محمدمسیح کردستان روایتی است از زندگی شهید بروجردی که به قلم نصرت الله محمودزاده به رشته تحریر درآمده و چاپ و نشر آن را انتشارات روایت فتح بر عهده داشته است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، به بهانه سالگرد شهادت محمدبروجردی به معرفی کتاب زندگینامه این شهید گرانقدر میپردازیم.
محمد بروجردی در تاریخ یکم خرداد سال ۱٣۶٢ لباس شهادت را به تن کرد. محمدمسیح کردستان روایتی است از زندگی شهید بروجردی که به قلم نصرت الله محمودزاده به رشته تحریر درآمده و چاپ و نشر آن را انتشارات روایت فتح بر عهده داشته است. این کتاب هم اکنون با طراحی جلد جدید چهارمین چاپ خود را روانه بازار نشر کرده که با استقبال خوب مخاطبین همراه بوده است. برشی از کتاب ناگهان بی سیم چی صدایی غیرمنتظره شنید (میدانم بروجردی آنجاست. میخواهم او را نصیحت کنم. من فرمانده دمکرات این منطقه هستم) بروجردی گوشی را قاپید و با طمانینه گفت: بروجردی هستم، بفرمایید _میشناسمت خیلی در کردستان اسم در کردی، اما هنوز با مرد رودرو نشدی. _بهتر است مثل دو مرد باهم حرف بزنیم. خنده فرمانده دمکرات در گوشی پیچید و ادامه داد: شنیده ام خیلی از کردها عاشق مرامت شده اند؛ اما فکر نمیکردم تا این حد احمق باشی _اگر مایل نیستی شرافتمندانه حرف بزنی بهتر است بقیه حرفها بماند برای عملیات امشب. فرمانده با خشم جواب داد: زبان تیزی داری؛ فرمانده قلبهای پیشمرگان _معلوم است خیلی از پیشمرگان را زیر شکنجه مجبور به اعتراف کرده ای. _قاسملو قسم خورده اگر شما بتوانید جاده سردشت_پیرانشهر را پس بگیرید، زنش را طلاق بدهد. _پس به قاسملو پیغام بدهید، هم ما این جاده را پس خواهیم گرفت و هم او زنش را طلاق نخواهد داد. بی سیم را قطع کرد و به ناصر کاظمی، فرمانده تیپ ویژه شهدا گفت: امشب با یک خرس تیر خورده طرفی. تا قبل از سپیده صبح، کار را تمام کنید... کمی تامل کرد و گفت: لعنت به شیطان. چرا باید تحت تاثیر چرندیات این فرمانده قلدر قرار بگیرم؟ تا میتوانید اسیر بگیرید و کمتر خون بریزید