در شرایطی که هر روز ازدواج برای جوانان و بخصوص دانشجویان سختتر میشود، باید فرهنگ ازدواج زوجهایی را ترویج داد که در نهایت سادگی و صمیمیت زندگی خود را آغاز کردند.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، امروز نخستین روز از آخرین ماه قمری است؛ یعنی روزی که با برکتترین ازدواج در کره زمین رخ داد. در این روز پر خیر و برکت، حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) با یکدیگر ازدواج کردند و به این ترتیب عاشقانهترین زندگی عالم شروع شد.
در این روز یک زوج زندگی خود را در نهایت سادگی و صمیمیت برقرار کردند تا برای جوانان امروز درسی شوند که بتوانند در مقابل تجملات و سخت گیریها بایستند. یقینا این ازدواج، ازدواجی است که باید سرلوحه شروع زندگیها قرار بگیرد. در شرایطی که هر روز ازدواج برای جوانان و بخصوص دانشجویان سختتر میشود، باید فرهنگ ازدواج این زوج را ترویج داد تا اندکی شرایط برای ازدواج جوانان مهیاتر شود.
به سراغ علی پیرزاد، یکی از دانشجویان دانشگاه بجنورد رفتیم. دانشجویی که توانست در عین سادگی، زندگی خود را شروع و اینک در کنار همسر خود لحظات خوبی را ثبت کند. او با استفاده از توصیههای دین زندگی سادهای شروع کرده است و معتقد است هم اکنون زندگی عاشقانهای را تجربه میکند.
دانشجو: از نحوه آشناییتان برایمان بگویید. از زمانی که مسئله ازدواجم را با خانواده مطرح کردم، حدود هفت ماه طول کشید تا ازدواج کنم. معیارهایم را به صورت کلی به خانواده گفتم و مادرم نیز به دنبال گزینه مناسب برای بنده بود. اقوام و اطرافیان گزینههای مختلفی را معرفی کردند؛ اما در آخر یکی از گزینههای معرفی شده از طرف اقوام را که در روستایمان بود، انتخاب کردم و طبق معیارهایی که داشتم، به تفاهم رسیدیم؛ در واقع آشنایی چندانی با هم نداشتیم و مسبب این آشنایی خانوادهها بودند.
دانشجو: چرا ازدواج سنتی را ترجیح دادید؟ اینکه چرا ازدواج را به صورت معمول گذشته انتخاب کردم و مثل ازدواجهای امروزی خانوادهها را موقع عقد خبر نکردم؛ دلیلش این است که من به عشق قبل ازدواج معتقد نیستم و یکی از مسائلی که برایم مهم بود، مسئله محرم و نامحرم بود و به نظرم دختری که قبل ازدواج حاضر به ارتباط با فرد نامحرم شود، به این اصل پایبند نیست؛ البته این نظر من است و شاید تبصرههایی وجود داشته باشد و این ارتباطهای امروزی را توجیه کند! اما من به دوستان خودم نیز ازدواج به طور معمول گذشته را پیشنهاد می دهم و اینکه خانوادهها را در جریان بگذارند.
دانشجو: چه معیار و ملاکهایی برای همسر خودتان در نظر داشتید؟ معیار و ملاک من برای انتخاب همسرم مواردی از قبیل اعتقاد به محرم و نامحرم، حلال و حرام، مسئله حجاب، انس با قرآن و نماز، عدم مشکل با انقلاب و نظام اسلامی و به طور کلی یک آشنایی کلی با دین اسلام بود. شاید بپرسید ظاهر و زیبایی همسر پس چه جایگاهی دارد؟ در جواب باید بگویم بله. زیبایی هم مهم بود برای من؛ اما نه به عنوان یک اصل؛ مهم به دل نشستن طرف است و قرار نیست مرد با یک مانکن یا عروسک باربی ازدواج کند.
دانشجو: درباره خصوصیات همسرتان توضیح دهید. معیارهایی که در نظر داشتم، در همسرم وجود داشت و یکی از معیارها انس با قرآن بود که الحمدلله در وی وجود دارد. وی همسری مهربان و دلسوز است و سعی می کنیم هر چه بیشتر در مسیر انقلاب و اسلام قدم برداریم.
دانشجو: عشق بعد از ازدواج در زندگی شما به وجود آمد؟ عشق بعد از ازدواج، بله! اما دلیلش فقط ازدواج سنتی نبود؛ بلکه تفاهم داشتن و تحقیق و گفتگوی قبل ازدواج از دلایل اصلی این عشق و محبتی است که بین ما بوجود آمده است.
