معاون سابق دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت: اروپاییها با پیروی از امریکا در برجام نتوانستند مجوز همکاری بانکهای خود با ایران را از آمریکا بگیرند و عملاً سر آنها هم کلاه رفت.
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو از مهشد، علی باقری معاون سابق دبیر شورای عالی امنیت ملی در ابتدای سخنانش با اشاره به سخنرانی اخیر حسن روحانی گفت: امروز که تشت رسوایی مذاکره با امریکا از پشت بام افتاده حتی کسانی که در پی برجام هستهای به دنبال افزایش وادادگی در قبال امریکا و تحمیل برجامهای دیگر بر ملت ایران بودند، از عقلایی نبودن تعامل با امریکای عهدشکن سخن میگویند.
وی افزود: غربگرایان میخواهند اروپا را به عنوان طرف اصلی تعامل با جمهوری اسلامی در موضوعات مختلف جا بزنند و بعد هم بگویند، چون اروپا کارهای نیست، باز هم باید سراغ کدخدا رفت و با امریکا مذاکره کرد.
عضو تیم مذاکره کننده هستهای سابق تاکید کرد: همانگونه که رهبر انقلاب اسلامی نیز در آیین تنفیذ رییس جمهور در سال ۹۶ تأکید فرمودند، سیاست نظام اسلامی تعامل گسترده با دنیا است، اما تعامل گسترده قطعاً به معنای وادادگی و انفعال در عرصهی سیاست خارجی نیست.
معاون سابق دبیر شورای عالی امنیت ملی اظهار داشت: شاخص نظام اسلامی در تعامل گسترده با دنیا عبارت است از این که اولاً؛ "آغاز تعامل"، بر پایهی توانمندیهای درونی باشد، ثانیاً؛ "فرآیند تعامل"، رفع کنندهی تهدیدها و خلق فرصتها باشد و ثالثاً؛ "نتیجهی تعامل"، تثبیت مؤلفههای قدرت موجود و ایجاد مؤلفههای جدید قدرت ملی، منطقهای و حتی بین المللی باشد.
باقری افزود: اگر هر تعاملی این سه ویژگی را نداشته باشد، نه تنها منفعتی را متوجه کشور نمیکند، بلکه میتواند آسیب ها، تهدیدها و حتی بحرانهای جدی سیاسی، امنیتی و حتی هویتی را به سوی کشور گسیل نماید. از این رو چنانچه شروع تعامل بر پایهی عناصر قدرت ملی نباشد، منافع این تعامل اولاً و بالذات متوجه طرف خارجی خواهد شد و ما هیچ سهم قابل توجهی از منافع این تعامل نخواهیم داشت.
وی ادامه داد: همچنین چنانچه فرآیند تعامل قابلیت رفع تهدیدها و جلب فرصتها را نداشته باشد، این تعامل هیچ ترجیح عقلی ندارد. در نهایت چنانچه تعامل قادر نباشد که مؤلفههای قدرت ملی را تثبیت نموده و یا نتواند عناصر جدیدی را به انباشتههای قدرت ملی بیافزاید، بدیهی است این گونه تعامل نه تأمین کنندهی منافع ملی است و نه تضمین کنندهی امنیت ملی.
عضو تیم مذاکره کننده هستهای سابق تاکید کرد: هرچند اصل موضوع تبدیل دستاوردهای نظامی ایران در منطقه به مؤلفههای جدید قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران یک ضرورت است، اما سه مسئلهی مهم وجود دارد که راه انقلابیها و غربگرایان را در این موضوع از هم جدا میکند.
