آخرین اخبار:
کد خبر:۵۸۹۹۶۶
باشگاه دانشجویان

راه پیرمرد قجری عاقبت نداشت

محمد صالح سلطانی فعال دانشجویی در یادداشتی به مناسبت سالروز ارتحال دکتر مصدق، به بررسی زندگانی نخست وزیر دوران پهلوی پرداخته است.

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-یادداشت دانشجویی، مصدق چوب خورد. این را همه می‌گویند. چه جدی ترین حامیان و چه بزرگترین منتقدانش. پیرمرد ِ قجری، چوب اعتماد به آمریکا را خورد. چوب اشتباه بزرگی که کرد و تاوان بزرگی که ملت داد. او، از بد به بدتر پناه برد.از روباه به گرگ، از سیاه به سیاه. و نتیجه؟  از دست رفتن فرصتی تاریخی برای نجات کشور، و ورود ایران به دالان تاریک 25 سال دیکتاتوری پهلوی.

 

مصدق می توانست قهرمان ملی باشد. می توانست در ذهن مردم ایران جاودانه بماند. اگر  دکتر حسین فاطمی های بیشتری کنار خود داشت، اگر راهش  را از راه  آیت‌الله کاشانی جدا نمی کرد. اگر دستش را از دست آن سید ِ دوست داشتنی جدا نمی کردند. اگر مغرور نمی شد، اگر خود  را یگانه ناجی ایران نمی دید، اگر می‌پذیرفت علیه  سلطنت ِ ظالم قیام کند. اگر، اگر....تاریخ اما میزبان اگرها نیست، پذیرای شایدها نیست. تاریخ را واقعیت ها می سازند. واقعیت هایی که گاهی تلخ می‌شوند. به تلخیِ رنج و سختی ِ یک ملت در 25 سال سیاه. به تلخی ِ انزوای مصدق السلطنه در باغ احمد آباد.

 

اعتماد به یانکی ها، عاقبت ندارد. این را مصدق، از کنج خانه ای متروکه در احمد آباد می‌گوید. این را مهدی بازرگان، از انتهای مزاری بی رونق فریاد می‌زند. این را آن دو فتنه‌گر ِ بیچاره، از گوشه ی خانه های  بی روحشان داد می‌زنند. این را تاریخ، در گوش ما زمزمه می کند. سهم ِ دوست‌داران کدخدای بی خدا از زندگی،  چیزی جز انزوا، زخم، افسوس و حسرت نیست. و سهم آنها از سرای باقی، شاید همین ها هم نباشد.

 

* چهاردهم اسفند 1345 | پنجاهمین سالروز مرگ دکتر محمد مصدق

 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار