گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، اوضاع سیاسی ونزوئلا همچنان ناآرام است. کشمکشهای سیاسی و بحران اقتصادی یادگار «هوگو چاوز» را تهدید میکند. آمریکاییها هم بیکار ننشستهاند. بحران در ونزوئلا چگونه آغاز شد؟ آمریکا کجای ماجرا است؟ مادورو میتواند میراث چاوز را حفظ کند؟
هوگو چاوز، رهبر «انقلاب بولیواری» ونزوئلا از سال 1998 با کسب مسند ریاست جمهوری در راس قدرت قرار گرفت. او تا زمانی که سرطانی که هرگز نوع آن مشخص نشد، از پای نیانداخته بودش، این کرسی را در دست داشت.
ونزوئلا با برخورداری از 21 درصد ذخایر نفتی اثبات شده جهان، در ابتدای جدول کشورهای ثروتمند نفتی قرار دارد. این رقم تقریبا دو برابر ذخایر نفتی ایران و 2 درصد بیشتر از منابع فسیلی عربستان است. ونزوئلا علاوه بر بهرهمندی از موقعیت ژئواکونومیک، از لحاظ جغرافیای سیاسی نیز به دلیل قرار گرفتن در حیات خلوت ایالات متحده موقعیت ژئواستراتژیکی دارد.
رویکردهای چپ گرایانه ونزوئلا، همیشه برای آمریکاییها نگران کننده بود و در طول سالیان گذشته رهبران کاخ سفید نسبت به تحولات و تغییرات سیاسی این کشور حساس بودند. زمانی که چاوز در سال 2007 نفت این کشور را ملی اعلام کرد و باعث اخراج شرکت آمریکایی آکسون موبیل شد، نگرانی های واشنگتن شدت بیشتری یافت.
آمریکا شاهد بود که چاوز توانسته بر مسیر حرکت سیاسی بولیوی، اکوادر، نیکاراگوئه، آرژانتین در منطقه اثر بگذارد و به همین دلیل نگران آن بود که پروژه ملیسازی نفت کاراکاس در سایر کشورها منطقه نیز به اشکال دیگری تداوم یابد. چاوز تا سال 2013 که فوت کرد، تهدید امنیتی بزرگی برای منافع ایالات متحده محسوب میشد.
پس از مرگ چاوز، آمریکاییها به تغییرات سیاسی در این کشور انقلابی امیدوار شدند. امیدواری که با پیروزی نیکلاس مادورو، معاون چاوز، در انتخابات ریاست جمهوری این کشور، امید کاخ سفید برای تغییر رویکرد ونزوئلا از بین رفت. مادورو که خود را رهرو چاوز و حتی «پسر چاوز» اعلام کرده بود، استراتژی دوران «پدر» را را سرلوحه کارش قرار داد.
با این حال شرایط آنگونه که مادورو و هم حزبی هایش انتظار داشتند، پیش نرفت. 90 درصد اقتصاد ونزوئلا وابسته به نفت بود و توطئه نفتی ریاض-واشنگتن علاوه بر ایران و روسیه، ونزوئلا را هم نشانه رفته بود.
مادورو با تنها کمی بیش از 51 درصد آرا بر رقیب خود در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شده بود. بروز مشکلات اقتصادی و اجتماعی میتوانست پاشنه آشیل او برای ادامه کارش در مسند ریاست جمهوری باشد.
مادورو کاریزما و محبوبیت چاوز را ندارد و عملا در سایه رهبر پیشین، ونزوئلا را اداره میکند. او به حدی تحت تاثیر چاوز بود که در هر سخنرانی، چندین بار نام او را ذکر میکرد. چنانکه یک موسسه اعلام کرد از سال 2013 تا کنون بیش از 7200 مرتبه این نام توسط مادورو به زبان آورده شده است! این مساله به طور طبیعی بر شنونده نیز اثر میگذاشت و ناخودآگاه مقایسهای را به ذهن آنها متبادر میکرد. مقایسهای که به نفع مادورو نبود. مادورو چاوز نیست!
علاوه بر مساله مدیریت ناکارآمد سیاسی و اقتصادی، وقوع خشکسالی، تورم و دخالت خارجی نیز بر میزان مشکلات این کشور افزود است. کار به جایی رسیده که مخالفان مادورو خواستار برگزاری همه پرسی برای برکناری وی از قدرت شدهاند.
