گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو - مرضیه جانقربانیان؛ فعالیت شرکت توتال در ایران به ۶۱ سال پیش و زمانی که قراردادی بین دولت ایران و شرکتهای بینالمللی نفتی منعقد شد برمیگردد.
این شرکت در طرحهای توسعه میدان ۲ و ۳ پارس جنوبی و در رأس تمامی پروژهها طرح توسعه فاز ۱۱ میدان مشترک گازی پارس جنوبی مشارکت داشته است.
اما با شروع تحریمها و افزایش قیمت اکثریت اقلام ازجمله فولاد این شرکت به بهانه افزایش هزینه پروژه تعلل در کار را پیش گرفت و کمکم از طرح توسعه فاز ۱۱ کنار گذاشته شد، که پس از مدتی این پروژه به دست شرکت چینی cnpc سپرده شد که این قرارداد به دلیل کوتاهی کردن شرکت در اجرای پروژه، از سمت ایران فسخ گردید.
اما اگر بخواهیم وارد ریز فعالیتهای شرکت توتال در بحبوحه تحریمها شویم، زمانی که تمام غولهای قدیمی نفتی دست از همکاری با ایران کشیدند، این توتال بود که با غنیمت شمردن فرصت دست همکاری به سمت ما دراز کرد و با ارائه هدفمند اطلاعات غلط و دروغین به ایران، سود سرشاری برای خود و شرکای منطقهای به دست آورد.
اگر بخواهیم از فاحشترین سوء عملکرد توتال که مربوط به مهمترین و بزرگترین منبع میدان گازی جهان یعنی میدان مشترک پارس جنوبی است یاد کنیم میتوانیم سخنان چندی از مقامات مربوطه را ضمیمه مطلب کنیم، بهگونهای که رئیس انجمن مهندسی گاز ایران اذعان دارد که: میدان پارس جنوبی ۴ لایه دارد که ایران به مدت ۱۰ سال است که هیچگونه برداشتی از بزرگترین لایه نفتی نداشته است چراکه شرکت توتال بهعمد طرح کاملی برای برداشت آن ارائه نداد و کسی نیز از این موضوع مطلع نشده بود. و اینکه میدان پارس جنوبی ۹۷۰۰ کیلومترمربع است که ۳۷۰۰ کیلومترمربع آن متعلق به ایران و ۶۰۰۰ کیلومترمربع به قطر تعلق دارد، این بهگونهای است که کشور قطر تمام سکوهای خود را در لب مرز نصبکرده است و دائماً در حال برداشت بیرویه از مخازن است درحالیکه ایران فازهای ۱ تا ۸ را در وسط میدان مربوط به خود حفاری کرده است، بهعبارتدیگر ایران دائماً از چاههای مربوط به حوزه خود برداشت میکند درحالیکه قطر از مرز مشترک خود و ایران در حال بهرهبرداری است و اینها همگی به این دلیل است که چاههای ایرانی که توسط توتال تشخیص به حفرشده است اشتباه بوده و این ایران بوده است که طی این چند سال به دلیل اعتماد نابجا خسارات جبرانناپذیری را متحمل شده است.
با استناد به این سخنان این فرضیه تقویت میشود که یکی از اهداف اصلی توتال جلوگیری از بهرهبرداری ایران از فازهای مشترک ایران و قطر بوده است.
حال اگر بخواهیم گریزی به قراردادهای پسابرجام بزنیم شاید یکی از مهمترین امتیازاتی که فرانسویها به آن رسیدند بازهم قراردادهای مربوط به حوزه نفت و گاز و بازهم در یک میدان مشترک نفتی عظیم هست، میدان نفتی توسعهنیافته آزادگان که با کشور عراق مشترک هستیم.
این در حالی است که ما تمام اطلاعات مربوط به این میدان در اختیار شرکتهای نفتی IPC قرار داده تا شرکتهای مذکور طرحهای پیشنهادی خود را ارائه دهند.
اما باید این را اذعان داشت که این میدان ازجمله میدانهایی است که ازنظر مهندسی هیچگونه پیچیدگی یا ریسک خاصی نداشته و شرکتهای ملی همانطور که بعد از عقب کشیدن ژاپنیها از انجام پروژه در میدان مذکور، این شرکتهای خودی بودند که مسئولیت اداره طرح را با هزینه ناچیز بر عهده گرفتند پس میتوان به قطع گفت که اکنون نیز میتوانند به بهترین شکل این روند را پیش ببرند بهگونهای که نیازی به شرکتهای خارجی با هزینههای گزاف که حتی بعضی از برآوردها حاکی از نیاز ۷ میلیارد دلاری برای ادامه پروژه خبر میدهند هم نباشد.
و اینکه از یاد نبریم سپردن این جنس پروژهها در حالی کلید میخورد که اغلب شرکتها و مهندسان که زیرمجموعه وزارت نفت هستند از نداشتن هیچگونه پروژه عملی بهشدت رنجبرده و اغلب آنها مجبور به تعدیل نیروهای متخصص خود شده که این موضوع منجر به جذب شدن این متخصصان توسط شرکتهای خارجی شده و این شرکتهای خارجی هستند که با تکیهبر توان فنی همین نیروها مسئولیت پروژههای اینچنینی را با قیمتهای چند برابری در ایران برعهدهگرفته و فارغ از اینکه نیروی کار و سرمایه کشور را از چنگ ما درآورده، اطلاعات سری میدانها ما را نیز با خود به بیرون از مرزها بردهاند.
شاید بهتر باشد به بعضی از مقامات مربوطه، سابقهی بد شرکتهای فرانسوی ازجمله توتال را یادآور شد و گفت بهتر نیست حداقل پروژههایی که ازنظر متخصصان خودی هم نیز پیچیدگی خاصی ندارد به دست شرکتهای ایرانی سپرد تا علاوه بر اینکه بازار کار انبوهی برای جوانان و متخصصان فراهم میشود، خارج نشدن سرمایه و اطلاعات محرمانه را نیز متعاقباً داریم، طوری که نیاز نباشد خسارات و اتلاف وقت را به دنبال تغییر تصمیمات شرکتهای فرانسوی را که از تحریمهای آمریکایی بیمناک هستند به جان بخریم و کشور را هر چه بیشتر ازنظر اقتصادی روبهزوال ببریم و زمانی به خود بیاییم که میدان نفتی آزادگان که یکی از اصلیترین ظرفیتهای تولید نفتی ایران در آینده است، همانند پارس جنوبی به یغما بردهاند و ما در خواب غفلت همیشگی بسر میبردهایم.