به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، چندی قبل شکایت‌های مشابهی درباره سرقت در پوشش امدادخودرو به کلانتری عباس‌آباد گزارش شد. بررسی‌ها حکایت از این داشت که همه شاکیان مردان سالخورده هستند که در دام مأمور قلابی امداد خودرو گرفتار شده‌اند.
یکی از آن‌ها گفت: من در حال رانندگی با خودروی خودم بودم که راکب یک موتورسیکلت که لباس و نشان امدادخودرو داشت با اشاره به من فهماند که ماشینم دچار نقص فنی شده و از من خواست کنار خیابان توقف کنم که توقف کردم. آن مرد خودش را مأمور امدادخودرو معرفی کرد و مدعی شد که رادیاتور ماشینم سوراخ شده و باید نقص فنی‌اش را برطرف کند. من کاپوت ماشین را زدم و او شروع به کار کرد.
لحظاتی بعد گفت که کارش تمام شده و باید ۲۹هزار ۵۰۰تومان از طریق عابربانک به حساب شرکت واریز کنم. پس از آن هر دو به کنار عابربانک رفتیم و از آن جا که کار با عابربانک برایم سخت بود کارت‌عابربانکم و رمزش را در اختیار آن مرد گذاشتم. او بعد از انجام چند عملیات ناگهان کارتم را برداشت و فرار کرد. ساعتی بعد هم پیامکی برایم ارسال شد که نشان می‌داد چند میلیون تومان از حسابم برداشت شده است.
با اطلاعاتی که شاکیان در اختیار پلیس گذاشتند مأموران دست به تحقیق زده و بعد از بررسی دوربین‌های مداربسته موفق شدند چهره سارق را شناسایی و او را در مخفیگاهش در محله شهران بازداشت کنند. بررسی سوابق متهم ۳۲ساله نشان می‌داد که او به مصرف مواد اعتیاد دارد و قبلاً دو بار به اتهام جرائم مربوط به مواد مخدر بازداشت شده و به زندان افتاده‌است. متهم وقتی مقابل شاکیان قرار گرفت به جرائم خود اعتراف کرد. او گفت: من متأهل هستم. مدتی قبل از زندان آزاد شدم و به خاطر اینکه بیکار بودم تصمیم به سرقت به این شیوه گرفتم تا هزینه مواد و زندگی‌ام را تأمین کنم. برای این کار ابتدا لباس کار کارکنان امداد خودرو را تهیه کردم و سوار بر موتور در خیابان‌ها پرسه می‌زدم. سوژه‌های خودم را هم از میان افراد سالخورده انتخاب می‌کردم؛ چراکه آن‌ها راحت‌تر اعتماد می‌کردند و فریب‌دادنشان هم راحت بود.
بعد از بررسی ماشین‌شان مدعی می‌شدم که باید ۲۹ هزار و ۵۰۰ تومان به حساب شرکت واریز کنند. به این بهانه آن‌ها را به کنار عابربانک می‌بردم. از آنجا که بیشتر افراد سالخورده کار با عابربانک را بلد نیستند کارت‌شان را در اختیارم می‌گذاشتند. ابتدا موجودی‌شان را بررسی می‌کردم. اگر کمتر از ۳ میلیون تومان بود که آن را به حساب خودم واریز می‌کردم و اگر موجودی آن بیشتر بود کارت عابربانک را بر می‌داشتم و فرار می‌کردم. اگر هم شاکی من را تعقیب می‌کرد او را با اسپری اشک‌آوری که داشتم، می‌ترساندم.
سرهنگ محمد احمدی، رئیس کلانتری عباس‌آباد گفت: تاکنون ۲۷شاکی علیه متهم اعلام جرم کرده‌اند و از آنجا که احتمال می‌رود متهم مرتکب جرائم بیشتری شده باشد تحقیقات برای کشف جرائم او در جریان است.
یکی از آن‌ها گفت: من در حال رانندگی با خودروی خودم بودم که راکب یک موتورسیکلت که لباس و نشان امدادخودرو داشت با اشاره به من فهماند که ماشینم دچار نقص فنی شده و از من خواست کنار خیابان توقف کنم که توقف کردم. آن مرد خودش را مأمور امدادخودرو معرفی کرد و مدعی شد که رادیاتور ماشینم سوراخ شده و باید نقص فنی‌اش را برطرف کند. من کاپوت ماشین را زدم و او شروع به کار کرد.
لحظاتی بعد گفت که کارش تمام شده و باید ۲۹هزار ۵۰۰تومان از طریق عابربانک به حساب شرکت واریز کنم. پس از آن هر دو به کنار عابربانک رفتیم و از آن جا که کار با عابربانک برایم سخت بود کارت‌عابربانکم و رمزش را در اختیار آن مرد گذاشتم. او بعد از انجام چند عملیات ناگهان کارتم را برداشت و فرار کرد. ساعتی بعد هم پیامکی برایم ارسال شد که نشان می‌داد چند میلیون تومان از حسابم برداشت شده است.
با اطلاعاتی که شاکیان در اختیار پلیس گذاشتند مأموران دست به تحقیق زده و بعد از بررسی دوربین‌های مداربسته موفق شدند چهره سارق را شناسایی و او را در مخفیگاهش در محله شهران بازداشت کنند. بررسی سوابق متهم ۳۲ساله نشان می‌داد که او به مصرف مواد اعتیاد دارد و قبلاً دو بار به اتهام جرائم مربوط به مواد مخدر بازداشت شده و به زندان افتاده‌است. متهم وقتی مقابل شاکیان قرار گرفت به جرائم خود اعتراف کرد. او گفت: من متأهل هستم. مدتی قبل از زندان آزاد شدم و به خاطر اینکه بیکار بودم تصمیم به سرقت به این شیوه گرفتم تا هزینه مواد و زندگی‌ام را تأمین کنم. برای این کار ابتدا لباس کار کارکنان امداد خودرو را تهیه کردم و سوار بر موتور در خیابان‌ها پرسه می‌زدم. سوژه‌های خودم را هم از میان افراد سالخورده انتخاب می‌کردم؛ چراکه آن‌ها راحت‌تر اعتماد می‌کردند و فریب‌دادنشان هم راحت بود.
بعد از بررسی ماشین‌شان مدعی می‌شدم که باید ۲۹ هزار و ۵۰۰ تومان به حساب شرکت واریز کنند. به این بهانه آن‌ها را به کنار عابربانک می‌بردم. از آنجا که بیشتر افراد سالخورده کار با عابربانک را بلد نیستند کارت‌شان را در اختیارم می‌گذاشتند. ابتدا موجودی‌شان را بررسی می‌کردم. اگر کمتر از ۳ میلیون تومان بود که آن را به حساب خودم واریز می‌کردم و اگر موجودی آن بیشتر بود کارت عابربانک را بر می‌داشتم و فرار می‌کردم. اگر هم شاکی من را تعقیب می‌کرد او را با اسپری اشک‌آوری که داشتم، می‌ترساندم.
سرهنگ محمد احمدی، رئیس کلانتری عباس‌آباد گفت: تاکنون ۲۷شاکی علیه متهم اعلام جرم کرده‌اند و از آنجا که احتمال می‌رود متهم مرتکب جرائم بیشتری شده باشد تحقیقات برای کشف جرائم او در جریان است.
ارسال نظرات