به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، نشریه «تایمز» در یادداشتی که «جرمی هانت» وزیر خارجه پیشین انگلیس آن را «یادداشتی عالی» توصیف کرده، به طرفداران خروج انگلیس از اتحادیه اروپا توصیه کرده است که از امید بستن به آمریکا دست بردارند.
«دنیل فینکلشتاین» ستوننویس این نشریه در یادداشت خود به اظهارات سال ۲۰۱۶ «باراک اوباما» رئیسجمهور وقت آمریکا در مورد «برگزیت» اشاره کرده است. اوباما در آن زمان در آستانه همهپرسی درباره خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، هشدار داد که اگر لندن اتحادیه را ترک کند، در آن صورت «در انتهای صف» مذاکرات تجاری با واشنگتن قرار میگیرد، چراکه آمریکا سرگرم مذاکره با بلوک بزرگتری به نام اتحادیه اروپاست و تنها بعد از توافق با اروپا وقت خواهد داشت که با انگلیس هم مذاکره کند.
فینکلشتاین با بیان اینکه «ته صف بودن» صرفا در مسئله تجارت نیست و موضوعات سیاسی و دیپلماتیک را نیز در بر میگیرد، در پاسخ به این سؤال که آیا اظهارات اوباما در مورد جایگاه انگلیس پس از برگزیت صحیح بوده یا نه، نوشته است: «حامیان برگزیت تصور میکنند که با پشت کردن به همگرایی اروپایی، بریتانیا میتواند در جایگاه شریک اصلی انگلیسزبانها نقشآفرینی کند و در چارچوب یک روابط واقعا ویژه، به شریک اقتصادی، سیاسی و امنیتی ایالات متحده بدل شود.»
او سپس این دیدگاه را به چالش کشیده و نوشته است که دیدگاه اوباما، «دیدگاه استاندارد» دولتهای آمریکا از زمان جنگ جهانی دوم بوده و واشنگتن همواره حامی همگرایی اروپایی بوده و از طریق اقداماتی نظیر «طرح مارشال» به جلوگیری از ورشکستگی اروپا هم کمک کرده است. با این وجود، با روی کار آمدن «دونالد ترامپ» در آمریکا که سرسختانه از برگزیت حمایت کرده، این روند حمایت از همگرایی متوقف شده و این مسئله حامیان برگزیت را به این تصور انداخته که میتوانند در آینده به واشنگتن اتکا کنند.
فینکلشتاین نوشته است: «اما این تصور که این میتواند مبنایی قابل اتکا برای مشارکتی عمیقتر در آینده باشد، خطا است.»
او با بیان اینکه ترامپ ممکن است در انتخابات بعدی شکست بخورد و رئیسجمهور بعدی دیدگاهی مشابه رؤسای جمهور پیش از او داشته باشد، نوشته است که علاوه بر این باز هم انعقاد یک پیمان میان آمریکا و انگلیس نیازمند رأی دو سوم اعضای کنگره است، که این امر بسیار بعید به نظر میرسد.
وی میافزاید: «حتی اگر فرض کنیم که آقای ترامپ به جای یک سال، پنج سال دیگر هم رئیسجمهور باشد و اختیارات گستردهای هم داشته باشد. آیا ترامپ کسی که بریتانیا بتواند به او اتکا کند؟ باید شخصیت پیشبینی ناپذیر او را مد نظر داشت. او کسی است که "رکس تیلرسون" وزیر خارجهاش را با یک توییت، بدون آنکه از قبل به او گفته باشد، عزل کرد. ما حتی اگر با او ازدواج هم کرده باشیم، نمیتوانیم به ادامه رابطه با وی مطمئن باشیم.»
فینکلشتاین در ادامه نوشته است که حتی ترامپ هم نماینده مکتب فکری انزواطلب در آمریکاست و به دنبال تعامل گسترده با دیگر کشورها نیست، چنانکه او اخیرا هم اعلام کرده که قصد دارد به «جنگهای بیپایان مضحک» آمریکا پایان دهد و به همین دلیل نیروهای آمریکایی را از مناطق تحت کنترل شبه نظامیان کرد در شمال سوریه خارج کرده است. وی میافزاید: «این اقدام و این بیانیه، لحظهای مهم در سیاست خارجی آمریکا است.»
به گفته نویسنده، تاریخ روابط دو کشور نشان داده است که حتی در دورانی که رئیسجمهور آمریکا و نخستوزیر انگلیس بهترین روابط را با هم داشتهاند، باز هم واشنگتن و لندن در موضوعات مختلف با یکدیگر به مشکلاتی برخوردهاند، بنابراین، نباید انتظار داشت که انگلیس بعد از خروج از اتحادیه اروپا بتواند به طور کامل به آمریکا تکیه کند.
وی میافزاید: «آقای ترامپ به هیچ وجه بینالمللگرا نیست. شعار انزواطلبان، "اول آمریکا" است، نه "اول بریتانیا" یا "زندهباد کشورهای انگلیسیزبان". او میخواهد آمریکا را دوباره عظیم کند، نه اینکه کبیر بودن بریتانیای کبیر را حفظ کند.»
در پایان این یادداشت آمده است: «باراک اوباما از منافع ملی آمریکا توصیفی واقعبینانه داشت. این تصور که سیاست خارجی آمریکا زمانی مبنایی جز آن خواهد داشت، خیالی خام است.»