به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو از مشهد، اقامه نماز جماعت مغرب و عشا در رواق حضرت زهرا(س) به پایان رسیده و مراسم ازدواج دانشجویی در حال شروع است که میان عروس خانم ها، شیرین کاری های محمدصادق توجهم را جلب می کند؛ پسربچه 2ساله زوج مشهدی که با چهار سال تاخیر به مراسم رسیده اند و تجدید خاطره می کنند.
دیر می شد اگر منتظر می ماندم
عروس خانم، 22 ساله دانشجوی رشته علوم قرآنی تربیت مدرس مشهد و آقاداماد، 28 ساله، دانش آموخته رشته معماری است؛ زمان دانشجویی آقا، ازدواج کرده اند و همزمان با دانشجویی خانم، بچه دار شده اند با فراز و نشیب های بسیار، اما از مسیری که رفته اند راضی اند و خوشبخت؛ عروس خانم می گوید:
«همزمان با قبولی ام در دانشگاه، به خاطر سربازی همسرم، مرخصی گرفته و به شهرستان رفتیم. بعد از بازگشت به مشهد هم پسرم به دنیا آمد و مجموعا سه ترم مرخصی گرفتم. از 7 ماهگی اش به دانشگاه می روم، کمی سخت است ولی راضی ام هم از زندگی و هم بچه دارشدن؛ خیلی دیر می شد اگر منتظر می ماندم تا درسم تمام شود».
از صفر تا صد
آقاداماد هم معتقد است، وقت برای تحصیل، همیشه هست اما امکان ازدواج، آن هم ازدواج موفق، همیشه فراهم نیست؛ برای همین در دوران دانشجویی وقتی نه شغل و درآمدی داشته و نه حتی خدمت را گذرانده بود، به خواستگاری رفته و زندگی مشترکش را از صفر اما با تلاش و توکل آغاز کرده است؛
«اعتقاد داشتم ازدواج، امر خداست بنابراین خودش مسیر را برایمان هموار می کند لذا برای عروسی هم منتظر اتمام سربازی نشدیم و زندگی مشترکمان را همزمان با آغاز خدمتم در شهرستان و با حقوق ماهانه حدود 500هزارتومان آغاز کردیم.
از همین حقوق کم، پس انداز هم داشتیم و حالا هم خانه داریم هم ماشین و به فکر فرزند دوم و ادامه تحصیل هستیم».
این پدر جوان با خوشحالی از برکات تولد فرزندش یاد می کند و ادامه می دهد:
«یک ماه مانده به تولد پسرم، از شهرستان به مشهد آمدیم در حالی که نه خانه داشتم و نه شاغل بودم، اثاثیه هم در شهرستان بود؛ حتی مخارج بیمارستان را نداشتم اما دقیقا یک هفته مانده به تولد پسرم، هم کار مناسبی پیدا کردم و هم بدون اینکه چیزی از کسی بخواهم، هزینه بیمارستان فراهم شد. سه چهار ماه بعد هم خانه دار شدیم».
ماه عسل جهادی
از آنجا که این زوج موفق، شدیدا قسمت هم بوده اند، در مراسم سالروز شهادت حضرت زهرا(س) به هم معرفی شده اند و همزمان با ولادت حضرت، برای اولین و اخرین بار مراسم خواستگاری شان برگزار شده و قرار همسفری تابهشت گذاشته اند؛ سفری خاص که آغازی خاص هم داشته؛ «باتوجه به اینکه مسؤل بسیج دانشگاه بودم، اولین سفر دو نفره مان بعد از عقد، اردوی جهادی 10 روزه در مناطق روستایی محروم اسفراین بود که خاطره ای ماندگار شد».