بهره وری ایران درادامه به مبحث مقاومت اشاره کرد و افزود:مبحث مقاومت مسیری طولانی در علوم مختلف را طی کرده ودر زمان ورود واژه به علوم، مفهوم زبان شناسی آن تغییر کرده است.به جز در مورد روانشناسی، واژه همیشه مفهوم مثبت داشته و با ایجاد مفاهیم جدید، مفاهیم پیشین در علوم مربوطه همچنان حفظ شده است.
اما باید توجه داشت مفهوم مقاومت در علم اقتصاد طیف وسیعی از معانی را شامل شده و همین موضوع سبب شده است که محدوده حضور مفهوم مقاومت سایه دار شود به طوری که در طول زمان پیوند بین دو مفهوم مقاومت و توسعه ی پایدار جدی تر شده است.
وی ادامه داد:حرکت مفهوم مقاومت از اقتصاد به شاخه های این علم، ارتباط تنگاتنگ بین مقاومت و توسعه ی پایدار را مخدوش نکرده است.
خلعتبری تصریح کرد :در متون اقتصادی مختلف، به ویژه متون مربوط به بوم شناسی ، مقاومت در موارد متعدد به عنوان هدف معرفی شده است تا با پذیرش زیست بوم به عنوان جزء ثابت و تغییرناپذیر ، راز بقاء را ساماندهی کند و قطعا هدف از مقاومت با انگیزش تغییر جوی در چارچوب یک برنامه ریزی اقتصادی – اجتماعی، و با ایجاد تحولات رفتاری حاصل می شود.
این اقتصاددان مقاومت در مقام یک مبحث تحلیلی و مفهومی دیگر نیز مورد بررسی قرار داد و گفت:مطلوبیت گزینش مقاومت به عنوان یک مبحث تحلیلی و مفهومی از آن جا ناشی می شود که به پژوهشگر امکان می دهد که نحوه ی واکنش نظامها را در مقابل ضربه های زایل کننده ی پایداری و مخرب ساختارها شناسایی کند و طبیعی است که این واکنش در چارچوب نگرش و بینش نظام باید رخ بدهد.
مشاورعالی مجمع تشخیص مصلحت نظام در کمیسیون اقتصاد کلان و بازرگانی مقاومت در مقام مبحث تحلیلی و مفهومی در ادبیات مربوط به کاهش خطر بلایای طبیعی و در بحث امنیت غذایی را در جایگاه شناخته شده ای دانست و گفت:تعدد و افزایش روزافزون تعداد متون پژوهشی در چارچوب تحلیلی و مفهومی، تاییدی بر جایگاه پذیرفته شده ی این مبحث است.
وی با تاکید براینکه مقاومت یک مبحث پس نگر نیست، تصریح کرد: تجربه های گذشته در مقاومت جایگاهی محدود دارد اما باید به این نکته توجه داشت که مقاومت یک مبحث پویا است و به نوعی با جریان آینده سازی مرتبط است چرا که حرکت در مقاومت از آینده شروع می شود و به تعدیل حال برای جلوگیری از ضربه های آینده می انجامد.
وی ادامه داد:مسیر مقاومت در ادبیات مهندسی، همیشه در مسیر تعادل باقی می ماند.در ادبیات اقتصادی مقاومت از مسیر عدم تعادل عبور می کند و به تعادل می رسد.
این اقتصاددان اظهارداشت :برای رسیدن به وضعیت تعادل در مقاومت، در ادبیات اقتصادی، نوآوری، تغییر در رفتار و ساماندهی جدید می تواند بروز کند. هر مسیر تعادلی می تواند به دلیل نیاز به مقاومتی نو، دوباره تغییر داده شود. بنابراین رسیدن به تعادل نقطه ی پایانی مقاومت نیست و می تواند شروعی دوباره باشد.
