روزنامه جام جم نوشت: در طول دو دهه گذشته برخی کارشناسان ساخت سد را غیرکارشناسی و مقولهای منسوخ شده میدانستند و معتقد بودند سدها باعث خشکسالی شدند.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، جام جم به بررسی موضوع سدسازی و نسبت آن با تغییرات اقلیمی و آینده کشور پرداخته و نوشته است: بارشهای سیلآسای اخیر نشان داد سدها تا چه اندازه میتوانند برای جلوگیری از خسارت ناشی از سیل نقش داشته باشند، در حالی که در طول دو دهه گذشته برخی کارشناسان ساخت سد را غیرکارشناسی و مقولهای منسوخ شده میدانستند و معتقد بودند سدها باعث خشکسالی شدند و نیمی از جمعیت ایران باید از کشور بروند و ظرفیتی برای افزایش جمعیت با توجه به میزان آب نیست. برای دانستن اینکه واقعاً سدها برای کشور مفید هستند یا خیر با دکتر بهمن آرمان که اصالت خوزستانی دارد و تا همین چند ماه پیش از مدیران تراز اول این استان بود، گفتگو کردیم که گفت: ما عادت کردیم مسائل علمی را در محافل عمومی و در بین مردم بیاوریم؛ در حالی که این کارها مسائلی هستند که جنبه فنی دارند. برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید به قدمت ساخت سد در جهان و ایران بپردازم. مطالعات ساخت سدها بر روی رودخانههای سهگانه بزرگ ایران (کارون، دز و کرخه) که از رشتهکوه زاگرس سرچشمه میگیرد پیش از انقلاب اسلامی توسط مشاوران آمریکایی انجام شد. مطالعات روی رودخانههای کوچک ایران که در شمال کشور قرار دارند نیز به مشاوران سوئیسی واگذار شد و نتیجه آن را اعلام و برخی طرحها به مرحله اجرا رسید. مطالعات سدسازی مقولهای پیچیده است و این توان در اختیار چند شرکت بزرگ قرار دارد که غالباً آمریکایی، کانادایی و ایتالیایی هستند. این در حالی است که کشورهای آلمان، فرانسه و انگلستان که جزو کشورهای پیشرفته هستند در این زمینه تخصص ندارند. به همین دلیل پیش از انقلاب اسلامی دولت وقت مطالعات سدها را به مشاوران آمریکایی واگذار کرد. ده سال پیش از انقلاب اسلامی این مطالعات در اختیار دولت وقت ایران قرار گرفت. در سال ۱۳۴۱ بر روی رودخانه دز یک سد و درست پیش از انقلاب اسلامی یک سد بر روی رودخانه کارون ساخته شد. بر روی سد کرخه سدی ساخته نشده بود، اما پیشبینی احداث سدهای بیشتر بر روی کارون شد به طوری که یکی از آنها به نام شهید عباسپور پیش از انقلاب و سد گتوند مسجدسلیمان، کارون۳ و کارون۴ پس از انقلاب ساخته شدند.
روی این رودخانه بزرگ طبق مطالعاتی که مشاوران آمریکایی انجام داده بودند پنج سد دیگر شامل سد کارون ۲، کارون ۵، خرسان ۱، خرسان ۲ و خرسان ۳ بایستی ساخته میشدند که بتوانند به طور کامل آورد رودخانه کارون را کنترل و همچنین برق ۱۷ هزار مگاوات را از طریق این سدها به دست بیاورند.