باقری در تشریح این سه مولفه گفت: نخست آن که غربگرایان بر اساس تفکر منفعلانهی خود هرگونه استفاده از مؤلفههای قدرت ملی برای نقش آفرینی کشور در سطح منطقهای و بین المللی را اقدامی تنش زا و گامی برخلاف مسیر تعامل قلمداد میکنند و از این رو هیچ گاه شروع تعامل با خارج را که مبتنی بر مؤلفه قدرت ملی باشد، پذیرا نیستند. به همین جهت هم در طول چند سال گذشته که داعش در سوریه و عراق قدرت نمایی میکرد، غربگرایان بارها و بارها با عبارتهای مختلف به مخالفت با نقش آفرینی ایران در منطقه پرداختند. در حالی که اگر نظام اسلامی میخواست براساس خواست غربگرایان عمل کند، امروز اگر داعش در داخل ایران فتنه انگیزی نمیکرد و یا حتی دامنهی قدرت آن در منطقه افزون نشده بود، دست کم هیچ محملی برای بروز و ظهور قدرت و توان سخت و نرم ایران در منطقه وجود نداشت تا غربگرایان بخواهند برای تقدیم دستاوردهای منطقهای به بیگانگان، نسخه پیچی کنند.
وی افزود: دوم آن که از نظر غربگرایان هر حرکتی در عرصهی سیاست خارجی که موجب نارضایتی قدرتهای جهانی و منطقهای شود و امریکا و اروپا و حتی عربستان را نگران کند، این حرکت مردود است، از این رو هرگونه نقش آفرینی خارجی ایران حتی در عرصهی سیاسی که نارضایتی و یا نگرانی قدرتهای خارجی را به- نبال داشته باشد، از نظر آنها نه تنها مطلوب نیست، بلکه مردود است. این در حالی است که معیار تفکر انقلابی برای رفتار در عرصهی خارجی، رضایت و یا عدم رضایت امریکا و اروپا و عربستان نیست، بلکه ملاک و معیار هر حرکت و سکون منطقهای و بین المللی رفع تهدید و ایجاد فرصت برای نظام اسلامی است.
معاون سابق دبیر شورای عالی امنیت ملی اظهار داشت: بر این اساس در شرایطی که امریکا، اروپا و عربستان با حضور و نقش آفرینی ایران در عراق و سوریه مخالف بودند، اما تفکر انقلابی با هدف رفع تهدید تروریستهای تکفیری و ایجاد فرصت برای بروز و ظهور جریان مقاومت، مقتدرانه و با درایت وارد میدان شد.
عضو تیم مذاکره کننده هستهای سابق تاکید کرد: سوم آن که غربگرایان تعاملی را موفق میدانند که در قالب توافق با قدرتها از قبیل: امریکا و اروپا حاصل شده باشد، در حالی که از منظر تفکر انقلابی تعاملی را که مؤلفههای موجود قدرت ملی را تثبت نکرده و یا مؤلفههای جدیدی از قدرت را ایجاد نکند، تعامل موفقی نیست و موافقت و یا مخالفت قدرتهای غربی را شاخص ورود و یا عدم ورود در هیچ عرصهای نمیدانند.
باقری در بخش دیگری از سخنانش ادامه داد: واقعیت این است در حالی که عوامل غربی، عبری و عربی از داعش حمایت و پشتیبانی میکردند، تفکر انقلابی بود که نقش آفرینی مستقیم و مؤثر ایران در عراق و سوریه را تجویز نمود و در شرایطی که شاخصهای سیاسی و نظامی در منطقه به ضرر جریان مقاومت بود، تفکر انقلابی توانست، نه تنها صحنهی رویارویی را تغییر دهد، بلکه جریان مقاومت را در جایگاه قدرت مسلط منطقه بنشاند.
وی افزود: بر اساس تفکر انقلابی همانگونه که دفع شرِّ داعش بدون کمک غربیها محقق شد، برای تثبیت قدرت جمهوری اسلامی در عصر قدرت گیری مقاومت در منطقه نیازی به اجازهی غربیها نیست.
معاون سابق دبیر شورای عالی امنیت ملی اظهار داشت: در موضوع منطقه، غربگرایان بر این باورند که به دلیل اضمحلال دولت داعش و ظهور مؤلفههای قدرت جمهوری اسلامی در منطقه، نگرانی امریکا، اروپا و عربستان از ایران بیشتر شده و لذا باید تلاش کرد تا نگرانی آنها رفع گردد. رفع نگرانی غربیها برای روشنفکرنماهای وطنی یک اصل است هر چند که رفع نگرانی آنها مستلزم از بین رفتن عناصر قدرت ملی ایران نیز شده و یا حتی بستر تهدیدهای سیاسی و امنیتی جدید علیه جمهوری اسلامی در منطقه را هم فراهم آورد.
