با توجه به تبدیل شهرها به کانونهای اصلی رشد و توسعه تمدن بشری مدیران شهری نیز باید نگاه ویژه تری به ابعاد اقتصادی شهرها داشته باشند و نباید افق نگاه خود را در ارائه خدمات عمومی و اجتماعی خلاصه کنند.
گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو/ دکتر سید محسن طباطبایی مزدآبادی – دبیر انجمن علمی اقتصاد شهری ایران: یکی از ابعادی که سبب شده است نقش شهرها در دهههای اخیر بیش از گذشته چشم گیر و اثرگذار باشد سهم آنها در توسعه اقتصادی کشورها و جهان است. اگر تا دیروز تنها شهر یک مفهوم جغرافیایی بود امروز شهر یک مفهوم اقتصادی پرمعناست و بخش مهمی از این تحول به دلیل رشد فزاینده شهر نشینی در یک سده اخیر است.
در دهه ۵۰ میلادی شهرها تنها ۳۰ درصد از جمعیت جهان را در خود جای داده بودند، اما در سال ۲۰۱۴ بیش از نیمی از ساکنان جهان در شهرها زندگی کرده اند و در برخی از نقاط دیگر جهان همچون آمریکای شمالی، آمریکای لاتین و کارائیب ما شهرنشینی ۸۰ درصدی را شاهد هستیم.
همین عامل باعث شده تا برخلاف گذشته که روستاها کانون تولید اقتصادی بودند شهرها به مرکز دانش، نوآوری و تولید و ارائه خدمات تبدیل گردند و به پیشرانهای واقعی اقتصاد کشورها، منطقه و جهان بدل شوند. البته آمارهای متعددی در خصوص سهم شهرها در تولید ناخالص جهان ارائه میشود، اما اغلب این آمارها سهم شهرها را در این موضوع کاملا غالب عنوان میکنند. برای مثال دفتر هبیتات سازمان ملل در سال ۲۰۱۱ سهم شهرها در GDP جهان را ۸۰ درصد عنوان کرده است به نحوی که ۲ هزار شهر بزرگ به تنها ۷۵ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را از آن خود کرده اند. همین گزارش تاکید میکند که سهم شهرها در GDP بیش از سهم جمعیتی آنهاست. برای مثال پاریس با ۱۶. ۲ درصد جمعیت سهم ۲۶. ۶ درصدی در تولید ناخالص داخلی را دارد.
با این حساب دیگر نمیتوان شهرها و مدیریت شهری را صرفا یک فعالیت خدماتی و نهاد اجتماعی تعریف کرد بلکه مدیریت شهری باید وارد فاز تازهای از مدیریت با رویکرد اقتصادی شود. به تبع عدم توجه به ابعاد اقتصادی در توسعه شهری منجبر به بروز بحران هایی همچون بیکاری، افزایش جرایم، خشونت، حاشیه نیشینی و ... خواهد شد که شهرها را در آستانه مرحله نکروپلیسی یا مرگ شهری قرار میدهد.
در این میان به نظر میرسد اولویت اصلی مدیران شهری باید بر گسترش ایده شهرهای خلاق باشد گو اینکه تحقیقات دانشگاه ویرجینا و مدرسه کسب و کار کلمبیا نیز تاکید دارد که احیای جوامع از مسیر حمایت از کارآفرینی و ابتکار صورت خواهد گرفت.
البته هنوز اجماعی در خصوص مفهوم کارآفرینی شهری به عنوان یک مسیر زودگذر در توسعه شهری وجود ندارد، اما غالبا کارآفرینی شهری به کسب و کارهای کوچک ارجاع داده میشود که در مناطق دارای رکود عملیاتی شده و بحران را تقلیل داده اند.
اما آنچه که مشخص است در زمینه توسعه کارآفرینی شهری به ویژه در شهرهای ایران باید به چند محور مهم و اساسی توجه داشت. یکی از مهمترین بایستهها در این زمینه ایجاد سازوکارهای تامین مالی مناسب برای رشد این حوزه است. کاهش مالیاتها و تقویت سیستم تخصصی بانکی شهرداریها از جمله مهمترین راهکارها در این زمینه است.
در گام بعدی باید به سراغ توسعه اقتصاد هوشمند شهری رفت. منظور از هوشمندسازی اقتصاد شهری هدایت هدفمند سرمایههای خرد و کلان به سوی مناطق و پروژههای شهری است به نحوی که در نهایت بخشهای خلاق و نوآور مورد حمایت قرار گیرند. گو اینکه در اسناد بالادستی ما نیز به کرات به موضوع حمایت از بنگاههای دانش بنیان تاکید داشته است.
برنامه ریزی مدیران شهری برای تجاری سازی ایدهها و اساسا تبدیل ایده به پدیده نیز باید در دستور کار قرار گیرد. برگزاری مسابقات کارآفرینی و بهره برداری از ایدههای برتر در حوزه شهری میتواند راه را برای ثروت آورینی و توسعه اقتصادی شهر پدید آورد.
همچنین حمایت از بازارهای محلی به عنوان فضایی برای تجارت کالاها و خدمات بنگاههای خرد میتواند راهگشا در زمینه حمایت از اقتصاد کارآفرین شهری باشد.
در نهایت باید گفت: اگرچه خلافیت و نوآوری یک منبع فردی دارد، اما تبدیل آن به یک پدیده و ثروت منوط به حمایتهای نهادی است. با توجه به تبدیل شهرها به کانونهای اصلی رشد و توسعه تمدن بشری مدیران شهری نیز باید نگاه ویژه تری به ابعاد اقتصادی شهرها داشته باشند و نباید افق نگاه خود را در ارائه خدمات عمومی و اجتماعی خلاصه کنند.
حمایت از کارآفرینی شهری را میتوان نخ تسبیح توسعه در شهرها عنوان کرد و این حمایت نیز باید کاملا هدفمند علمی و مبتنی بر دانش روز باشد.