در دولت سازندگی آقای هاشمیرفسنجانی رونق سدسازی بود، اما پس از این دوره ساخت سد در کشور متوقف شد. این موضوع باعث شد تا وضعیت بدتری را شاهد باشیم. طرح آبخیزداری که در دولت سازندگی آغاز شده بود در دولت اصلاحات آقای خاتمی کاملاً متوقف و بودجه آن قطع شد. اگر همین طرحهای آبخیزداری اجرا میشدند و دولت اصلاحات آن را قطع نمیکرد و دولت آقای روحانی حداقل بودجه آن را احیا میکرد این اتفاقات کمتر میافتاد. طبق اعلامیهای که وزارت جهادکشاورزی داده در همین سیل اخیر طرحهای آبخیزداری توانستهاند بالغ بر یک میلیارد متر مکعب یعنی تقریباً شش برابر ظرفیت سد امیرکبیر (کرج) را کنترل کردند. بر روی سد دز هم پیشبینی ساخت یک سد بسیار بزرگ با ظرفیت ۲/۵ میلیارد متر مکعب به نام سد بختیاری در ۵۰ کیلومتری بالادست سد فعلی دیده شده بود. سدهای کوچک هم بر روی سر شاخههای دز در نظر گرفته شد، اما هیچ وقت به مرحله اجرا نرسید، به همین دلیل است که بخش زیادی از ظرفیت سد دز را رسوبات تشکیل میدهد. در مورد سد کرخه هم سه سد باید در بالادست آن ساخته میشد که تنها یکی از آنها به بهرهبرداری رسید. سد سازبون، پاعلم و سد معشوره که قرار بود ساخته شوند ساخته نشدند و سد کرخه ظرفیت جمعآوری بارانهای سیلآسای اخیر را نداشته، به همین دلیل است که تقریباً غرب کارون زیر آب رفته به طوری که در استان خوزستان بالغ بر ۷۰۰ هزار هکتار از زمینهای کشاورزی زیر آب رفته و محصولات آنها نابود شده است.
برآوردهایی که توسط موسسات بینالمللی انجام شده خسارت سیل بهار امسال تاکنون بیشتر از ۱۲ میلیارد دلار بوده است. همه اینها نشأت گرفته از کمکاریهای دولتهای هشتم تا دوازدهم است. اما رئیسجمهور (آقای روحانی) در سخنان خودشان گناه را گردن دیگران میاندازد. رئیسجمهور میگوید، برخی افراد مخالف سدسازی بودند، اما صحبت من این است مخالفان همیشه سخن میگویند، اما شما چرا به حرف آنها گوش دادید. شش سال است رئیسجمهور هستید، چرا شما اجرا نکردید؟ بعید است دولت فعلی و تیم اقتصادی که در اختیار دارد توان انجام کارها را در این امور داشته باشد.
در استان خوزستان باید پنج سد دیگر تنها روی رودخانه کارون ساخته شود. روی سد دز، سد بختیاری باید ساخته شود و روی سد کرخه سدهای سازبون، پاعلم و سدمعشوره به بهرهبرداری برسد. اینها نتیجه مطالعات علمی است، اما برویم سراغ پاسخ به مخالفان سدسازی. میخواهم پاسخم را با یک مثال شروع کنم. ایالت کالیفرنیای آمریکا ۱۲ سال در خشکسالی کامل بهسر میبرد و همه سدهای ساخته شده محلی خشک و برای تفریح بود، اما الان پس از بارشهای صورت گرفته سرریز کردند و تالابها جانی دوباره گرفتند. اینکه سدی ساخته شود و انتظار داشته باشیم همیشه پرآب باشد امکانش در هیچ جای جهان وجود ندارد. شاید در آفریقا و در آمریکای جنوبی و آمریکای لاتین که در منطقه استوایی قرار گرفتند و بارش دائمی است این مساله صدق کند، اما سدهای بزرگ مانند سد آتاتورک در ترکیه هیچ وقت به ظرفیت اصلی خودش که ۲۸ میلیارد متر مکعب است، نرسید. کارشناسان بررسی میکنند که سد ایلیسو که نزدیکی ایران ساخته شده و ظرفیتی برابر با ۶۷ میلیارد متر مکعب را داراست هیچ وقت به ظرفیت اصلی نرسد، اما برای همین سد دولت ترکیه تا الان ۱۲ میلیارد دلار هزینه کرده است. در نتیجه اینکه سد بسازیم و پر نشود مطلب درستی نیست. در دهه گذشته خشکسالی که در جنوب ایتالیا داشتیم و مردم با تانکر آب جابهجا میکردند سدهای ساخته شده خالی بود و دریاچههای آن منطقه خشک شد.
متاسفانه در برخی شبکههای ماهوارهای به دلیل نداشتن کارشناس از افرادی برای بحثهای کارشناسی استفاده میکنند که اصلاً متخصص نیستند. بهعنوان مثال در یکی از شبکههای ماهوارهای یک کاریکاتوریست به عنوان کارشناس محیطزیست در برنامهها حضور یافت که همه حرفهای وی غیرعلمی و غیرفنی بود. صحبتهای این افراد در تضاد با منافع ملی ما است و بیشتر قصد دارند اقتصاد ایران را به چالش بکشند.