باقری تاکید کرد: در این چارچوب توصیهی غربگرایان، مذاکره با غربیها دربارهی مسایل منطقه با هدف رفع نگرانی آنها است و نه تأمین منافع ملی و یا تضمین امنیت ملی، اما با توجه به رفتارهای سخیف رئیس جمهور امریکا و برخورد تهاجمی امریکا، غربگرایان قادر نیستند تا موضوع مذاکره با امریکا را به طور علنی و صریح مطرح نمایند؛ بنابراین مذاکره با اروپا را طرح میکنند و این گونه وانمود مینمایند حال که مذاکره با امریکا ممکن و میسر نیست، باید با اروپاییها کار کرد، البته هرچند غربگرایان برای مذاکرهی منطقهای به سمت اروپا چراغ میزنند، ولی قصد دارند به سمت امریکا بپیچند.
این دیپلمات افزود: با وجود این که غربگرایان با تبلیغات نادرست تلاش دارند تا جای خالی امریکای ترامپ در مناسبات بین المللی را با اروپا پر کنند، اما اروپا نه تنها برنامهای برای مناسبات راهبردی با ایران ندارد، بلکه برای نداشتن روابط راهبردی با ایران جدّی و مصمّم است.
عضو تیم مذاکره کننده هستهای سابق تاکید کرد: با توجه به این که خرید گاز اروپا از ایران به دلیل منابع غنی گازی ایران و نیاز روزافزون اروپا به آن و همچنین انحصار روسیه در تأمین گاز اروپا یک واقعیت است، اما اروپاییها به دلیل این که خرید گاز از ایران را عامل وابستگی خود به ایران تلقی میکنند، هیچ برنامهای برای واردات گاز از ایران ندارند.
وی افزود: در همین چارچوب بر اساس مفاد سند رسمی اتحادیهی اروپا با عنوان "استراتژی اتحادیهی اروپا در روابط با ایران در پسابرجام"، اروپاییها تأکید میکنند که راهبرد اروپا عدم واردات گاز از ایران است، این در حالی است که تنها تأمین کنندهی گاز اروپا، روسیه است که چند سال قبل در اوج سرما، صادرات گاز به اروپا را قطع کرد. یعنی اروپاییها تا آن حد برای نداشتن رابطهی راهبردی با ایران جدّی هستند که حتی حاضر نیستند ایران به عنوان رقیب روسیه برای تأمین گاز اروپا نقش آفرینی کند.
باقری ادامه داد: چه زمانی که داعش ظهور کرد و قدرت گرفت و مناطق بسیاری را در سوریه و عراق اشغال کرد و چه زمانی که با هدایت، حمایت و پشتیبانی نظام اسلامی ریشهی دولت جعلی داعش در منطقه کنده شد، دیپلماسی دولت تدبیر و امید در کمای انفعال به سر برده است.
معاون سابق دبیر شورای عالی امنیت ملی اظهار داشت: انفعال غربگرایان چنان اروپاییها را پُررو کرده است که همراه امریکا خواهان پایان دادن به رفتار به اصطلاح تنش زای ایران در منطقه هستند، در حالی که باید از آنها پرسید رفتار ایران که همواره حامی و پشتیبان مردم مظلوم فلسطین، لبنان، عراق، سوریه، یمن و بحرین در مقابل متجاوزان و جنایتکاران است، بی ثبات کننده و تنش زا است یا رفتار غربیها که همیشه حامی رژیم متجاوز صهیونیستی، پشتیبان رژیم جنایتکار سعودی و کمک کار تروریستها بوده و هستند؟
عضو تیم مذاکره کننده هستهای سابق تاکید کرد: هنگامی که اروپاییها اقدام ایران در ریشه کنی تروریسم داعش را رفتاری تنش زا ارزیابی میکنند، پس از نظر آنها اگر ایران در مقابل تروریستهای تکفیری در سوریه و عراق اقدامی نمیکرد، آن گاه رفتار ایران در منطقه ثبات بخش ارزیابی میشد؟! بر این اساس، اروپاییها تکثیر و ترویج تروریسم در منطقه را عامل ثبات میدانند!
