به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، فرمانده سپاه پاسداران در هشت سال دفاع مقدس در شب سالگرد آزادسازی خرمشهر در برنامه «پایش» حاضر شد تا به طور زنده از روش های مبارزه با بیکاری، دلایل تشدید رکود اقتصادی، شرایط اقتصاد پسابرجامی و چگونگی استفاده از تجربه های موفق دفاع مقدس در اقتصاد و جنگ اقتصادی با مردم سخن بگوید.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در ابتدای این برنامه با تبریک خجسته سالروز میلاد منجی بشریت و سوم خرداد، سالروز آزادسازی خرمشهر گفت: چرا در دفاع مقدس موفق شدیم. اگر دلایل آن دانسته می شد، وضع اداره کشور این طور نبود. اگر مدیران کشور برنامه های درستی داشتند، وضع چنین نبود. برنامه بدون مدیر نمی شود. برنامه یکی از محصولات فرماندهی است. برای اداره کشور به مدیران با برنامه نیاز داریم. مشکل کشور ما نداشتن مدیران با برنامه است. در جنگ دو دوره داریم. سال اول هر چه حمله کردیم موفق نشدیم اما از سال دوم با پیروزی های درخشان جلو رفتیم. تحلیل این دو مقطع می تواند ما را راهنمایی کند. یکسری عواملی در مدیریت و اداره جنگ و مسائل دیگر نقش دارد. یعنی تقابل خودباوری در مقابل خودمحوری. خودباوری از دلایل پیروزی ما بود. بنگاه هایی که از خودباوری و اعتماد به نفس برخوردار باشند، موفق تر از بنگاه هایی هستند که این عامل را ندارند. در کدام گروه اجتماعی و قوم و شهر ما گنجی پنهان نیست. خودباوری ما را به کشف خود می رساند. عامل بعدی باور این شعار است: «ما می توانیم»؛ این شعار در دفاع مقدس در عمل قابت شد.
عامل سوم خلاقیت است، در واقع رقابت پذیری محصول خلاقیت است. در جنگ به میزان پیشروی رقابت می کردیم. خلاقیت و نوآوری در جنگ محصول خودباوری است. جای پای تکروی کردن و بی اعتمادی به دیگران در اقتصاد ما دیده می شود.
* من می توانم نه، ما می توانیم درست است
خودمحوری در زمان تشکیل دولت ها به انحراف «من می توانم» کشیده می شود. «من می توانم» در دوران بنی صدر باعث ناکارآمدی و عدم دستاورد شد. «ما می توانیم» یعنی ملت ایران، جوانان، جناح ها و کارشناسان سهیم هستند. از سال دوم جنگ «ما می توانیم» اعمال شد و پیروزی های بزرگ به دست آمد. این در اقتصاد و در سطح کلان کشور می تواند باشد.
فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس گفت: این فرهنگ ما می توانیم را نتوانستیم در اقتصاد پیاده کنیم. در جبهه ها «ما می توانیم» ورود کرد. در صعنت دفاعی هست. اما فرهنگ نادرست «من می توانم» به اقتصاد ضربه زده است. این فرهنگ از قدیم آمده و هنوز پاکسازی نشده است. از دوران قاجار و پهلوی مانده. باید از تجارب جبهه ها و بحث امنیت استفاده کنیم. در مدیریت جهادی اول از خود مدیر و مبارزه با نفس شروع می شود. در حالی که در مدیریت کلاسیک تسلط بر دیگران مهم است. به نوعی برده داری است. اگر از برادری و اخلاق در مدیریت استفاده شود، ویژگی های «ما می توانیم» می تواند به شکوفایی اقتصاد منجر شود.
دکتر رضایی در پاسخ به پرسش یکی از بینندگان برنامه گفت: یارانه سال 89 که 45 هزار تومان بوده، هم اکنون معادل آن 120 هزار تومان است. یعنی اگر این مبلغ یارانه داده شود، معادل همان 45 هزارتومان است؛ البته دولت بیشتر از صدهزارتومان نمی تواند بپردازد. هزار تومان سال 92 قدرت خرید 2000 تومان امسال را دارد. حیف است که پول ملی ما مثل برف آب می رود. راهکار افزایش ارزش پول ملی تولید و بهره وری ملی است. زمانی پشتوانه پول، طلا و جواهر بود؛ اما امروز در دنیا تولید ملی و بهره وری پشتوانه پول کشورهاست. به این صورت ارزش پول در برابر دلار حفظ می شود. برای حمایت از تولید و امور اقتصادی در مقابلمان سه باتلاق داریم؛ باتلاق اول اقتصاد دولتی است. طرح های نیمه تمام که رودر روی دولت است. 400 هزار میلیارد تومان است. 400 هزار میلیارد تومان هم بدهی دارد. درآمدش 140 تا 150 هزار میلیارد تومان است. هزینه های جاری و طرح های نیمه تمام 80 درصد درآمد دولت را به خود اختصاص می دهند. شما مغازه ای را در نظر بگیرید که دو برابر درآمدش بدهی و دو برابر درآمدش هم طرح های نیمه تمام دارد. این مغازه دار باید تا بیست سال بدهی ها را پرداخت کند و طرح های نیمه تمامش را به پایان برساند.
باتلاق دوم، باتلاق بانکی است که نمی تواند «هزار هزار میلیارد تومانی» نقدینگی را به جریان تولید ملی وارد کنند. بانک ها نمی توانند به دلیل عدم کفایت سرمایه و معوقات زیاد و اشکالات دیگری که دارند از این پول ها در حریان تولید استفاده کنند.
