اگرچه ۲۱ روز بعد روایتگر تلاشهای تاثیرگذار در قصه زندگی و رفاقت شیرین و جنگیدن برای خواسته هاست، اما نمیتوان از تاثیر صحنههای مربوط به قطار و گیم نت چشم پوشی کرد.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی؛* استقبال فراوان مردمی و به ویژه در
محیط دانشجویی دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار از اکران دانشجویی فیلم " ۲۱ روز بعد" به کارگردانی سید محمدرضا خردمندان و تهیه کنندگی محمدرضا شفاه میتواند گویای این باشد که این فیلم ارتباط خوبی را با مخاطب عام خود برقرار می کند؛ چرا که میتوان گفت: موضوعات عنوان شده در این فیلم به نوعی برخاسته از بستر اجتماع و مشکلات و شیوه روزمره زندگی بیشتر مردم است!
اما آنچه شگفتی بیشتری را در باب این استقبال میآفریند، اطلاق ژانر کودک و نوجوان به این فیلم و تاثیر بیشتر آن بر مخاطب با رده سنی جوان و بزرگسالی است. هر چند که این فیلم، نامزد و برنده جوایز متعددی از جشنواره کودک و نوجوان و همچنین فجر شده است؛ اماهنور هم با توجه به مسائلی که در خلال جریانات فیلم رخ میدهد و نوع بازدید از این فیلم، این پرسش به ذهن خطور میکند که به راستی هدف سنی این نوع فیلم را چه گروهی از جامعه تشکیل میدهد؟
۲۱ روز بعد که می خواست روایتگر آرزوهای دور و دراز مرتضی، نوجوان محله فقیرنشین علاقهمند به فیلم سازی با بازی مهدی قربانی باشد، با ورود به موضوع بیماری مادر مرتضی، با بازی ساره بیات، سر از دنیای قصه بیرون میآورد و مرتضی را مانند همه نقش اولهای نوجوان محله فقیر نشین در حال دویدن پی مقداری پول برای هزینه درمان مادرش نشان میدهد و همین موضوع، مسئله قطار را وارد قاب دوربین میکند تا کمی از فضای تکراری این گونه از قصهها بکاهد.
ابتکاری که تلاشی غیرتمندانه فرزند برای ماندن مادر را نشان میدهد. شاید میتوان گفت: از زیباترین صحنههای این فیلم، رد و بدل شدن گفت و گوهای کودکانه مرتضی با برادر کوچکش و نوع تربیت خاص مادر به پسر کوچک که به شیرینی قصه میافزاید و در میان نقشهای مرتضی با قطار، قصه را کمی باور پذیرتر می کند و شاید اوج صحنههای عاطفی فیلم را بتوان در لحظه کشیدن ترمز قطار و زمزمههای تکرارشونده در ذهن پسر کوچک دید آن جا که حاضر است با دستان کوچک ترمز را رها نکند تا مادرش نجات یابد.
اگرچه ۲۱ روز بعد روایتگر تلاشهای تاثیرگذار در قصه زندگی و رفاقت شیرین و جنگیدن برای خواسته هاست، اما نمیتوان از تاثیر صحنههای مربوط به قطار و گیم نت چشم پوشی کرد. نقدهای بسیاری در رابطه با این که نمایش چنین مکان هایی در فیلم کودک و نوجوان میتواند آثار مخربی بر ذهن کودک و نوجوان داشته باشد وجود دارد، اما خیلیها هم معتقدند که این مسائل در دنیای امروز به حدی عادی است که مشکلی نخواهد آفرید.
هنوز هم این نقد به فیلم وارد است که ضرورت وجود برخی از این صحنهها در آن احساس نمیشود؛ مثل صحنهای که بیانگر روابط عاطفی ایجاد شده بین مرتضی و دختر همسایه است که لزومی ندارد در فیلم کودک و نوجوان با چنین موضوع عمیق و اجتماعی، از چنین روابطی بحث در میان باشد! هجوم بسیاری از نقدهای دیگر این فیلم بر سکانس پایانی آن است، زمانی که مرتضی نهایتا قطار را میایستاند و اینکه خب، حالا این بیانگر چه مفهومی است؟ میتوان از این دید نگریست که وقتی فیلم به صورت کاملا روایی مفهوم ۲۱ روز بعد را در صحنه پایانی، وقتی مرتضی بر تمام مشکلات فائق میآید و دارو از داروخانه تحویل میگیرد و در کمال ناباوری متوجه میشود از این پس، زندگی اش، ماراتنهای دو روزه خواهد بود، انگیزه ایستاندن قطار و اینکه مشکلات همواره در حال عبور و مرورند، باعث شد تا بتواند قطار را بایستاند و این مفهوم را برساند که همیشه برای تلاش فرد جایی هست.
در نهایت میتوان گفت: ۲۱ روز بعد، با تمام ضرباهنگهای گاه نامنظم و قصه غم انگیزی که دارد، داستان یک تلاشی تحسین برانگیز است چه از طرف مرتضی و چه توسط کارگردان فیلم. امید است که پس از این شاهد آثاری شگفت در حوزه سینمای کودک و نوجوان باشیم.
میلاد صالحی- قائم مقام تشکیلات و مسئول سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.