وی افزود: البته چنین رفتاری از اروپاییها دور از انتظار نیست، چرا که آنها منافقینِ کثیف را هم تروریست نمیدانند و حتی از فعالیت آنها در اروپا حمایت هم میکنند، اما سئوال ما از غربگرایان داخلی این است که اگر نظام اسلامی با تروریستها همراهی کند، رفتار ایران عقلایی است؟! این رفتار گستاخانهی اروپاییها نتیجهی تفکر غربگرایان است که عملاً آنها را نه تنها به عملهی سیاسی غربی ها، بلکه به پادوی سیاسی تروریستهای داعش در ایران نیز تبدیل کرده است.
باقری گفت: معلوم نیست معیار غربگرایان برای منافع ملی و امنیت ملی چیست؟ در سال ۱۳۸۲ که هنوز ایران هستهای نشده بود، عراق و افغانستان زیر پای اشغاگران امریکایی بود، یمن تحت سیطره و نفوذ سعودی بود و رژیم صهونیستی هنوز متحمل شکستهای جنگهای ۳۳ روزه و ۲۲ روزه نشده بود، آنها راه حل مشکلات کشور را مذاکره با غربیها و امتیازدهی به آنها میدانستند، امروز هم که ایران موفق به احراز عرصههای مختلف دانش، فناوری و صنعت هسته ای، موشکی و ... شده، امریکا را از عراق اخراج نموده، تروریستها در سوریه و عراق را منهدم نموده و گفتمان انقلاب اسلامی از لبنان تا یمن فراگیر و نهادینه شده است، باز هم راه حل مشکلات را مذاکرهی با غربیها و امتیازدهی به آنها میدانند! یعنی از نظر غربگرایان چه ایران قوی باشد و یا قوی نباشد، تنها راه کار ممکن فقط و فقط امتیازدهی به غربیها است!
معاون سابق دبیر شورای عالی امنیت ملی اظهار داشت: چطور غربگرایانی که میدانند اروپا حتی اختیار بانکهای خودش را ندارد و علی رغم نیاز به منافع همکاری با ایران، به خاطر تشر امریکا از همکاری با طرفهای ایرانی سرباز میزند، مذاکره با اروپا دربارهی منطقه را امری لازم و نتیجه بخش جلوه میدهند؟
عضو تیم مذاکره کننده هستهای سابق تاکید کرد: اگر اروپاییها خواهان تعامل واقعی با جمهوری اسلامی ایران هستند، ابتدا باید رفتارها و گفتارهای ترامپ دیوانه در قبال ایران را کنار گذاشته و آنها را تکرار نکنند. در غیر این صورت این ایران نیست که راه تعامل را بسته بلکه نابخردی اروپا است که بستر تعامل را فراهم نمیآورد.
وی افزود: غربگرایان بدانند در هر مذاکرهای که اروپا بخواهد در مقام مدعی نشسته و ایران را در جایگاه متهم قرار دهد، نه تنها این مذاکره تأمین کنندهی منافع ملی و تضمین کنندهی امنیت ملی نیست، بلکه دستاورد آن بهتر از "تحقیقاً هیچِ" برجام نخواهد بود.
باقری در پایان تصریح کرد: اروپاییها با پیروی از امریکا در برجام نتوانستند حتی مجوز همکاری بانکهای خود با ایران را از امریکا بگیرند و عملاً امریکا سر آنها هم کلاه گذاشت، لذا اگر اروپاییها خواهان تعامل جدی، مؤثر و نتیجه بخش با ایران هستند، باید از دنباله روی سیاستهای خصمانهی امریکا علیه ایران خودداری نمایند.