دانشجو: مهمترین عامل ثبات و موفقیت یک زندگی چیست؟ اگر منظورتان از ثبات، استمرار زندگی مشترک و عدم طلاق است، مهمترین عامل به نظرم تفاهم فکری یا به اصطلاح دینی هم کفو بودن دو طرف است که این کار نیاز به صبر و خودشنایی و گفتگو دو طرف دارد. در مورد موفقیت هم این سنت خداوند است که اگر دنیا بخواهی یا آخرت، نیاز به تلاش دارد و خدا هم قول نصرت داده است. تلاش و ایمان داشتن به اهداف زندگی و استمرار و استقامت یا همان صبر میتواند موفقیت را برای افراد رقم بزند.
دانشجو: ویژگی بارز زندگی مشترک شما چیست؟ ویژگی بارز زندگی ما ساده زیستی و کم توقعی و عدم حب به مال دنیاست. این به معنی عدم برخورداری از مال دنیا نیست. منظور بنده این است که مهم ما هستیم نه امکانات حاشیهای زندگی و این عشق را در زندگی جریان میدهد و موجب درک دو طرف میشود.
دانشجو: از ساده زیستی گفتید. مهریه همسر شما چقدر تعیین شده است؟ چرا مهریههای سنگین را مجاز نمی دانید؟ تعداد مهریه همسرم ۷۲ سکه است. عدد ۷۲ هم که نشان از کربلا دارد. مهریه سنگین هم نشان از بی اعتمادی است، اگر هم بی اعتمادی نباشد، نشانه تفاخر و تجمل است که به نظرم خانوادهای با این ویژگی مناسب وصلت نیستند. مهریه هم معضلی شده است و این که چرا همواره خانوادهها سکه را به عنوان مهریه در نظر میگیرند؟ در اسلام ازدوج با اینکه دارای چارچوب خاصی است؛ اما ساده است. نمیدانم چرا ما همه اش مسائل ساده را سخت میگیریم. مسائل پیش پا افتاده را بزرگ میکنیم و مسائل پر اهمیت را کم رنگ. امیدوارم خانوادهها با تحقیق بیشتر و کسب اعتماد، در زمینهی مهریه سخت نگیرند.
دانشجو: از مشکلاتی که در ازدواج پیش رویتان بود برایمان بگویید. باید بگویم به لطف خدا مشکل خاصی سر راه ازدواجم نبود و دلیلش آشنایی دو خانواده بود؛ البته مشکل بود، اما این آشنایی موانع را کنار زد. باید بگویم من مشکل سربازی و کار دارم؛ اما خانواده همسرم این مانع را پذیرفتند و من الان منتظر نتیجه ارشدم هستم و البته مشغول کارگری برای امرار معاش!
دانشجو: ازدواج مانع پیشرفت شما نبود؟ خیر. بنده معتقد به این موضوع نیستم و بالعکس ازدواج را باعث پیشرفت میدانم. احساس مسئولیت به وجود آمده و بیرون آمدن از منیت باعث تلاش میشود و البته داشتن یک همراه میتواند مسیر موفقیت را کوتاه نماید.
دانشجو: نظرتان را در مورد اشتغال و تحصیل همسرتان بگویید. مخالف اشتغال همسرم هستم. وقتی در جامعه ما مرد به عنوان سرپرست خانواده شناخته میشود، به نظرم نیازی نیست که ما سرپرست خانواده را بیکار کنیم و زنان را مشغول به کار و درآمد؛ مگر در مشاغل زنانه! یا اصلا زنان بشوند سرپرست خانواده و مردها خانهدار! اینکه امکان پذیر نیست و ساختار وجودی این دو جنس اجازه چنین امری را نمیدهد. در واقع باید گفت که وضعیت اقتصادی هم اجازه اشتغال مرد و زن با هم را نمیدهد. با تحصیلات موافقم و معتقدم باعث آگاهی و افزایش اطلاعات میشود و میتواند در تربیت فرزند کمک بسیاری کند و همچنین موجب فعالیت صحیح در جامعه و مشارکت درست در فعالیتهای مشارکتی کشور میشود.
دانشجو: به جوانان دانشجوی همانند خودتان چه توصیه ای دارید؟
در آخر توصیه ام به جوانان این است که هرچه زودتر ازدواج و سعی کنند همسری هم کفو خودشان را انتخاب کنند و سعی کنند قبل ازدواج عاشق نشوند. مطالبه جدی از والدین داشته باشند؛ حتی من قهر صوری را هم جایز میدانم! و این امر تمرین خوبی برای مطالبه گری است. ازدواج کنید، تلاش کنید، عشق بورزید و بدانید دنیا محل آزمایش و فتنه است. راحتی برای آخرت است، این دنیا آرامش موقتی دارد. با خدا باشید و پادشاهی کنید. دعاگوی همه مجردها هستم.