در این مراسم همسران سه شهید محمدی، سخندان و مرتضی عطایی به بیان سخنانی پرداختند. همسر شهید مدافع حرم محمدی نیز به بیان سخنانی پرداخت و گفت: یک سال و نیم است که از شهادت همسرم میگذرد و من با دو کودک ابوالفضل چهار ساله و علی اکبر دو ساله در راه او ثابت قدم هستیم.
وی ادامه داد: هرچند مسئولیت بزرگ کردن فرزندان بدون حضور پدرشان سخت است و هنگامی که چشمهای کودکانم به دنبال بابا میگردد چشمانم پر از اشک میشود اما خوب میدانم که رسالت من بعد از شهادت همسر تربیت صحیح و خوب فرزندانمان است.
همسر شهید محمدی با بیان اینکه بعد زا شهادت همسرم رسالتی زینبی دارم، با طرح این سوال که آیا همسرم من و فرزنداشن را دوست نداشت که به سوریه رفت با گلایه از افرادی که میگویند که شهدا وابستگی نداشتند، خاطرنشان کرد: آیا پدر و مادر، همسر و فرزند وابستگی ندارد؟ ولی آنچه باید فهمید این است که دنیا با تمام دل بستگیهایش میتواند در راه رسیدن به مقصد بزرگتری یعنی لقاء الله باشد.
وی بیان کرد: برخی میگویند شهدای مدافع حرم برای پول رفتهاند و این در حالی است که همسر من کارمند بود و از نظر مالی تامین بودیم و نیازی نداشتیم، مگر میشود کسی برای پول این گونه زیبا جان بدهد؟
همسر شهید محمدی خاطرنشان کرد: همسرم برای رسیدن به هدفش سختی های زیادی به جان خرید و بعد از دو سال تلاش توانست به همراه تیپ فاطمیون به سوریه برود.
وی با اشاره به حوادث تروریستی در تهران توسط داعش، ادامه داد: بیداری همسر من درسی برای من خواب مانده شد و این شهدای مدافع حرم بودند که راه دشمن را در مجاورت دریای مدیترانه سد کردند و باعث ایجاد امنیت بیشتر در کشورمان هستند.
همسر شهید محمدی خاطرنشان کرد: شهدای مدافع حرم حافظ حریم اهل بیت(ع) هستند و یاران واقعی امام حسین(ع) در عاشورا را معنا کردند.
وی خطاب به دانشجویان بیان کرد: من و شما با رسالتی بزرگ جوابگوی این حرکت شهدای مدافع حرم هستیم و باید از اسلام که با ولایتمداری حاصل نمیشود پاسداری کنیم و نگذاریم محور حق و ولایت با جناح بازیهیا سیاسی تحت الشعاع قرار گیرد و این را بدانیم که اگر زینب(س) نبود خون شهدای کربلا پایمال میشد پس باید رسالتی زینبی داشته باشیم.
چه کسی اولین بار خبر شهادت مرتضی را اعلام کرد؟
همچنین همسر شهید مرتضی عطایی در این مراسم گفت: ابوعلی کسی بود که وقتی داعش صدای او را میشنید از ترس به لرزه میافتاد و جالب است که بدانید اولین کسی که خبر شهادت همسرم را اعلام کرد مریم رجوی بود که به داعش تبریک گفته بود و پسرم در جواب این تروریست گفته ممنونم که شهادت بابای مرا رسما به همه اعلام و زحمت ما را کم کردی.
وی ادامه داد: مرتضی برای رفتن به سوریه خیلی تلاش کرد و بالاخره توانست در قالب تیپ فاطمیون به سوریه برود.
این همسر شهید بیان کرد: اولین باری که مرتضی به سوریه رفته بود من تا سه هفته از او بی خبر بودم فکر میکردم به عتبات رفته باشد اما او در سوریه بود.
وی با بیان اینکه همسر من شغلش تاسیسات بود و از نظر مالی تامین بودیم، خاطرنشان کرد: در رفتن به سوریه و دفاع از حریم اهل بیت(ع) بحث پول و درآمد مطرح نیست.
این همسر شهید با اشاره به زمان بعد از عقدش و دعوت از وی به خانه پدرشوهر بیان کرد: وقتی برای اولین بار پا به اتاق مرتضی گذاشتم خیلی برایم جالب بود که اتاق همسرم با عکس شهدا تزیین شده بودو او شهدا را به من معرفی می کرد.
وی گفت: همسر من در روز عرفه شهید شد و تیر به گلویش خورده بود. او همیشه زیارت ناحیه مقدسه را میخواند و بارها فامیل را برای اربعین حسینی به کربلا برده بود. همسرم در شهر کربلا و در مراسم رابعین حسینی پا به رهنه راه میرفت و احترام خاصی برای امام حسین(ع) قائل بود.
این همسر شهید به آخرین دیدار با همسرش اشاره و تصریح کرد: دو روز قبل از سفر به او گفتم این بار که بروی دیگر از دستم خواهی رفت او گفت روز قیامت اگر در برابر گلوی خونی امام حسین(ع) گلوی من سالم باشد شرمنده میشوم. مرتضی همه چیز من بود و او را بسیار دوست میداشتم.
وی ادامه داد: من راضی نبودم که او برود ولی یک روز در مقابل باب الجواد حرم مطهر رضوی روضه حضرت عباس را میخواندند وقتی روضه را شنیدم به خدا گفتم من مرتضی را دوست دارم ولی بیتر از حضرت عباس دوست ندارم.
این همسر شهید بیان کرد: شنیدم که تیز به گلوی مرتضی خورده بود و شهید شده بود و در آنجا بود که «ما رایت الا جمیلا» را با تمام وجود حس کردم.
در ادامه محدثه رشاد همسر شهید مدافع حرم سخندان گفت: من و محمد عاشق هم بودیم و من تنها دو سال با یان شهید زندگی کردم و خوشحالم از این که بالاخره به آرزویش که دفاع از حرم اهل بیت(ع) بود رسید.