دولتی‌ها از جان حاج قاسم چه می‌خواهند؟/ یک حمله گازانبری

گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «بگذاریم حاج قاسم در قله اسطوره ای دفاع از حریم و حرم بماند؛ نگذاریم او را چون محسن و باقر به کارزار کلید و گازانبر بکشانند.» حسام‌الدین آشنا در صفحه‌ی شخصی‌اش نوشت. زیباکلام پیشتر سردار سلیمانی را به عنوان کاندیدای اصولگرایان در انتخابات 96 معرفی کرده بود. مطلبی که به صورت گسترده ای در رسانه‌های زنجیره ای بازتاب یافت. به نظر نمی‌رسد همزمانی افاضات زیباکلام با توییت مشاور تبلیغاتی روحانی و جوسازی رسانه‌های زنجیره‌ای، خیلی هم خودجوش بوده باشد. اما ماجرا چیست؟ آیا حاج قاسم به‌راستی می‌خواهد وارد سیاست شود؟ حامیان روحانی از جان سردار چه می‌خواهند؟!

وقتی زیباکلام برای اصولگرایان کاندیدا معرفی می‌کند!

«اگر اصولگرایان جدا بخواهند در انتخابات سال 96 به قدرت برسند، نامزد نهایی آنها یا احمدی‌نژاد خواهد بود یا جناب سردار قاسم سلیمانی.»  این بخش کوتاهی از یادداشت جنجالی زیباکلام بود. وی این یادداشت را که در شماره‌ی اول خرداد «آرمان» روزنامه‌ی خانوادگی هاشمی‌ها به طبع رسید، در واکنش به تازه‌ترین سخنان قالیباف نوشته بود. شهردار تهران در جشن سه سالگی دکتر سلام، با اشاره به ناتوانی دولت در تمشیت امور اقتصادی مردم، گفته بود: «کسانی که نتوانستند با کلید مشکلات مردم را حل کنند، قفل هم نزنند!» کنایه ای که خیلی زود از جانب زیباکلام و دیگر رفقا، تلاشی تبلیغاتی لابد برای انتخابات 96 تعبیر شد. احتمالاً به همین خاطر این استاد اصلاح‌طلب دانشگاه تهران در آن یادداشت کذایی، از قالیباف خواست تا خود را چندان به زحمت نیاندازد. چرا که از نظر ایشان اصولگرایان در 96 با احمدی نژاد یا سلیمانی به میدان خواهند آمد.

روز گذشته هم «صدا» ارگان کارگزاران سازندگی در یک گفت‌وگوی تفصیلی به بررسی این موضوع پرداخت. زیباکلام در پاسخ به خبرنگار این نشریه که از سیاسی نبودن شخصیت حاج قاسم پرسیده بود، گفت: «آقای سردار سلیمانی مواضع سیاسی نداشته است. من ندیدم ایشان تاکنون از عباراتی چون فتنه، فتنه‌گر، منافق، مزدور، وابسته، سازشکار، مرعوب، سرسپرده و با گفتمان و زبانی که جریان تندروی اصولگرا به کار می‌گیرد و اخلاق و ادب سیاسی اجتماعی را زیر پا می‌گذارد، همراه شود. اما در عین حال، این احساس نزد خیلی از ایرانیان وجود دارد که امنیت کشور مدیون و مرهون مبارزات و جانفشانی های سردار قاسم سلیمانی است. این امر وزن ایشان را بالا می‌برد. بنابراین ممکن است اصولگرایان بخواهند از اعتبار ایشان و از برندی که قاسم سلیمانی با آن شناخته می‌شود استفاده کرده و ایشان را به میدان بیاورند.

سرهنگ آشنا سردار را تهدید کرد!

پریشان‌گویی زیباکلام، تئوریسین کلید و گازانبر را هم به میدان آورد. اساساً مشاور روحانی به استناد هیچی سردار سلیمانی را علناً تهدید کرد. محتوای توییت آشنا این بود: اگر سلیمانی می‌خواهد برای 96 با روحانی رقابت کند، باید صابون جوسازی و تخریب‌ها را به تن بزند. تبلیغاتی از جنس آنچه لابد در مناظرات 92 وی برای تخریب قالیباف و رضایی طراحی کرده بود.

جسارت مشاور روحانی خیلی‌ها را آزرده کرد. مردمی که امنیت این روزهایشان را از چشم سردار می‌بینند. کسانی که خوب می‌دانند گذشته از تمام بی دست و پایی دولت فخیمه، این رزم‌آوری سردار در کارزار است، که سایه‌ی جنگ و داعش را دور نگه داشته است. امنیت منطقه در دستان سلیمانی است.

