به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، مطابق گزارشات منابع رسمی از جمله کمیته بررسی سانحه و کمیسیون عمران مجلس ریشه اصلی حادثه هفت خوان ناکارآمدی سیستم ATC و CTC بوده است که به کرات در گذشته دچار خطا شده و موجب سردرگمی نیروی انسانی در تصمیم گیری شده است.
سئوال این است که چرا پروژه سیگنالینگ راه آهن مشهد تهران به شرکتی واگذار شده است که هیچ گونه گواهی و استاندارد و تجربه و تخصص لازم را در این زمینه نداشته و در این شرایط برخی مسئولان ذی ربط اعلام میکنند برای حمایت از بخش خصوصی داخلی این پروژه به یک شرکت داخلی واگذار شده است.
بررسیها نشان میدهد که وزارت راه و شهرسازی در اموری که بخش خصوصی داخلی از توان لازم و کیفیت مناسب برای تولیدات حوزه حمل و نقل ریلی برخوردار بوده است دست نیاز به سوی تولید کننده خارجی دراز کرده است.
نامه آخوندی به رییس جمهور برای باز کردن مسیر واردات واگن های فرسوده و دست دوم خارجی توسط وزارت صنعت معدن و تجارت، در حالی که صنایع واگن سازی کشور در حالی تعطیلی هستند به معنای لگد آخر بر بدنه نیمه جان صنایع واگن سازی کشور بوده است که شاهدی بر این مدعاست که وزارتخانه هیچ گونه دغدغه مبنی بر حمایت از تولید داخل نداشته است.
فراتر از صنایع واگن سازی افراط در واگذاری امور به خارجی ها تا آنجا پیش رفت که تهیه غذا مسافران راه آهن و کترینگ این مجموعه به یک شرکت اتریشی واگذار شده آنهم با استدلال افزایش کیفیت خدمات به مشتریان؛ آیا کیفیت خدمات در خصوص ایمنی و سلامت مسافرین مهم تر است یا کیفیت غذا؟
تضادی که در این میان برای آن پاسخ مناسبی ارائه نشده است این است که چرا در جاهایی که تولید کنده داخلی وجود داشته است کارها به طرف های خارجی واگذار شده است اما در امر خطیر سلامت و ایمنی مسافران کار به یک شرکتی واگذار شده است که در این زمینه فاقد تخصص لازم و فاقد گواهی نامه های بین المللی بوده است.
عموما پروژه های سیگنالیگ در حوزه حمل و نقل ریلی به شرکت هایی واگذار می شود که دارای گواهی و استاندارد CIL4 باشند که توسط اتحادیه بین المللی راه آهن ها (uic) صادر می شود و حداقل اعتبار برای یک شرکت فعال در این زمینه است اما شرکت "م" فاقد هرگونه گواهی نامه بین المللی در این زمینه بوده است و از مراجع ذی صلاح داخلی نیز گواهی دریافت نکرده است. این مسئله سبب شده است تا سیستم پیاده شده با بروز خطاهای مکرر زمینه بروز حوادث را فراهم آورد.
از سوی دیگر ترک تشریفات و واگذاری کار به این شرکت و حذف شرکت های خارجی صلاحیت دار در این حوزه مانند شرکت روسی-که مناقصه این طرح را برنده شده بود- با ادعای حمایت از تولید داخل و شرکت های داخلی انجام شده است در حالی که رویکرد واقعی وزارت راه و شهرسازی و راه آهن حمایت از تولید داخل نبوده است.
اگر مورد فوق وزارت راه و شهرسازی واقعا دغدغه حمایت از تولید داخل داشته است عقلانی تر آن بود که کار در مسیر قانونی و تشریفات قانونی به شرکت های صاحب صلاحیت داخلی با همکاری شرکت های دارای دانش فنی خارجی واگذار شود. مدل فعلی که شرکت داخلی بدون داشتن دانش فنی لازم اقدام به طراحی سیستمی نموده است که با خطاهای فراوان ایمنی حمل و نقل در راه آهن زیر سئوال ببرد. این نوع رویکرد فرا قانونی و غیرعقلانی سبب شده است که مفاهیمی مانند تولید داخل و شرکت های دانش بنیان در افکار عمومی خدشه دار شود.