کسانی که از دموکراسی و حکومت مردم سالار سخن میگویند، چطور میشود که نظر آنان را کوچک شمرده و پایمال میکنند و یا برای آن استثنائاتی را قائل میشوند.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو_علی اکبری؛ در سال۱۳۷۵ که بحث ریاست جمهوری مادام العمر هاشمی رفسنجانی مطرح شد و حزب کارگزاران سازندگی در رأس این جریان، خواهان تمدید دورهی ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی شد به دنبال محقق کردن این عمل برآمد و در اواخر شهریور ماه، حسن روحانی نایب رئیس مجلس پنجم نیز به جمع حامیان مادام العمر کردن ریاست جمهوری هاشمی پیوست. وی در ۲۹ شهریور ماه در جمع مردم سرخه سمنان گفت: «قانون اساسی نوکر نظام است و ارزش قانون اساسی آرای مردم است... انسانهای استثنایی و شایسته در قالب قانون نمیگنجند.»
از این سخنان دو برداشت میتوان داشت اول اینکه آقا زادگان و یا عناصر تاثیر گذار جریانی که شایستگی نسبی از طرف بخشی از جامعه را دارند ، استحقاق این را دارند که میتوانند از قانون اساسی مستثنی باشند یعنی ارزش قانون اساسی که به گفته خود حسن روحانی آرای و انتخاب مردم است را میتوانند زیر پا بگذارند در همین سخنرانی از او شاهد تناقض بودیم ، دوم اینکه این حرفها با حرفهای الان حسن روحانی نیز تناقض دارد که در ذیل به آن اشاره میکنیم.
حسن روحانی از مهر ماه امسال شروع به تخریب شورای نگهبان در مورد رد صلاحیتها کرد و در زمانهای مختلف آن را زیر سوال برد، برای مثال در توییتی انتخابات را تشریفاتی خواند و بیان کرد: «بزرگترین خطر برای حاکمیت ملی ما روزی است که انتخابات، تشریفات شود. جای دیگری انتصاب بفرمایند. مردم پای صندوق رای بروند و فقط تشریفات انتخابات را انجام دهند.»
او در جلسه هیئت دولت نیز به این موضوع پرداخت که: « همه آنهایی که در این انتخابات نقش دارید از شما خواهش میکنم، آن جایی که روشن است تا صلاحیت فردی رد شود، آنرا رد کنید اما آن جاهایی که نامشخص است یا احتمالات ضعیف است، مردم را ناراحت نکنید، به مردم نگوییم که در برابر یک صندلی مجلس ۱۷ نفر، ۱۷۰ و یا۱۷۰۰ نفر کاندیدا هستند ، ببینیم از چند جناح ۱۷۰۰ نفرکاندیدا هستند؟ ۱۷ نفر از چند جناح، از یک جناح؟ اینکه انتخابات نمیشود. مثل اینکه در مغازهای از یک جنس، ۲ هزار عدد وجود داشته باشد.»
این صحبتها که باعث زیر سوال بردن شورای نگهبانی که مورد تایید قانون اساسی است، میشود در اصل به گفته خود روحانی زیر سوال بردن آرای مردم و جمهوریت مملکت است. عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در صفحه شخصی خود در این باره توییتر نوشت: «جنجال برای تایید افراد فاقد صلاحیت تازگی ندارد، اما پیشگامی رییس جمهور در این پروژه ضدملی تاسف بار است. البته نمی دانستیم عدم تایید بستگان به معنی حذف جناح های دیگر است.»
دموکراسی یا منفعت طلبی در گفتههای اخیر حسن روحانی به این مورد اشاره شد که مردم خودشان میتوانند تشخیص دهند و بگذارید مردم تصمیم بگیرند و به نوعی مردم سالاری را به چالش کشاند که در قانون اساسی نیز شاهد آن هستیم. این گفتهها رنگ و بوی جمهوریت را دارد ولی در اصل مخالف پایبندی به قانون اساسی است که با واسطه مولد دست خود مردم است.
رهبر معظم انقلاب چند روز پیش در دیدار با اقشار مختلف جامعه در این باره فرمودند: «ما از دشمن که گلایهای نداریم، دشمن خُب دشمنی میکند، شأنش این است، امّا از دوستان، از کسانی که در داخل کشور هستند چه یک نویسندهی روزنامه، چه [آن]کسی که با فضای مجازی ارتباط دارد، چه آن کسی که نمایندهی مجلس است، چه آن کسی که مسئول مهمّ دولتی است- [توقّع داریم]؛ همه بایستی مراقبت کنند. این جور نباشد که ما به زبان به مردم بگوییم که در انتخابات شرکت کنید، منتها یک جوری حرف بزنیم که مردم را از ورود در انتخابات دلسرد کند؛ این درست نیست، این غلط است.
ایشان در ادامه ضمن اشاره به حملات مختلف به شورای نگهبان میفرمایند: «یکی از غلطترین کارها در این زمینه، حملهی به شورای نگهبان است؛ خب، شورای نگهبان یک مجموعهی مورد اعتماد است؛ در قانون اساسی شأنی برای شورای نگهبان معیّن شده است، مشخّص شده است؛ شش نفر فقیهِ عادل، شش نفر حقوقدانِ برجسته که منتخب مجلس شورای اسلامی در شورای نگهبان هستند؛ چطور آسان متّهم بکنند شورای نگهبان را که مثلاً از روی غرض فلان کس را رد کردهاند، یا فلان کس را قبول کردهاند؟ خب این تهمت زدن است. تهمت گناه کبیره است؛ توبه لازم دارد؛ باید توبه کنند.»
سخنان برخی از مقامات بر خلاف دموکراسی و حقوق مردم (قانون اساسی) میباشد و گاهی هم این گفتههای ناصحیح در جلوه حق طلبی و دفاع از حقوق مردم بیان میشود که به وضوح آن را ملاحظه میکنیم، جریانی که تا به حال شاهد آن بودیم بدین گونه بوده است و تناقض گوییها در کلام این اقشار پیداست.
از سفرههای مردمی که قرار بود حتی به یارانه هم کاری نداشته باشد و بدون آن بهبود پیدا کند و مشکلات را رفع کنند، ولی محقق نشد و با وعدههای برجامی نه تنها نانی بر سر سفره خانوادههای ایرانی نیاورد بلکه نان را از سفرههای آنها برد. کسانی که از دموکراسی و حکومت مردم سالار سخن میگویند چطور نظر آنان را کوچک شمرده و پایمال میکنند و یا برای آن استثنائاتی را قائل میشوند.