حسین قربان‌زاده از کسانی است که واکنش نشان داد. مدیر مسؤل همشهری که تشکیلات متبوعش از اتهام افکنی زیباکلام در همان یادداشت کذایی، دور نمانده بود؛ نوشت: «گويا براي آقاي آشنا و دوستان ايشان، سردار خوب سرداري است كه از جبهه برنگردد. رزمنده خوب رزمنده اي ست كه به سياست كاري نداشته باشد. شايد اگر وضعيت قبل از داعش بود، ايشان هم همچون سلحشور آژانس شيشه اي معتقد بود دهه همه مربي ها گذشته است و نسل رزمنده ها را فقط بايد براي آزمايش به ازمايشگاه ها و موزه ها سپرد! حالا اما با خطر داعش احتمالا لطف مي كنند و همين قدر حق حيات را براي رزمندگان دفاع مقدس و نسل بعدي آنها قائل هستند كه بروند و در سوريه بجنگند و كاري نداشته باشند كه فرجام برجام چه مي شود. مملكت به كجا مي رود؟ و ... بلكه از نظر ايشان دهه دهه توبه كنندگان از لباس روحانيت (به استثناي رييس) و توبه كنندگان از اصول انقلاب است. اين همان خطي ست كه ادامه اش به تقسيم محراب و منبر به دينداران و سياست و حكومت براي اهل فن و آشنايان مي رسد!»

توییت آشنا اساسی نداشت. معلوم نیست مشاور روحانی چرا سردار را تهدید کرد. جز افاضات زیباکلام، اساساً حرف یا سند دیگری دال بر عزم سردار برای ورود به عرصه‌ی سیاست وجود نداشت. آشنا بهتر از هرکس دیگری می‌دانست. با این همه حجت الاسلام آشنا ترجیح داد این بازی رسانه‌ای را کلید بزند. چرا؟

برجام منطقه ای با تخریب سردار سلیمانی آغاز شد

«تحریم‌های باقی مانده ایران که بسیار هم «قدرتمند» هستند تنها در صورتی تعلیق خواهند شد که ایران در حوزه های موشکی، منطقه ای و حقوق بشر «تغییر محاسبه» بدهد.» این تازه‌ترین سخنان قائم مقام وزیر خزانه داری آمریکا است. آدام زوبین چند روز پیش در جلسه استماع کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آب پاکی را روی دست دولتی‌ها ریخت. تحریم‌های باقیمانده قرار نیست لغو شوند. مگر به این شرط که ایران سیاست‌های امنیتی و دفاعی خود را تصحیح کند. این البته مطلبی نیست که روحانی و دار و دسته از آن بی اطلاع باشند. آنان بهتر از هرکس دیگری می‌دانند برجام بی چفت و بست‌تر از آن است که بتواند تغییری در اوضاع معیشتی مردم ایجاد کند. آشی که روحانی برای مردم پخت، نه تحریمی را لغو کرد؛ نه اوضاع اقتصادی را سر و سامان داد. با آفتاب-آفتاب کردن، کام مردم شاد نخواهد شد. مشاورین روحانی بهتر از هر کسی می‌دانند.

ناتوانی کابینه‌ی تدبیر و امید، و شلختگی اقتصادی آن از سوی دیگر هرگونه امیدی را برای حرکت و اثرگذاری از میان برده است. این را هم مشاورین روحانی می‌دانند. سرهنگ آشنا و دار و دسته می‌دانند نباید منتظر عملکرد اقتصادی وزرای کابینه ماند. احتمالاً برای همین زمینه‌سازی برای خلق برجام‌های دیگری را در دستور کار قرار دادند. توافقات دیگری که بتواند نظر کدخدا را تأمین کند. توافقاتی که تصحیح محاسباتی را که مقامات ایالات متحده در نظر گرفته اند، تأمین کند. توافقاتی که سیاست‌های امنیتی و دفاعی جمهوری اسلامی را هدف گرفته است. البته آنان می‌دانند حوزه‌ی امنیتی و دفاعی بی صاحب نیست. و از محبوبیت فراوانی در میان مردم برخوردار است.

سردار سرلشگر پاسدار حاج قاسم سلیمانی به عنوان نماد این سیاست‌ها شناخته می‌شود. سردار این روزها در اوج محبوبیت است. مردم به خوبی می‌دانند همین که تهران مثل خیابان‌های شهرهای مهم اروپا جولان‌گاه تروریست‌ها نیست، صدقه سر حاج قاسم است. روحانی ولی چاره ای ندارد. یا دست‌کم به ذهن آشنا نمی‌رسد! راهی جز آفرینش سریالی برجام. این بار احتمالاً در موضوعات منطقه ای. برای راضی کردن کدخدا.  مشاورین روحانی به خوبی می‌دانند برای تبلیغات 96 نمی‌توانند روی دیوار دستاوردهای نداشته‌ی اقتصادی دولت یادگاری بنویسند. تخریب حاج قاسم اینگونه آغاز شده است.