خلعتبری به ویژگیهای هویتی مقاومت اشاره کرد وافزود:قادر در شناخت احتمال بروز ضربه و کارکردهای تخریبی احتمالی آن،قدرت در جذب ضربه ی مخرب با هدف برگشت به کارکرد هویتی ظرف کوتاهترین مدت،توانمند در سامان یابی و گزینش مسیر مطلوب با تکیه بر انتخابهای هویتی ونوآور و توانمند در یادگیری و واکنش نشان دهی نسبت به ضربه ها چهار ویژگی کلیدی مقاومت اقتصادی به شمار می آید.
وی در ادامه این همایش تصریح کرد: در زمینه ویژگی های هویتی مقاومت، می توان گفت که تمام بینشها و مکاتب اقتصادی و سیاسی قادرند در درون خود مقاومت را جای دهند.برای مثال می توان مقاومت در مقابل بلایای طبیعی ، مقاومت در ساختارهای حکومتی قدرتمند و هر چند غیرمردم سالار و خودکامه باشد اشاره کرد.
مشاور عالی سازمان ملی بهره وری ایران با اشاره به پایه های اقتصاد مقاومتی گفت:اقتصاد مقاومتی ایجاد مسیری گزینشی و پویا بر پایه برقرارسازی عدالت اجتماعی و اقتصادی،پایدارسازی روال زندگی و ساختار با تکیه بر حفظ هویت است که هر دو عامل براساس بینشهای جوامع تعریف می شود و مفاهیمی متکی به بینشهای مطلوب را بیان می کند.
وی افزود :باید توجه داشت در اقتصاد مقاومتی باید ویژگیهایی برقرار شود که از جمله آن می توان به تولید کالا و خدمات با مقیاسی برازنده برای حفظ اقتصادی غیرمتمرکز در سطح ملی و منطقه ای،رعایت ضوابط بین نسلی از منظر استفاده از منابع و ثروتهای مشترک ملی (شامل سرمایه ی طبیعی)، رعایت ضوابط بهره وری در استفاده از سرمایه های اقتصادی (به ویژه سرمایه های فیزیکی و انسانی)،رعایت ضوابط توسعهی سرمایه های اجتماعی با تکیه بر عدالت اجتماعی،رعایت ضوابط توسعه ی سرمایه های اقتصادی با تاکید بر رفع فقر و محرومیت در چارچوب عدالت اقتصادی،تاکید بر حضور هویتهای فردی و تصمیمهای نهادهای مردمی برای گسترش ظرفیت پذیرش و گزینش در جامعه، دربرگیری ساختارهای سازمانی سازگار با تامین معیشت مردم و ایجاد رفاه و بالندگی برای سرمایه ی انسانی جامعه اشاره کرد که هیچ یک از این ویژگیها قابل کنارگذاشتن و نادیده انگاشتن نیستند، هرچند که شدت و ضعف این ویژگیها براساس محورهای مقاومت و وضعیت اقتصاد می تواند تغییر کند.
مشاورعالی مجمع تشخیص مصلحت نظام در کمیسیون اقتصاد کلان و بازرگانی با بیان اینکه مکاتب و بینشهای مختلف اقتصادی و سیاسی قادرند اقتصاد مقاومتی را در خود ایجاد کنند و مواردی از ویژگیهای این اقتصاد را با تعاریف و مکانیزمهای خود به وجود آورند، گفت:به عنوان مثال، مقیاس برازنده ی تولید، عدالت اجتماعی و عدالت اقتصادی با عنایت به بینشهای جامعه قابل تعیین است و نمی توان نگاه مکاتب مختلف را انکار کرد.
وی افزود:مکاتب و بینش های مختلف اقتصادی و سیاسی قادرند اقتصاد مقاومتی را در خود ایجاد کنند و مواردی از این ویژگی ها این اقتصاد را با تعاریف و مکانیزم های خود بوجود آورند.به عنوان مثال، مقیاس برازنده ی تولید ، عدالت اجتماعی و عدالت اقتصادی با عنایت به بینش های جامعه قابل تعیین است و نمی توان نگاه مکاتب مختلف را انکار کرد.
