طی چند هفته اخیر بسیاری از مشاغل و تمام مدارس و دانشگاهها بهصورت فیزیکی تعطیل شده و به شکل مجازی و از راه دور فعالیت میکنند و بسیاری از خرید و فروشها نیز از رونق افتاده و یا به شکل آنلاین صورت میگیرند.
گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو--فائزه جبارپور؛ شیوع ویروس جدید کرونا از چین به کشورها و قارههای دیگر، جهان از جمله ایران را با چندین بحرانِ جدی رو به رو کرده است؛ به عنوان مثال حداقلِ ارتباطات میان افراد و گروهها ریسکِ ابتلا به بیماری را افزایش میدهد به همین خاطر طی چند هفتهی اخیر بسیاری از مشاغل و تمام مدارس و دانشگاهها بهصورت فیزیکی تعطیل شده و به شکل مجازی و از راه دور فعالیت میکنند و بسیاری از خرید و فروشها نیز از رونق افتاده و یا به شکل آنلاین صورت میگیرند.
بهصورت کلی بحرانهایی که انسان در سراسر تاریخ با آنها رو به رو شده است را میتوان به دو دسته از لحاظ منشاء پیدایش بحران تقسیم کرد: «بحرانهای طبیعی» مانند سیل، زلزله، فجایع زیستمحیطی و ... و «بحرانهای انسانی-اجتماعی» مانند جنگ، برخوردهای قومی، مذهبی، شورشها و ناآرامیهای سیاسی، اجتماعی (خانیکی, ۱۳۸۷). لازم به ذکر است بسیاری از بحرانها با منشا طبیعی ممکن است منجر به بحرانهای انسانی و اجتماعی شوند (و یا برعکس)؛ بهعنوان مثال سیل، زلزله و یا همین ویروس کرونا که بحرانی با منشاء طبیعی قلمداد میشوند، بهدلیل عدم مدیریت بحرانِ درست و بهموقع منجر به فجایع انسانی و اجتماعی میگردند.
در هر یک از انواع بحرانها، بنا به «شدت تهدید»، «تداوم زمانی» و «درجهی آگاهی از آن بحران» رسانهها با روشهای گوناگون و با انتقال اطلاعات مختلف میتوانند نقش مثبت و یا در بعضی مواقع منفی در خصوص آن بحران ایفا کنند. در اینجاست که توجه به بحث «ارتباطات بحران» حائز اهمیت میشود (خانیکی, ۱۳۸۷). «همه انواع فناوریهاى اطلاعاتى و ارتباطى و همچنین وسایل ارتباط جمعى از رسانههاى الکترونیکى گرفته تا رسانههاى تصویرى، صوتى و مکتوب، در مدیریت بحران و آموزش همگانى نقشى بسیار حیاتى دارند و میتوانند سهم بسزایى در کاهش خسارتهاى مالى و جانى داشته باشند» (تشکری, ۱۳۹۰, ص. ۲۹۸). اما در ایران رویکرد رسانههای داخلی در مواجهه با ویروس کرونا بسیار متناقض بود که همین مسئله یکی از عوامل تشدید بحران و بیاعتمادی مخاطبان به اطلاعات آن رسانه است. در ابتدای شیوع این ویروس رسانههای داخلی پیوسته سعی داشتند با انتشار اخبار و اطلاعاتی حاکی از کنترل شرایط، وضعیت را عادی جلوه دهند، اما پس از گذشت زمانی اندک و افزایش تعداد مبتلایان و کشتهشدگان و با بیتوجهی و جدینگرفتن عدهای از مردم، این رویکرد رسانهها نیز بهشدت تغییر یافت و لزوم در خانه ماندن و خودداری از سفرهای غیرضروری مورد تاکید جدی قرار گرفت.
جایگاه همبستگی اجتماعی در بحران این قبیل حوادث و بلایای طبیعی و بحرانهای غیرطبیعی همچون تعارضهای میان قومیتها، دولتها و تمدنها از ابتدای پیدایش بشر همواره وجود داشته است و مسئلهی جدیدی نیست، اما «راه]نجات از این بلایا و حفظ سلامت ارتباطات و اجتناب از این نوع تعارضها، انتخاب رویکرد «همدردی اجتماعی انسانی» است که حاصل آن، تعامل فرهنگی در سطح فردی، گروهی و جهانی خواهد بود» (آزاد ارمکی, ۱۳۸۰). در ایران نیز با بالا رفتن تعداد مبتلایان و کشتهشدگان کرونایی، مردم، خودشان در فضای مجازی دست به کار شدند و یکدیگر را از خروج غیرضروری از خانه و شهر محل زندگی، نهی کردند. بنا بر نظر نیکلاس لومان جامعه شناس، همین ترس و «اضطراب است که میتواند کرانههای طیفی متکثر از آراء متضاد و متعارض را کنار هم بنشاند و مثلا از یک مرجع تقلید مسلمین تا یک رهبر کمونیستی تا یک روشنفکر لیبرال را به اشتراک رأی سوق دهد» (سرافراز, ۱۳۹۸). درواقع این مسئله بر لزوم محقق شدن یک نوع همدردی و همبستگی اجتماعی تاکید دارد که افراد نهتنها برای حفظ جان خود لازم است که نکات بهداشتی را رعایت کرده و از منزل خارج نشوند، بلکه برای حفظ امنیت جان سایر اعضای خانواده و دوستان و آشنایان نیز ضروری است که از دست دادن، روبوسی کردن و بهطور کلی نزدیک شدن و ارتباط داشتن با آنان خودداری کنند. علاوه بر این، نوع دیگری از این همبستگی اجتماعی را در خارج از مرزهای ایران و در تعاملات بینفرهنگی میتوان دید؛ بهعنوان مثال در ابتدای ورود این ویروس به ایران، نوعی همبستگی اجتماعی و ارتباطات میان فرهنگی با کشور چین صورت گرفت به این صورت که برخی از مردم و مسئولان چینی با انتشار عکسها و ویدئوهایی به زبان فارسی با مردم ایران ابراز همدردی کرده و سعی در امیدبخشی به بیماران مبتلا به کرونا داشتند. از آنجایی که چین از گذشته همواره با بحرانهای مختلف ملی، منطقهای و بینالمللی (همچون استعمار و یا درگیری با همسایگان خود از جمله روسیه و ژاپن) مواجه بوده است، بهدرستی سبک و اصول مدیریت بحران را فراگرفته است. درواقع میتوان گفت: این کشور «با بیان «مفهوم نوین امنیت» در قالب سندی ملی بر پایهی چهار اصل مهم یعنی همکاری، اعتماد متقابل، منافع مشترک و برابری سعی دارد با همکاری با دیگران به مدیریت بحرانهای بینالمللی که بر منافع چین اثر میگذارد، مبادرت ورزد» (جعفری ولدانی & رحمتیپور, ۱۳۹۲, ص. ۱۸۱).
