مقامات نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی همواره از جنگ ضد حزب الله لبنان سخن میگویند، اما ترس از تبعات هر گونه درگیری با مقاومت سبب شده که این از حد حرف فراتر نرود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، رژیم صهیونیستی هرازگاهی از رزمایشهایی به منظور آمادگی برای رویارویی آتی در جبهههای جنوبی و شمالی دم میزند و مانوری که اخیرا شروع کرده نیز به منظور آمادگی برای جنگ در دو جبهه شمال یعنی با حزب الله و جنوب با گروههای فلسطینی به شکل همزمان است. این به موازات انتخاب «آویو کوخاوی» به عنوان رئیس جدید ستاد ارتش رژیم صهیونیستی است.
تردیدی نیست که صهیونیستها به شدت از جبهه شمالی و جنوبی هراس دارند و تحرکات آنها نیز از این ترس و وحشت نشات میگیرد.
«آلون بن داوید» تحلیلگر امور نظامی کانال ۱۰ تلویزیون رژیم صهیونیستی که روابط محکمی با موسسه امنیتی در تل آویو دارد، اعلام کرد: «حمله به حزب الله لبنان، اسرائیل را وارد یکی از سختترین جنگهایی که میشناسیم، میکند. باید با احتیاط عمل کرد. امکان جنگ در دو جبهه شمال و جنوب نیست و اگر نتانیاهو چشمانش به سوی شمال باشد، مفهمومش آرامش جبهه جنوبی است».
از سوی دیگر «اسحاق بریک» از ژنرالهای احتیاط در گزارشی به کمیته خارجی و امنیت وابسته به کنیست رژیم صهیونیستی به کمبودها و دغدهههایی که ارتش رژیم صهیونیستی با آن دست و پنجه نرم میکند، پرداخته است.
وی اذعان کرد: «حقیقت اوضاع را باید از زبان افسران جویا شد تا متوجه اوضاع واحدهای مخازن اضطراری و کمبود خطرناک نیروی انسانی و تعمیر و نگهداری تانکها و نفربرها بشویم. نظامیانی که من با آنها سخن گفتم از مشکلات شدید و بی شمار سخن گفتند. آنچه من به شما (اعضای کنیست) میگویم از فرماندهان عالی رتبه ارتش نخواهید شنید. به شما توصیه میکنم با نظامیان گفتگو کنید تا در جریان واحدهای مخازن اضطراری قرار بگیرید و شما را از مشکلات آگاه کنند. ارتش اسرائیل با مشکلات عدیدهای روبرو است که مهمترین آنها چالش نیروی انسانی است. این مشکلات نیاز به حل اساسی دارند و رئیس جدید ستاد باید آنها را حل کند».
واقعیت این است که پس از جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶، فرماندهان امنیتی رژیم صهیونیستی ارزیابیهای جنگی به عمل آوردند تا میزان توان بازدارندگی تل آویو را بسنجند، اما جنگهایی که این رژیم با فلسطینیها انجام داده در واقع مقیاس کوچکتری از جنگ با حزب الله بوده و آخرین مورد نیز در هفته گذشته رخ داد و نشان داد که توان بازدارندگی رژیم صهیونیستی از بین رفته است.
درباره علت آن باید گفت که به عواملی متعددی مربوط میشود از جمله اینکه ارتش رژیم صهیونیستی با وجود اینکه برتری هوایی خود را تاکنون حفظ کرده، اما کارایی لازم را در برابر زیرساختهای نظامی مخفی و پنهان ندارد. نیروی هوایی این رژیم شاید بتواند اهداف زیادی که قابل مشاهده هستند نابود کند، اما در برخورد با جنبشها و گروههای مسلحی که شیوه جنگ فرسایشی را دنبال میکنند و دست به تحرکات پنهان میزنند، عاجز است.
جنگ فرسایشی مقاومت، دشمن را به زانو در میآورد
در ثانی فقدان توان بازدارندگی رژیم صهیونیستی به پیشرفت توان گروههای مقاومت مربوط میشود که توان موشکی قوی دارد که اجازه ورود به جنگ فرسایشی برای مدت زمان طولانی را میدهد و این در شرایطی است که گنبد آهنین رژیم صهیونیستی توان لازم را ندارد و بنابر این بخش اعظم موشکهایی که از سوی مقاومت لبنان و فلسطین به سوی صهیونیستها شلیک خواهد شد، به هدف میرسند. این زمانی برای صهیونیستها دردناکتر میشود که توجه شود که مقاومت فلسطین که توان موشکی اش در مقیاسی کمتر در مقایسه با حزب الله لبنان است میتواند ضربه مهلکی به تل آویو وارد کند حالا اگر رژیم صهیونیستی بخواهد با حزب الله بجنگند چه وضعیتی خواهد داشت.