طبق قانون اساسی ونزوئلا، مادورو از سال 2013 به مدت شش سال در مسند ریاست جمهوری خواهد بود اما بدنبال تقاضای مخالفان برای برگزاری همه پرسی، شورای ملی انتخاباتی این کشور شرط آغاز روند برگزاری رفراندوم را جمع آوری 200 هزار امضا اعلام کرد. آنها انتظار نداشتند مخالفان این تعداد امضا را جمع آوری کنند. حال آنکه مخالفان در طوماری از جمع آوری 600 هزار امضا خبر دادند. ولی در مقابل شورای ملی انتخابات و شخص مادورو بسیاری از امضاها را تقلبی دانستند و خواستار احراز هویت امضا کنندگان شدند.
اختلاف دو طرف بر سر اصالت امضاهای طومار در حالی بالا گرفت که زمان برگزاری همه پرسی نیز برای دو جناح بسیار حائز اهمیت است. زیرا اگر همه پرسی تا 10 ژانویه 2017 (21 دی 1395) برگزار شود و مادورو شکست بخورد، انتخابات ریاست جمهوری پیش از موعد برگزار خواهد شد. اما اگر همه پرسی پس از آن تاریخ برگزار شود، حتی در صورت شکست مادورو، معاونش سکان امور را در دست خواهد گرفت و تا پایان دوره ریاست جمهوری در ژانویه 2019 در این سمت باقی خواهد ماند.
ونزوئلا در شرف وقوع ناآرامیهای داخلی گسترده قرار داد. مادورو تاکید کرده است به علت زمان بر بودن پروسه برگزاری همه پرسی تا پایان سال جاری میلادی این اتفاق صورت نخواهد گرفت.
در همین حال رئیس جمهور مخالفانش را به همکاری با دولت های خارجی برای تضعیف دولت سوسیالیستیش متهم میکند و مخالفان هم بر کمبود دارو و غذا، تورم و مدیریت سوء به عنوان دلایل اعتراضاتشان تاکید دارند.
در این اوضاع نمی توان به راحتی از مداخله آمریکا چشم پوشید. فضای کنونی ونزوئلا بهترین فرصت را برای رهبران کاخ سفید فراهم کرده است تا در میان اختلاف داخلی و نبود یک رهبر کاریزماتیک بر موج نارضایتی های اقتصادی و اجتماعی سوار شوند و به هدف خود که برانداختن یک دولت سوسیالیستی است، دست یابند.
احمد سبحانی، سفیر سابق ایران در ونزوئلا در گفتگو با خبرگزاری دانشجو میگوید: «اگر این دولت هم سقوط کند تحول خاصی در اقتصاد ونزوئلا ایجاد نخواهد شد.» وی تنها راه برای عبور از بحران را افزایش قیمت نفت میداند و تاکید میکند: « با توجه به شرایط سخت زندگی مردم این کشور، هر گزینهای ممکن است اتفاق بیفتد اما واقعیت این است که هنوز بخش قابل توجهی از مردم ونزوئلا از «چاویزم» حمایت میکنند.»
بر این اساس اگر چه یکی از کاربران شبکههای اجتماعی در توئیتر خود جمله جالبی درباره انتخاب مادورو در سال 2013 نوشت و تصریح کرد که مردم ونزوئلا دارند یک مرد بیتجربه را به عنوان رئیس جمهور انتخاب میکنند و برای خوشایند یک مرده، تن به این انتخاب میدهند، اما در صورتی که مادورو بتواند تصمیم مناسبی برای بهبود اقتصاد این کشور بگیرد، می تواند خود را از سایه چاوز خارج کند و باعث تغییر ساختار سیاسی متکی به شخص ونزوئلا شود.
در غیر این صورت، کشور انقلابی ونزوئلا درگیر ورطه بی ثباتی خواهد شد و به نظر نمی رسد آمریکا به راحتی از این وضعیت بگذرد. به خصوص آنکه رهبران آمریکا موفق شدند پس از گذشت بیش از 50 سال و در زمان حیات فیدل کاسترو با کوبا روابط خود را از سر گیرند. واشنگتن بازگرداندن ونزوئلا به دامن خود را در زمانی که این کشور چپ گرا رهبر خود را از دست داده و جانشینی نه چندان کارآمد امور را در دست گرفته به مراتب ساده تر از وضعیت کوبا می بیند. به خصوص آنکه نیروهای طرفدار غرب هم در سالهای گذشته توانستهاند سازماندهی خوبی پیدا کنند.
مادورو کار سختی برای حفظ میراث چاوز دارد. کارشناسان معتقدند مردم ونزوئلا همچنان طرفدار افکار چاوز هستند. اگر مادورو بتواند اندکی اوضاع اقتصادی را سر و سامان بدهد، میتواند از اولین توطئه آمریکا جان سالم به در ببرد. «پسر چاوز» میتواند ارث پدری را حفظ کند؟ هنوز برای پاسخ زود است.