در حالی که به مظلومیت و صداقت حاج حمید فکر میکردم با چشمان اشکبار به او نگاه کردم حاج حمید پرسید: «حالا چرا گریه میکنی؟» گفتم: «برای صداقت و مظلومیت و زحماتی که همیشه بر دوش داشتهاید.»
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، پروین مرادی همسر سردار شهد مدافع حرم حاج حمید تقویفر با اشاره به خاطرهای از این فرمانده اطلاعات و عملیات بیان کرد: یک صبح جمعه همراه حاج حمید به «بهشتآباد» سر مزار مادرم رفتیم. حاج حمید ظرف آب را همراه خود آورد و روی مزار مادرم ریخت من هم همزمان شروع کردم به شستن مزار مادرم که حاج حمید گفت: «این کار رو به من بسپارید، چون من واردتر هستم.»
من چیزی نگفتم و به شستن مزار مادرم ادامه دادم. بعد حاج حمید ادامه داد: «آخه یک زمانی این کار شغل من بوده.» با تعجب نگاهش کردم. حاج حمید در حالی که کودکان کار را که مشغول شستن قبور اموات بودند نشان میداد با مظلومیت خاصی گفت: «در اوایل نوجوانی همین کاری که این بچهها انجام میدادن من هم انجام میدادم.»
در حالی که به مظلومیت و صداقت حاج حمید فکر و گریه میکردم حاج حمید پرسید: «حالا چرا گریه میکنی؟» گفتم: «برای صداقت و مظلومیت و زحماتی که همیشه بر دوش داشتهاید.»
حاج حمید معتقد بود نباید گذشته خود را فراموش کرد. اگر گذشته را فراموش کنید صاحب غرور خواهید شد و غرور باعث دور شدن از خداوند خواهد شد.