باتلاق سوم باتلاقی است که بنگاه ها در آن گرفتار هستند، مطالبات کارآفرینان از دولت و بدهکاری به بانک ها یک باتلاق دیگر است. بنگاه ها بین بانک و دولت گرفتار شده اند. خود بانک ها هم نمی توانند نقدینگی را که هزار هزار میلیارد تومان است را در بخش تولید جریان بدهد. این سه مسأله به برجام هیچ ارتباطی ندارد. دوستان ما در دولت می توانستند از نقطه ای شروع کرده و طرح های نجات بانکی را عملیاتی کنند و تا برجام به نتیجه برسد، می توانستیم طرح های نجات اقتصادی را به نقطه ای مطمئن برسانیم.
طرح هایی که هست طرح های چند ریشتری است که دولت باید اعمال کند. بانک مرکزی بیاید به جای پول هایی که از بانک ها می خواهد، دارایی های موجودشان را بردارد. از طرف دیگر، یک مقدار پول به بانک ها تزریق کند و دارایی های فیزیکی بانک ها را در یک مؤسسه ای که راه اندازی می کند، سه تا شش سال واگذار کند و پول های خودش را به دست بیاورد. دوستان ما در دولت جرأت کنند و دستشان را بدهند به دست مردم و با برنامه جلو بروند.
وی در پاسخ به پرسش بیننده ای که از قصد دکتر رضایی برای کاندیدا شدن در انتخابات ریاست جمهوری پرسیده بود گفت: من به سپاه برگشتم و دیگر کاندید ریاست جمهوری نمی شوم ، در حال حاضر بنده در اختیار رهبر انقلاب هستم که هر مأموریتی بدهند، اجرا می کنم. به دوستانمان کمک می کنیم تا ان شاء الله امنیت کشور و اقتدار را در بیرون منطقه داشته باشیم. البته در همین شرایط تعدادی از دوستانمان طرحی آماده کرده اند؛ ما همانطور که در انقلاب و دفاع مقدس توانستیم با طرح های بومی به پیروزی برسیم در اقتصاد هم می توانیم.
انقلاب اسلامی ایران با مردمی کردن امور از سیاست تا دفاع پیش رفت. در اقتصاد، دولت باید تمام هم و غم خود را برای این کار بگذارد. دولت بیش از 96 پروژه در حال اجرا دارد. مگر تا به حال در کشور ما کم پروژه داشته ایم؟ از زمان رضاشاه داریم سد و دانشگاه و... می سازیم. اگر پروژه سازی مشکل ما را رفع می کرد که قاعدتا باید تا کنون حل می کرد. باید ریل پروژه سازی را کنار بگذاریم. اگر پول تعدادی این پروژه ها را برای توانمندسازی و تقسیم کار ملی بگذاریم، مسائل تا حد زیادی حل می شود. طرحی با نام انتظار تهیه شده است که به دولت تقدیم خواهیم کرد. در این طرح 313 نقطه از هزار شهر در ایران مشخص شده، حدود 5000 مدیر جهادی هم اعلام آمادگی کردند و 110 بنگاه کارآفرین و 33دانشگاه مشخص شده اند. این 313 نقطه توسعه ای در سراسر کشور شامل 20 میلیون جمعت آن مناطق است. در سال پنجم یک میلیون شغل ایجاد می شود و درآمد سالانه این 313 نقطه 30 میلیارد دلار در سال خواهد بود. این طرح نقاط تمام کشور را تحت تاثیر خود قرار خواهد داشت. این طرح ثابت می کند که با این مدل ها می توانیم کار را اجرایی کنیم. شرطش حمایت مجلس و پذیرش دولت است، وگرنه یک رویا خواهد بود.
سرلشکر محسن رضایی در پاسخ به پرسشی در مورد سمت نظامی خود گفت: من الان در دانشگاه امام حسین (ع) در قرارگاه انتقال تجربه، مشغول هستم و تجربیات فرماندهی و دفاع مقدس را به فرماندهان آینده منتقل می کنم. به سایر فرماندهان میدانی هم در داخل و خارج مشورت می دهم.
رضایی در پاسخ مجری برنامه در خصوص دوستان دوران دفاع مقدس گفت: من دوستان عزیز زیادی داشته ام. بهترین دوستان من آقا مهدی باکری، حسین خرازی و احمد کاظمی بودند که شهید شدند.
وی در پاسخ به سؤالی در مورد بهترین وزیر در کابینه آقای روحانی گفت: من برای آقای ظریف احترام قائل هستم.
دکتر رضایی در پاسخ به اینکه اگر رأی می آوردید ،کدام یک از وزیران را در کابینه خودتان استفاده می کردید. بیان داشت: در این صورت، آقای جهانگیری و آقای ظریف را در ذهن داشتم و قبلا هم به ایشان گفته بودم.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از برنامه به تعاریف خود از چند کلمه پرداخت و تنگه هرمز را گلوگاه اقتدار ایران، اروند را مظهر غیرت ملی، برجام را دفع شر، شهید صیاد شیرازی را برادر عزیز خود، زاگرس را قلل شکست ناپذیر، افراد شیمیایی را عاشقان الله و پایش را بصیرت افزایی و بادیگارد را فداکاری و ایثار نامید.
استاد دانشکده کارآفرینی در بخش پایانی برنامه درباره مناطق آزاد گفت: مناطق آزاد امکان خوبی است که از طریق مناطق آزاد با دنیای اقتصاد و تجارت بین الملل متصل بشویم. منتهی لازمه اش این است که تولیداتمان قدرت رقابت پذیری با محصولات آنان را داشته باشد. اگر تولید ملی قدرت رقابت پذیری پیدا نکند، داستان برعکس می شود. ما باید رقابت پذیری در تولید ملی را بالا ببریم. هدف اقتصاد مقاومتی فتح بازارهای بین المللی است.