انقلاب الجزایر تنها هدفش رهایی از استعمار بود و برنامهای برای اداره کشور پس از آن نداشت. همین مساله باعث پناه بردن سران انقلاب به ایدههای سوسیالیستی و حتی رابطه با آمریکا برای بقا شد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، تغییری کوچک حتی به اندازه بال زدن یک پروانه، میتواند در یک سیستم آشوبزده باعث تغییرات شدید و وقوع توفان در نقطهای دیگر از زمین شود. به این پدیده به اصطلاح «اثر پروانهای» میگویند. فایده حمدی، مامور زن شهرداری سیدیبوزید در تونس در ۱۷ دسامبر ۲۰۱۰ یک «اثر پروانهای» آفرید. در این روز خانم حمدی گاری یک جوان دستفروش را متوقف کرد تا با خودسوزی او منطقه شمال آفریقا و غرب آسیا به آتش کشیده شود. «طارق طیب محمد بن بوعزیزی» دستفروش تونسی سه هفته بعد و تنها چهار روز پس از آغاز سال جدید میلادی بر اثر جراحات ناشی از سوختگی از دنیا رفت تا در سال ۲۰۱۱ با وقوع انقلاب نظام حاکم بر تونس ساقط شود.
بلافاصله پس از تونس آتش انقلاب به دو کشور مجاور آن یعنی لیبی و مصر نیز سرایت کرد. در سال ۲۰۱۲ دیگر خبری از بنعلی در تونس، حسنی مبارک در مصر و معمر قذافی در لیبی نبود. از آن روز تاکنون شمال آفریقا تغییرات دیگری را نیز به خود دیده؛ مصر بعد از کودتا علیه رئیسجمهور مرسی، در چنگ نظامیان است و لیبی به دست گروههای سیاسی و مسلح گوناگون چند تکه شده است. در این میان تنها مهد انقلاب، تونس، تا حدی از توفان حوادث ایمن مانده است. در بحبوحه تحولات عربی یک کشور توانست با خوششانسی از این معرکه بگریزد. نظام سیاسی الجزایر با وجود شباهتهایی به نظامهای ساقطشده عربی در شمال آفریقا همچنان به حیات خود ادامه داد. حالا، اما نوبت به الجزایر رسیده است؛ مردم به خیابانهای الجزیره آمدهاند تا با نامزدی مجدد عبدالعزیز بوتفلیقه رئیسجمهور فعلی این کشور در انتخابات بعدی مخالفت کنند؛ رئیسجمهور ۸۲ ساله این کشور از سال ۱۹۹۹ تاکنون یعنی ۲۰ سال در این سمت بوده است. وی به علت سکته قلبی در سال ۲۰۱۳ بهشدت تحت مراقبت قرار دارد و بارها الجزایر را برای معاینات دورهای به مقصد سوئیس و فرانسه ترک کرده است. بوتفلیقه هفته گذشته به دلیل وخامت بیمایاش مجددا به سوئیس سفر کرد.
به گزارش «تسنیم»، شبکه المیادین به نقل از یک منبع پزشکی در ژنو سوئیس اعلام کرده حال عبدالعزیز بوتفلیقه، رئیسجمهور الجزایر بسیار وخیم است و وی تقریبا در اغما به سر میبرد. خبرنگار «المیادین» در ژنو به نقل از این منبع پزشکی آورده است پزشکان معالج بوتفلیقه نمیتوانند گواهی امکان انجام فعالیت را برای وی صادر کنند. به گزارش این شبکه، اخباری تاییدنشده درباره گزارش پزشکی بیمارستان سوئیس وجود دارند مبنیبر اینکه عبدالعزیز بوتفلیقه کاملا از انجام هرگونه فعالیتی عاجز است و ماده ۱۰۲ در زمینه اعلام خلأ در پست ریاستجمهوری باید اجرا شود.
در همین حال خبرگزاری «یورونیوز» به نقل از یک منبع الجزایری فاش کرده، هواپیمای ریاستجمهوری الجزایر بدون عبدالعزیز بوتفلیقه به کشور بازگشته است. این خبرگزاری همچنین اشاره کرده فرمانده ارتش الجزایر از رئیسجمهور این کشور خواسته تا یکشنبه یعنی آخرین روز ارائه اسناد رسمی کاندیداتوریاش برای پنجمین دوره ریاستجمهوری در ژنو بماند. منبع یادشده همچنین اعلام کرده است، بوتفلیقه، رمطان لعمامره، مشاور دیپلماتیک و وزیر خارجه سابق این کشور را برای مذاکره درباره امکان انتصاب او در پستنخستوزیری به ژنو فراخوانده است.
تمامی اخبار حاکی از تشدید شرایط بحرانی در الجزایر است. پنجشنبه هفتهگذشته بود که نخستوزیر الجزایر درباره تبدیل شدن کشورش به سوریهای دیگر به نمایندگان مجلس الجزایر و منتقدان هشدار داد. احمد اویحیی از نمایندگان پارلمان و مردم خواست فریب گروههای معارض را که با گل به میدان آمدهاند، نخوردند، زیرا تحولات سوریه نیز با گل شروع و با خون به اتمام رسید. سخنان و توصیههای نخستوزیر الجزایر که در همان جلسه با شعار و مخالفت نمایندگان مجلس این کشور روبهرو شده بود روز بعد با پاسخ جالب توجه مردم و سیاستمداران مواجه شد. روز جمعه هزاران نفر به خیابانهای الجزیره آمدند تا علیه حکومت و نامزدی مجدد عبدالعزیز بوتفلیقه تظاهرات کنند. حاصل این تظاهرات یک کشته و ۵۵ زخمی بود. در همین راستا، بیش از ۵۰۰ نفر از اعضای حزب جبهه آزادیبخش ملی (حزب حاکم) که بوتفلیقه ریاست آن را برعهده دارد از این حزب و تمام هیاتهای آن استعفا کرده و دلیل استعفای خود را اصرار رهبری حزب به ادامه ماجراجویی در کشور و قرار گرفتن رو در روی مردم دانسته است. اوضاع در الجزایر ملتهب و انقلابی است. اما باید دانست دولت فعلی الجزایر هم برآمده از یک انقلاب است، اما در گذر زمان اصول این انقلاب را زیر پاگذاشته و به نظامی غیرانقلابی بدل شده است.