بحرانِ ارتباطات فیزیکی علاوه بر موارد ذکر شده، طی چند هفتهی اخیر با تاکیدی که رسانهها، دکترها، پرستاران و حتی خودِ مردم بر قرنطینهی خانگی داشتند، ما شاهد نوعی «بحرانِ ارتباطات» هستیم؛ به این معنا که افراد از ارتباطات فیزکی و مستقیم و ارتباطات بین فردی و گروهی و حتی ارتباطات بینفرهنگی (بهواسطهی عدم امکان سفر کردن و بسته شدن مرزهای کشورها) ممنوع و محروم شده و بیش از گذشته به فضای مجازی روی آوردهاند.
در اینجاست که «دوفضایی شدن جهان» بیش از پیش نمود مییابد. پارادایم دوفضایی شدن از ظهور جهان مجازی بهعنوان جهان دوم، در کنار جهان فیزیکی یا جهان اول حکایت دارد (عاملی & عسکری, ۱۳۹۸). بر این اساس رقابتی جدی میان این دوفضا برای غلبه در زندگی انسانها شکل گرفته است. تا امروز بیشترین اختلالهایی که میان این دو فضا اتفاق میافتاد متعلق به فضای مجازی و اینترنتی بود؛ مثلا هنگامی که اینترنت برای مدتی قطع میشد و یا صفحات و شبکههایی در فضای مجازی فیلتر میشدند؛ اما با شیوع ویروس کرونا وضعیت برعکس شده؛ اختلال عظیم و چشمگیری که در فضای فیزیکی رخ داده، موجب قدرت یافتن و غلبهی هرچه بیشترِ فضای مجازی شده است. اما نباید از این مسئلهی مهم غافل شد که محدود شدن به هر یک از این دو فضا مشکلآفرین است. در حال حاضر که فضای فیزیکی دچار بحران شده و افراد خود را بیشتر محدود به فضای مجازی و اینترنتی کردهاند، ارتباطات میان افراد، گروهها، فرهنگها و جوامع مختلف رنگ و بوی دیگری به خود گرفتهاست و رفته رفته خلاء ارتباطات حضوری نمایانتر شده و احساس نیاز به تعاملات بیواسطه در جهان فیزیکی نیز بیشتر میشود. این مسئله حاکی از لزومِ جریان داشتن موازی این دوفضا (و نه غلبهی یکی بر دیگری) و عدمِ امکان محدود شدن به هر یک از این دو جهان را یادآور میشود؛ بنابراین «صورتبندی مسائل زندگی روزمرّه در فضای دوجهانی شدنها با نگاه یک جهانی و بدون لحاظ کردن واقعیتهای نظام ارتباطات برخط صحیح نیست» (عاملی & عسکری, ۱۳۹۸, ص. ۱۱).
منابع: عاملی، س. , & عسکری، س. (۱۳۹۸). دوفضایی شدن خرید: رسانههای اجتماعی و تغییر در تجربهی خرید. مطالعات فرهنگ- ارتباطات، شماره چهل و پنجم. آزاد ارمکی، ت. (۱۳۸۰). همدلی و روابط بین فرهنگی. بازتاب اندیشه، شماره ۲۴. تشکری، م. (۱۳۹۰). ارتباطات در بحران. فصلنامهی مطالعات مدیریت انتظامی، شماره دوم. جعفری ولدانی، ا. , & رحمتیپور، ل. (۱۳۹۲). فرهنگ استراتژیک و الگوی رفتاری چین در مدیریت بحرانهای بینالمللی. پژوهشهای راهبردی سیاست، شماره ۶. خانیکی، ه. (۱۳۸۷). ارتباطات مخاطره، ارتباطات بحران: زمینهها، مفاهیم و نظریهها. فصلنامهی رسانه، شماره ۷۴. سرافراز، ح. (۱۳۹۸, اسفند ۲۰). سایت شورای عالی انقلاب فرهنگی. بازیابی در اسفند ۲۱, ۱۳۹۸، از https://b۲n.ir/۶۴۴۷۲۹