خلعتبری ادامه داد: باید به این نکته نیز توجه داشت که برخی از ویژگی های اقتصاد مقاومتی با نگرش های مختلف سازگاری بیشتر دارد.به عنوان مثال نگرش های توسعه ی پایدار با اقتصاد مقاومتی سازگاری بیشتری دارد ولی قابل توجه است که مکاتب مختلف هم در چارچوب این نگرش ها قابل تعریف اند.بنابراین هنوز می توان گفت که اقتصاد مقاومتی با مکاتب مختلف سازگاری دارد.
این اقتصاددان به نیاز مکاتب به اقتصاد مقاومتی اشاره کرد و گفت:نیاز مکاتب به اقتصاد مقاومتی یکی از مباحث کلیدی این است که آیا می توان گفت بعضی از مکاتب و نگرش ها در نفس خود وضعیتی را ایجاد می کنند که نیاز به برقراری اقتصاد مقاومتی را تشدید می کند؟ژوزف شومپیتر در سال1942 در توصیف واقیت های ضروری نظام های سرمایه داری از ویژگی نابود سازی خلاق نام برده است که در نفس خود سبب تشدید نیاز به مقاومت در نظام های سرمایه داری می شود.با این اوصاف بعضی از پژوهشگران اقتصاد مقاومتی را ویژه نظام سرمایه داری خوانده اند.این ارتباط در ادبیات اقتصاد مقاومتی پذیرفته شده نیست زیرا نوآوری در ذات قدرت مقاومت نهفته است و مفهوم بد ندارد و در جهان امروزاقتصادهایی مانند چین هم به نوآوری و تدوام آن بهاء می دهند.
وی ادامه داد:محور مقاومت در چین نیاز به نوسازی هماهنگ در مناطق مختلف این کشور دیده شده است.اندازه گیری مقاومت منطقه ای در برابرتحول متکی به نوآوری،یکی از معیار های شناخت قدرت مقاومت در چین است.در این زمینه پژوهش های جدیدی در ادبیات اقتصادی قابل ردیابی است.
وی در رابطه با ارزیابی ماهیت اقتصاد مقاومتی گفت: با در نظر گرفتن مطالب گفته شده، می توان به این جمع بندی رسید که اقتصاد مقاومتی یک مبحث تحلیلی است که نوعی ارزیابی پویا را در برنامه ریزی ایجاد می کند که در نهایت قدرت مقاومت یک پارامتر ارزیابی است و باید گفت که اقتصاد مقاومتی به یک مکتب خاص متکی نیست و با مکاتب مختلف قابل سازگاری است.
خلعتبری در ادامه افزود:در نهایت اگر بالندگی در اقتصاد مقاومتی مد نظر باشد، حکومت های مردمی متکی به نگرش توسعه ی پایدار برترین محیط را برای بالندگی اقتصاد مقاومتی ایجاد می کنند.شاید به همین دلیل باشد که بحث در مورد اقتصادهای مشارکتی در شکل جدید آنها،که در واقع نوعی مردم نهادی شبکه ای را مطرح می کند، مناسب ترین زمینه برای بالندگی اقتصاد مقاومتی دیده می شود.
وی در پایان گفت : اقتصاد مقاومتی یک مکتب فکری نیست ولی در شکل مطلوب خود نوعی ساخت اجتماعی- اقتصادی را بوجود می آورد که در نهایت برخی از ویژگی های مکاتب گوناگون را تعدیل می کند .اگرپارامترمقاومت به عنوان یک اصل مطلوبیت رفتاری پذیرفته شود،حرکت به سوی مرزهای بالندگی در دراز مدت الزامی می شود که این خود یک تحول فرآیندی در مکاتب مختلف را به دنبال خواهد داشت.گفتنی است در پایان این همایش، حاضران به بیان سؤالات و ابهامهای خود پرداختند که توسط دکتر فیروزه خلعتبری و همچنین دکتر مجید قاسمی رییس دانشگاه خاتم و رییس انجمن مدیریت ایران، پاسخ دادهشد.