انقلاب با اسلام، ادامه با سوسیالیسم
«سرزمین یک میلیون شهید» عنوانی است که پس از انقلاب الجزایر به این کشور داده شد. مردم الجزایر از سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۶۲ به مدت هشت سال شدیدترین مبارزات انقلابی و ضداستعماری را علیه سلطه بیش از ۱۰۰ ساله فرانسه بر این کشور شکل دادند. نیروی پیشران انقلاب در طول مبارزات اسلام و احساساتی دینی بود و مساجد وظیفه بسیج مردم برای مبارزه را برعهده داشتند، اما در فردای انقلاب الگویی که انقلاب با کمک آن به پیروزی رسیده بود، فراموش شد و الجزایر «جمهوری دموکراتیک مردمی الجزایر» نام گرفت. انقلاب به پیروزی رسیده بود، اما ایدهای برای ادامه راه وجود نداشت. این سردرگمی بعد از انقلاب آتش جنگ قدرت را در الجزایر برافروخت.
با اعلام رسمی استقلال الجزایر فرحت عباس به ریاستجمهوری رسید و احمد بنبلا به معاونت ریاستجمهوری برگزیده شد. اما پس از مدتی رئیسجمهور اعلام کرد با تندرویهای سیاسی بنبلا مخالف است و از سمتش استعفا کرد. همین کار باعث شد نیروهای نظامی به فرماندهی سرهنگ هواری بومدین در حمایت از بنبلا دست به کودتا بزنند و دیگر انقلابیون قدیمی مانند حمد بوضیاف، حسن آیت احمد و محمد فیضر را از صحنه قدرت کنار بزنند. بنبلا در سال ۱۹۶۳ با انجام یک انتخابات پنج سال به ریاستجمهوری رسید و با انتخاب ایدئولوژی سوسیالیسم و سوق دادن کشور به سمت نظام تکحزبی ماهیت انقلاب را عوض کرد. بنبلا در ۱۹۶۴ جایزه صلح لنین را از شوروی دریافت کرد. بنبلا در سال ۱۹۶۵ قربانی سیستمی شد که خود با انحراف از اصول انقلاب آن را ساخته بود. در این سال سرهنگ هواری بومدین که روزی با کودتا بنبلا را به حکومت رسانده بود با کودتایی دیگر وی را ساقط کرد. پس از مرگ بومدین و برخی تحولات دیگر شاذلیبن جدید به ریاستجمهوری رسید و تحت فشار افکار عمومی در فوریه ۱۹۸۹ دستور داد تا درباره شکل احزاب الجزایر، همهپرسی به عمل آید و نتیجه آن شد که الجزایر طی همهپرسی ۲۳فوریه ۱۹۸۹ از سیستم تکحزبی خارج شد و در انجمنهای ایالتی و ولایتی که انتخابات آن در ۱۲ ژوئن ۱۹۹۰ برگزار شد، شیخ عباس مدنی، رهبر نهضت اسلامی به پیروزی رسید. اما تحتفشار نظامیان، برای جلوگیری از حکومت اسلامگرایان، در سراسر کشور حکومت نظامی اعلام و شیخ عباس مدنی زندانی شد. این آخرین جوانهای از آزادی بود که در الجزایر خاموش شد. ۱۰ سال بیثباتی در الجزایر باعث شد زروال، رئیسجمهور وقت الجزایر اعلام کند در آوریل ۱۹۹۹ با برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، تکلیف کشور را روشن خواهد کرد.
از اینرو کسانی، چون عبدالعزیز بوتفلیقه، وزیر خارجه دوران بنبلا و بومدین، مولود همروش، احمد ابوطالب ابراهیمی، عبدالله جابالله، حسن آیتاحمد، مقداد صیفی و یوسف الخطیب، کاندیدای ریاستجمهوری شدند و اوضاع تا حدی برای انتخابات آرام شد. اما طی ملاقاتهایی که بین ژنرال امین زروال و تمامی کاندیداها به جز بوتفلیقه انجام شد، همه از کاندیداتوری ریاستجمهوری منصرف شدند و عبدالعزیز بوتفلیقه طی یک انتخابات تکنامزدی در ۱۶ آوریل ۱۹۹۹ به ریاستجمهوری رسید.
در انتهای راه
انقلاب الجزایر تنها هدفش رهایی از استعمار بود و برنامهای برای اداره کشور پس از آن نداشت. همین مساله باعث پناه بردن سران انقلاب به ایدههای سوسیالیستی و حتی رابطه با آمریکا برای بقا شد. مردمی که برای آزادی از فرانسه جنگیده بودند همچنان پس از استقلال تحت نفوذ فرهنگی فرانسه باقی ماندند. علاوهبر این سلطه فرهنگی، الجزایر دوران تکیه بر ایدئولوژیها و قدرتهای شرقی و غربی را نیز بدون دستاوردی تجربه و طی کرد. الجزایر در انتهای راه قرار دارد. «جمهوری دموکراتیک مردمی الجزایر» دیگر نه جمهوری است نه دموکراتیک است و نه مردمی.