مردم رسانهای نیاز دارند که صدای آنها باشد نه چکشی برای دیکته شدن مفاهیم سرمایه داران در دست قدرتمندان. پس اگر اینگونه است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ هر حرکت نو و تازهای با ساز مخالف همراه است که در اغلب موارد براساس ناآگاهی و سر احساس یا غرض ورزی مطرح میشود. در موارد کمی نیز آن صدای مخالف انتقادی است که، اما زمانی که انتقاد مطرح باشد باید پاسخی در خور همان انتقاد داده شود. شبکه پرس تی وی هم که برای مردم انگلیسی زبان برنامه و خبر پخش میکند نیز از این قاعده مستثنی نیست. آیا چنین شبکهای میتواند در سرزمینهایی دور با فرهنگی متفاوت، مخاطبانی بیابد و آنان را جذب کند؟ آیا رسانههای دیگر مجالی برای ابراز وجود یا عرصهای برای حضور به آن شبکه میدهند؟ برخی منتقدان این نکته را مطرح میکنند که در انبوه رسانههای مکتوب، تصویری و مجازی که در غرب فعالیت میکنند چگونه ممکن است رسانهای با این هدف که صدایی مخالف است به موفقیت دست یابد؟ آن هم در دورانی که بسیاری از نیازهای انسان مانند رسیدن به ثروت، قدرت، شهوت و شهرت دستمایهای برای جذب مخاطبان و تصرف فضای فکری آنانست آیا فرصتی برای مشاهده شبکههایی مانند پرس تی وی و توجه به اهداف آن وجود دارد؟ اتفاقا نقطه قوت پرس تی وی میتواند همین نقطه ضعف فرهنگی در غرب باشد؛ در تمدنی که با انبوه تحریکات مادی اشباع شده، مردم تشنه دریافت حقیقت از رسانههای متفاوت هستند تا به حقوق شان توجه کند. دقیقا نقطه ضعف دولتهای غربی همین نکته است که نمیتوانند نیازهای حق طلبی را برای مردم خود از طریق رسانههایی تامین کنند که سخنان تکراری مطرح میکنند. مردم رسانهای نیاز دارند که صدای آنها باشد نه چکشی برای دیکته شدن مفاهیم سرمایه داران در دست قدرتمندان. پس اگر اینگونه است باید نمونههایی از توجه مردم امریکا به پرس تی وی را عنوان کرد. یکی از کارکردهای پرس تی وی این است که توانسته در میان قشر نخبگان منتقد تاثیرگذار باشد. دگر اندیشان امریکا در تهران حضور لوئیس فراخان رهبر مسلمانان امریکا در سفر به تهران. او در دفتر پرس تی وی حاضر میشود و نشست خبری خود را در این رسانه انگلیسی زبان برگزار میکند. این امر از توجه امریکاییهای اصیل، اما مخالف سیاستهای دولت امریکا به رسانههای دگر اندیشی مانند پرس تی وی حکایت دارد. میدانیم که لوئیس فراخان متولد امریکاست و در جریان مبارزات سیاه پوستان متوجه انساندوست بودن حقیقت اسلام شده و به این دین گرویده است. وی پیوستن به اسلام را برای رنگین پوستانی توصیه میکند که خواستار به دست آوردن حقوق شان هستند. جالبتر آنکه همین شخص دعوتهای مکرر رژیم سعودی را با آن همه بذل و بخششهای مالی وسیع عربستان همیشه رد کرده است. همچنین عطشی که در غرب به ویژه در امریکا برای انعکاس حقایق وجود دارد فرصتی بی نظیر است. دگر اندیشان فعال در عرصه رسانههای غربی بر آن تاکید دارند که جریان سلطه رسانهای در امریکا مانع از انتشار فعالیتهای فرهنگی مخالف نظم موجود میشود. به بیان دیگر مجالی برای عرضه آثار تحلیلی یا مستندهایی که جریان سلطه گر حاکم بر اقتصاد و سیاست را به چالش بکشد در رسانههای غربی وجود ندارد. ازاینرو نه تنها ملتهای امریکا و اروپا تشنه سخنان جدید هستند بلکه بسیاری از فعالان رسانه که برای کار کردن در این مباحث پرمخاطره علاقه دارند توسط رسانههای سلطه طلب به حاشیه رانده میشوند. حضور جان جیانویتو کارگردان امریکایی در تهران نکته جالب توجه است. وی معتقد است: جشنواره فیلم «مقاومت» آثاری از رنج مردم دنیا به نمایش میگذارد؛ موضوعی که توسط رسانههای سلطه گر کنار گذاشته میشود و من میدانم فعالیت در چنین حوزههایی سخت است، اما امیدوارم رنج واقعی مردم به جهان نشان داده شود. جیانویتو به نکته مهمتری هم اشاره کرده است: از مشکلاتی که دولت امریکا برای سفر به ایران فراهم میکند مطلع بودم، اما آن خطرات را قبول کردم و به ایران آمدم. به عبارت دیگر وقتی حضور در یک جشنواره کوچک این اندازه برای نخبگان رسانهای غرب مهم است که حاضر میشوند برای آن هزینه بپردازند تصور کنید وقتی رسانهای رایگان و بدون خطر در خانه امریکاییها حاضر باشد تا چه اندازه میتواند برای شان مطلوب باشد.