به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، محمد عبدالهی در کانال تلگرامی خود نوشت: روحانی در جمعی به مناسبت شهادت امیرمومنان(ع) گفته: «امیرالمومنین مبنای ولایت و حکومت را نظر و انتخاب مردم میدانسته!»
این نخستین بار نیست که شاهد برداشت های مغلطه آمیز و فهم غلط روحانی از تاریخ اسلام هستیم. او پیش از این هم «نصیحت» و «اتمام حجت» امام حسین(ع) با عمر سعد را «مذاکره» نام نهاده و خیانت یاران و صلح تحمیلی به امام حسن(ع) را مقدس و قابل الگوبرداری دانسته است!
اما پاسخ شبهه جدید روحانی درباره مبنای ولایت و حکومت به مغالطه آشکار و قدیمی در باب مبنای « مشروعیت » و « مقبولیت » بازمی گردد. او در مغلطه ای آشکار، مبنای مشروعیت و حق الهی امامت و حکومت امیرمومنان را به عدم خواست مردم و در واقع مقبولیت، ربط میدهد. در حالیکه «مبنای» ولایت و حکومت، رای مردم نیست.
بلکه «شرط تحقق و اجرای» آن رای مردم است. مقاومت و شهادت حضرت زهرا(س) و بیعت نکردن امیرمومنان هم شاهد زنده این واقعیت است. که اگر جز این بود جان شریفشان را در برابر رای سقیفه نمیگذاشتند.. و سیدالشهدا(ع) با اندک یاران در برابر خیل مردم، به خلافت یزید معترض نمیشد.
سکوت و تحمل 25 ساله علی بن ابیطالب(ع) هم نه بخاطر خواست مردم که بخاطر جلوگیری از ضربه خوردن نهال اسلام است. امام هرگز بر عدم خواست مردم و تضییع حق الهی حکومت خود مهر تایید و متابعت از خواست مردم نزد.
اما متن خطبه امیرالمومنین که شیخ حسن فریدون، با گزینش جمله ای از آن « مرا رها کنید و دیگری را بطلبید .. هرکسی که شماها او را برگزینید من هم اطاعت میکنم..» نه با هدف مبنا دانستن خواست مردم، که شان نزولی دارد.
خطبه مربوط به بعد از فتنه قتل عثمان و هنگامه بیعت مردم با علی(ع) است و کلام امیرمومنان ناظر به سست عهدی مردم و در واقع نوعی اتمام حجت امام بر آنهاست. همانها که در غدیر هم عهد بستند و به سالی نشد که شکستند.
از قضا مرز تشیع و تسنن در همین نقطه حساس است. اهل سقیفه، مبنای ولایت و حکومت را «رای مردم» خواند و شیعه «نصب الهی». و دقیقا همین تفاوت یک «امام» با یک «شاه» و «رئیس جمهور» است. مشروعیت اولی عهدی الهی است و دومی با زور یا رای مردم. و این کجا و آن کجا؟!
آقای روحانی! امیرالمومنین را دیگر جناحی و ابزار ساکت کردن منتقدان و معصوم سازی از خود نکنید! صدای غربت علی(ع) هنوز در نخلستان های کوفه به گوش میرسد.. وقتی بعد از 1400 سال سعی و خطا، هنوز سکوت و قیامش،تفسیر به رای میشود..