گروه سياسي «شبكه خبر دانشجو»؛ اظهارنظرهای پی در پی اسفنديار رحيم مشايي، تنها مورد توجه رسانه های داخلی نیست، خیلی ها هم در آنسوی آبها نگاهشان و چه بسا امیدشان به دفتر رئیس جمهور ایران است.
رسانه های بیگانه از بی بی سی فارسی گرفته تا رادیو فردا و صدای آمریکا و دها سایت اپوزوسیونی دیگر، اگر چه هنوز میل ندارند پس از یکسال از آغاز به کار دولت دهم، احمدی نژاد را رئیس جمهور ایران بخوانند، اما صراحتا نشان داده اند که از رئیس دفتر همین رئیس جمهور بدشان نمی آید!
اظهارنظرهای جنجالی نفر دوم دولت احمدی نژاد، همیشه مورد توجه رسانه های ضدانقلابی بوده است. مصداق عینی و قابل لمس این ادعا هم واکنش آنها به موضوع «مکتب ایرانی» آقای مشائی است؛ سخنانی که موجی از نارضایتی و محکومیت را علیه او به همراه داشت و حتی جدی ترین متحدان آقای احمدی نژاد را هم به واکنش سخت علیه دولت واداشت.
دوستان دولت که در این یکسال گذشته هزینه زیادی برای استقرار این دولت داده اند، البته از واکنش رئیس جمهورشان به این گونه اظهارنظرها کاملا قطع امید کرده اند. دكتر احمدي نژاد هفته گذشته در جمع خبرنگاران، در كمال ناباوري و درحالی که همه حامیان دولت یکپارچه از اظهارات مشائی ابراز انزجار می کردند، بازهم به حمايت قاطع از رئيس دفتر خود پرداخت.
اما این اظهارنظرهای جنجالی همان قدر که دوستان و حامیان دولت اصولگرا را ناراحت و رنجیده کرد، به همان اندازه رسانه های بیگانه را که همواره سنگ مخالفان دولت را به سینه می زنند، خوشحال کرد تاجائیکه به صراحت رئیس دفتر رئیس جمهور را «فرصتي براي جنبش سبز» قلمداد كردهاند.
براي مثال، اميد کشتکار در مطلب اخير خود با نام «ماجراي مشايي و فوايد آن براي جنبش سبز» كه در سايت هاي سبزها منتشر شده است، با اشاره به سخنان اسفنديار مشايي در همايش ايرانيان خارج از کشور، که در آن گفته بود «از مكتب اسلام دريافتهاي متنوعي وجود دارد اما دريافت ما از حقيقت ايران و حقيقت اسلام، مكتب ايران است و ما بايد از اين به بعد مكتب ايران را به دنيا معرفي كنيم» نوشته است: موجي از انتقادهاي تند و تيز فضاي رسانه اي کشور را در هم نورديده است و بسياري از چهرههاي شاخص اصولگرا به مشايي و احمدي نژاد تاخته اند و با بدترين واژههاي ممکن، به نقد اين سخنان پرداختهاند.
وي ميافزايد: بر همين اساس بايد در ميان اين دعوا هوشيار بود؛ زيرا چه اين جنگ زرگري باشد چه نبردي واقعي، به هر حال نتيجه آن براي جنبش سبز و جنبش دموکراسي خواهي ايران ميتواند مفيد باشد؛ چراكه اگر به واقع با نبردي آشکار طرف باشيم، حداکثر تا انتخابات بعدي تکليف بخشي از چهرههاي اصلي اصولگرا مشخص خواهد شد.
اين طراح و گرافيست اصلاح طلب در ادامه مطلب خود تصريح ميكند: بيشک هدف هر دو جناح حذف رقيب در دوره بعدي است، نيروي حاکم ممکن است منسجم تر به نظر آيد، اما به همان اندازه آسيب پذير تر خواهد بود و اين فرصتي است براي جنبش سبز تا با يارگيري از لايههاي جديد ناراضيان به قدرت خود بيافزايد.
كشتكار در پايان تاكيد ميكند: چانچه جنگ زرگري هم باشد، باز ميتواند موجب افزايش اعتماد به نفس ميان لايههاي منتقد شود، در اين ميان از آنجا که جامعه اصولگراي حاکم در مجلس، دولت و ديگر نهادهاي قدرت، يک شکل کاملا متحد و حزبي ندارند، ميتوان اميدوار بود که افرادي از اين جمع به مرور از حاکميت کنده شده و تبديل به منتقدان واقعي دولت نظامي حاکم شوند از نمونههاي اين منتقدان جدا شده مي توان به مطهري و رضايي اشاره کرد که هر کدام بنا به دلايلي حالا در ميان منتقدان دولت قرار دارند./انتهاي پيام/