به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ یکی از اموری که مومن باید در زندگی خود به آن اهتمام داشته باشد، این است که سعی کند در صراط مستقیم و در پیروی از امام زمان خویش ثابت قدم باشد، چرا که به خاطر سختی ها و حتی فراموشی ها ممکن است از این راه منحرف شود.
همانطور که بدن انسان در شرایط مختلف مکانی و زمانی ممکن است به برخی از بیماریها دچار شود، دین انسان هم ممکن است در برخورد با برخی افراد و در برخی زمانها به انحرافها و کج فهمی ها دچار شود که راه درمان آن مراجعه و عرضه عقاید خود به افراد دیندار و دین شناس است.
روایتی در باره عرضه دین و اعتقادات حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) به امام زمان خویش به شرح زیر آمده است.
در کتاب امالی جناب شیخ صدوق (ره) به نقل از حضرت عبدالعظیم علیه السلام آمده است:
بر مولای خود حضرت علی بن محمّد (امام هادی علیه السلام ) وارد شدم . چون نظر ایشان بر من افتاد ، فرمود : « خوش آمدی ، ای ابوالقاسم ! به راستی ، تو از دوستان حقیقی ما هستی » .
گفتم : ای پسر پیامبر ! میل دارم دینم را بر شما عرضه بدارم ، که اگر مورد پسند بود، بر آن ثابت باشم تا به لقای خداوند عزّ وجل برسم .
امام علیه السلام فرمودند : « عقائد خود را اظهار نما » .
درباره توحید
گفتم: من معتقدم که خدای متعال، یکی است و مانند او چیزی نیست و از دو حدّ ابطال و تشبیه، بیرون است. خداوند، جسم و صورت و عَرَض و جوهر نیست؛ بلکه اوست که اجسام را جسمیّت داده و صورت ها را صورت بخشیده و اعراض و جواهر را آفریده است. او پروردگار همه چیز و مالک و آفریننده پدیده هاست.
درباره نبوّت
و [عقیده دارم که] محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم بنده و فرستاده او، خاتم پیغمبران است و پس از وی تا روز قیامت، پیامبری نخواهد بود. شریعت وی، آخرینِ شرایع بوده و پس از او تا روز قیامت، دینی نخواهد آمد .
درباره امامت
عقیده من درباره امامت، این است که امام پس از پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام است و پس از او حسن و پس از وی حسین و سپس علی بن الحسین و سپس محمّد بن علی و سپس جعفر بن محمّد و سپس موسی بن جعفر و سپس علی بن موسی و سپس محمّد بن علی علیهم السّلام و پس از اینها، امامِ مفترض الطاعه، شما هستید .
در این هنگام، امام هادی علیه السلام فرمود: « و پس از من، فرزندم حسن، امام است؛ لیکن مردم درباره امام پس از او، چه خواهند کرد ؟».
درباره حضرت حجّت عجل الله تعالی فرج الشریف
گفتم: ای مولای من ! مگر جریان زندگی امامِ پس از او، از چه قرار است ؟
فرمود: «شخص امامِ بعد از فرزندم حسن، دیده نمی شود و بردن اسمش بر زبان ها ممنوع است تا آن گاه که -از پس پرده غیبت- بیرون بیاید و زمین را از عدل و داد پر نماید، همان طور که از ظلم و ستم پر شده است» .
گفتم: [به این امام غایب هم] اقرار دارم و نیز می گویم : دوست آنان، دوست خدا و دشمن آنان، دشمنِ خداست، طاعت آنان، طاعت خدا و نافرمانی از آنان، نافرمانی از خداست .
درباره معاد
من عقیده دارم که معراج، پرسش در قبر، بهشت، دوزخ، صراط و میزان حقّند و روز قیامت خواهد آمد و در وجود آن شکّی نیست و خداوند، همه مردگان را زنده خواهد کرد .
فروع دین
نیز عقیده دارم که واجبات ، پس از اعتقاد به ولایت (امامت) ، عبارت اند از : نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر .
دعای امام در حقّ حضرت عبدالعظیم علیه السلام
در این هنگام، امام هادی علیه السلام فرمود : « ای ابوالقاسم ! به خدا سوگند، این [عقاید]، دین خداست که آن را برای بندگانش برگزیده است . پس بر آن، ثابت باش، خداوند، تو را بر طریق ثابت در زندگی دنیا و آخرت پایدار بدارد ! »