محسن قاسمي - گروه اندیشه؛ هنگامي كه سخنگوي كاخ سفيد اهداف اصلي قطعنامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل عليه ايران را «تحريم سپاه پاسداران انقلاب اسلامي» و تحت فشار قرار دادن اين نهاد انقلابي عنوان کرد، بسياري از تحليلگران سياسي در ايران، اين تحريم ها را در راستاي پروژه «حمايت از فتنه» ارزيابي، و پيش بيني کردند تا در آينده اي نزديك يك سناريوي پيچيده از سوي عوامل داخلي استکبار عليه سپاه در دستور کار قرار بگيرد.
اما انتخاب سپاه پاسداران انقلاب اسلامي توسط اين جريان و در نگاه ايادي دشمن، بديهي ترين انتخاب قلمداد مي شد؛ اين نهاد انقلابي ميراث دار مجاهدت ها و رشادت هاي نسل طلايی حماسه سازان دفاع مقدس بوده و كاركرد آن اثباتگر عمق تفكرات استراتژيك امام راحل (ره) است؛ سپاه در مقاطع گوناگون تاريخ انقلاب اسلامي و رخدادهاي خطیر آن از جمله دفاع مقدس، از انقلاب اسلامي به خوبي حفظ و حراست کرده و نقش اين نهاد در حوادث پس از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري نيز به اذعان ناظران و اعتراف بي پرده فتنه گران و اربابان بيگانه آنها، در بازدارندگي، حفظ امنيت و جلوگيري از تداوم بحران و آشوب طلبي، كاملا شفاف و بي بديل بوده است.
اما طي روزهاي گذشته تعدادي از مهره های سوخته سناريوهاي براندازانه بيگانگان در داخل كشور كه از لايه هاي مياني و اجرا كننده پروژه فتنه 88 بودند، در ايام استفاده از آزادي مشروط خود، در قالب شکایت نامه ای خطاب به قوه قضائيه، طي يك برنامه از قبل طراحي شده توسط فرزند بانی اصلي نامه فوق، اين بيانيه سياسي را در سايت ضد انقلاب «جرس» منتشر کردند.
هجمه عليه سپاه كه يكي از تاكتيك هاي اصلي جريان برانداز داخلي است، زماني محرز شد كه تحريم هاي شوراي امنيت سازمان ملل و همراهي اتحاديه اروپا در تحريم هاي يكسان، مشخصا سپاه را نشانه رفته و نام اين نهاد را در ليست گروه هاي تروريستي جاي دادند.
در سر تا سر اين بيانيه سياسي كه توسط فتنه گران نگاشته شده، بغض و كينه آنان از سپاه نمايان است؛ چرا كه تمامي تلاش هاي اين جریان خودفروخته در چند سال گذشته كه با همراهي بنيادهاي اسلام ستيز و ضد ايراني و تزريق ميليون ها دلار از پول بيگانگان و فراخوان تمامي توان ضدانقلاب در آن زمان بود، با نقش آفريني بي بديل سپاه پاسداران نقش بر آب شده است.
آنان كه در هر خط اين به اصطلاح شكايت نامه از عباراتي چون «گروه مداخله گر»، «اقليت افراطي»، «گروه تماميت خواه»، و مضاميني مشابه استفاده کرده و از سوي ديگر ادعاي اين را دارند كه از ياران صديق امام عزيز (ره) هستند، آيا اين جمله گوهربار آن پير فرزانه را فراموش كرده اند كه فرمود: «من از سپاه راضي هستم و هرگز نظرم هم بر نمي گردد...»
اگر بر اين باور باشيم كه حضرت روح الله با آن ديد الهي و قدسي، وصل به درياي بيكران الهي بوده است، پس عبارت «هرگز نظرم بر نمي گردد» نشان دهنده اين است كه آن والامقام در صراط مستقيم بودن سپاه را همواره مشاهده کرده و اين جمله را براي تمامي دوران انقلاب به يادگار گذاشته اند.
اما چگونه مي توان باور كرد كه آنان پيرو خط امامند و در مورد سپاه آن گونه سخن مي گويند كه راديو اسرائيل و راديو فردا سخن مي گويند و همان تهمت ها را به اين ميراث گرانقدر شهدا و امام شهدا وارد مي كنند.
آنچه كه مشخص است اين است که سران اصلي فتنه براي فرار به جلو و غبارآلود كردن فضا و به انحراف كشيدن اذهان عمومي، در زماني كه برخي دستگاه هاي مسئول در خصوص رسيدگي به اتهامات سران فتنه تعلل کرده اند، دست به اقدامي زدند كه فرمانش از سناي آمريكا صادر، و در تهران به دست كسي نوشته شد كه متهم اصلي برخي وقايع و توطئه هاي دلخراش در تاريخ انقلاب بوده است.
البته اين نوع اقدامات از افراد معلوم الحال فتنه گر هميشه قابل پيش بيني بوده است، ليكن نقطه قابل تامل اظهارنظر جريان هايي است كه تا كنون از آنها به عنوان دوستداران انقلاب و نظام ياد شده و در اين ميان رد پاي يك جريان انحرافي ديده مي شود؛ جرياني كه از آن به «جريان انحرافي اصولگرايي» تعبير مي گردد، جرياني كه با در دست داشتن برخي رسانه ها و نفوذ روزافزون خود بارها از طرف دلسوزان انقلاب خطرشان گوشزد شده و ليكن آن دسته از مسئولاني كه بايد چاره اي انديشه كنند، گوش شنوايي نداشته اند كه البته اين امر بايد از طرف نيروهاي ارزشي مورد مراقبت قرار گيرد تا دچار خط انشقاق نشوند.
آيا مي شود يك جريان متعهد و انقلابي و البته با بصيرت! عملكرد سران فتنه كه طي سال هاي گذشته اظهرمن الشمس بوده را تشخيص نداده و خيانت هاي روشن آنان را ناديده انگارند و در برابر فتنه انگيزي ديگري تنها به نظاره بنشينند./انتهاي پيام/