موضوع سوم اینکه اسرائیلیها به توان ارتش خود اعتمادی ندارند و این پس از چند تجربه شکست خورده است و آنها ورود به جنگ طولانی مدت بدون تحقیق نتیجه ملموسی را بر نمیتابند.
رژیم صهیونیستی از سویی توان دیکته شروط سیاسی به نفع خود را ندارد و در مقابل هم گروههای مقاومت به تقویت توان جنگی خود افزوده و میافزایند و تل آویو قادر به توقف این روند یعنی تقویت و تجهیز گروههای مقاومت نیست.
اسرائیل در جنگ آتی با حزب الله مجبور به هدف قرار دادن مراکز و تاسیسات زیربنایی لبنان خواهد بود تا مانع از فرسایشی شدن و طولانی شدن جنگ شود. یعنی در شرایطی که حزب الله لبنان به دنبال تکرار پیروزی سال ۲۰۰۶ البته با وارد کردن ضربات دردناک بیشتر است در مقابل رژیم صهیونیستی با هدف قرار دادن لبنان تلاش خواهد کرد که دخالتهای منطقهای و بین المللی برای توقف جنگ را دنبال کند تا وارد جنگ فرسایشی نشود.
به اعتقاد برخی کارشناسان، تل آویو در جنگ آتی از بیم شکست دست به هر کاری خواهد زد و همه توان خود را به کار خواهد بست تا در مدت زمان کوتاه به اهدافش برسد، اما واقعیت آن است که با وجود همه آنچه مقامات رژیم صهیونیستی در سر میپرورانند، شکست اخیر در غزه بار دیگر زنگ خطر را برای تل آویو به صدا درآورد که به نفع این رژیم نیست که وارد جنگ با حزب الله لبنان شود و همین ترس و آماده نبودن سبب شده است که از سال ۲۰۰۶ به بعد از جنگ پرهیز کند و از سویی هر گونه تلاش رژیم صهیونیستی برای احیای توان بازدارندگی از دست رفته هم با تحرکات حزب الله روبرو خواهد شد.
قدر مسلم آن است که رژیم صهیونیستی همواره از جنگ به عنوان چماقی برای تهدید استفاده کرده است، اما در حال حاضر اوضاع کاملا برعکس شده است. مقامات نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی به جبهه داخلی خود اطمینان داده اند که وارد جنگ جدید نخواهند شد و این ناشی از وحشت آنها از نتایج فاجعه بار هر جنگی برآنهاست.
جبهه داخلی هم از هرگونه اظهارات جنگ طلبانه مقامات خود ضد حزب الله با توجه به نتایج هولناک آن برای آنها در هراس هستند و هم از کوتاه آمدن این مقامات و اینکه وارد جنگ نخواهند شد در هراس هستند. این تزلزل در مواضع بیشتر جبهه داخلی رژیم صهونیستی را به وحشت فرو میبرد، زیرا گاهی این مقامات اعلام میکنند که جنگ آنقدر تبعاتی نخواهد داشت و زمانی دیگر تبعات هر جنگی را ویرانگر میدانند.
واقعیت این است که رژیم صهیونیستی در جنگ آتی و هر جنگی پس از آن راه به جایی نمیبرد و هرگز پیروز نخواهد شد. مقاومت لبنان همانگونه که سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان گفت؛ آمادهتر از قبل است.
دبیر کل حزب الله لبنان اخیرا اعلام کرد: «نقطه ثقل اساسی امروز درباره اوضاع لبنان توان موشکی مقاومت است که به برکت این توان موشکی دشمن جرات حمله به لبنان را ندارد. امنیتی که ما هم اکنون در آن به سر میبریم به علت این معادله است و از همین رو شاهد هستیم که دشمن تمرکز خود را بر توان موشکی مقاومت از طریق ایجاد هراس و فشار دیپلماسی و ایجاد حالت ترس قرار داده است. خطاب به اسرائیلیها میگویم که هر تجاوزی به لبنان یا حمله هوایی حتما با واکنش روبرو خواهد شد و مقبول نخواهد بود که دشمن مشابه قبل، بازگردد و لبنان را عرصه تاخت و تاز خود قرار دهد».