یادداشت دانشجویی |
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، امیرحسین اسفندیاری-* خرده فروشی‌ها برعکس کشور‌های لیبرالی در چین بسیار مورد حمایت دولت قرار دارند. به طوری که کاهش یک درصدی رشد این بنگاه اقتصادی در یک ماه هیاهوی رسانه‌ای را علیه مدیران این کشور به راه انداخت. چین رشد اقتصادی و قدرت سیاسی خود را مدیون این صنایع کوچک و متوسط میداند؛ صنایعی که امروز بازار‌های جهان را در اختیار دارند.
الگوی چین در واقع نه نظریات مرکانتلیست‌ها (نظریاتی که باعث پیشرفت اروپا شد) و نه نظریات آدام اسمیت و پیروانش (مکتب لیبرالی که بر اکثر کشور‌های جهان حاکم است) است، بلکه این مدل شبیه‌ترین مدل پیاده شده به اقتصاد مقاومتی می‌باشد. لاکن چین بدون نظریه پرداز و با سختی و تلاش و کوشش و تحمل خسارات فراوان به این مدل دست یافته؛ مدلی که رهبری سال هاست کامل‌تر و بدون نقص آن را به دولت‌ها پیشنهاد داده اند، اما هیچکدام به فکر اجرایی ساختن آن نبودند. این مدل در ارگان هایی، چون سپاه، ارتش و تا حدودی بسیج و در کشور یمن پیاده سازی شده است و امروز مردم یمن یک صدا می‌خوانند (با یک دست میکاریم و با دست دیگر می‌جنگیم) و بیش از ۶ سال است با همین شیوه تورم کشورشان را بدون داشتن دولت از تورم کشور عزیزمان پایین‌تر نگه داشته و همزمان با بیش از ۱۰ کشور مستقیم و غیر مستقیم و با پای برهنه میجنگند و چشم طمع جهان خواران را کور کرده اند.
امام خامنه‌ای فرمودند: رکن اصلی اقتصاد مقاومتی حمایت از صنایع کوچک و متوسط است. اما چون این اندیشه‌ها مخالف با سیاست یقه سفیدهاست، به جای حمایت از صنایع کوچک و متوسط دولت یا به دنبال ساخت صنایع بزرگ است (که پول ساخت آن‌ها را ندارد) یا دنبال جذب سرمایه گذار خارجی است. اما هیچ وقت پاسخ ندادند کدام سرمایه گذار و شرکت چند ملیتی تا به حال دانش خود را به کشور دیگری هدیه کرده است. همه آن‌ها به دنبال بهره کشی از نیروی کار و سرمایه‌های دیگر کشور‌ها اقدام به سرمایه گذاری می‌کنند.
لیبرال‌ها بهتر است بعد از ۴۰ سال آزمون و خطا و اجرای نظریات غربی که در خود غرب هم جواب نداده است نگاهی به نظریات اقتصاد مقاومتی که منشأ الهی دارد بیاندازند.
امیرحسین اسفندیاری- مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه فنی امام علی (ع) یزد
انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.
الگوی چین در واقع نه نظریات مرکانتلیست‌ها (نظریاتی که باعث پیشرفت اروپا شد) و نه نظریات آدام اسمیت و پیروانش (مکتب لیبرالی که بر اکثر کشور‌های جهان حاکم است) است، بلکه این مدل شبیه‌ترین مدل پیاده شده به اقتصاد مقاومتی می‌باشد. لاکن چین بدون نظریه پرداز و با سختی و تلاش و کوشش و تحمل خسارات فراوان به این مدل دست یافته؛ مدلی که رهبری سال هاست کامل‌تر و بدون نقص آن را به دولت‌ها پیشنهاد داده اند، اما هیچکدام به فکر اجرایی ساختن آن نبودند. این مدل در ارگان هایی، چون سپاه، ارتش و تا حدودی بسیج و در کشور یمن پیاده سازی شده است و امروز مردم یمن یک صدا می‌خوانند (با یک دست میکاریم و با دست دیگر می‌جنگیم) و بیش از ۶ سال است با همین شیوه تورم کشورشان را بدون داشتن دولت از تورم کشور عزیزمان پایین‌تر نگه داشته و همزمان با بیش از ۱۰ کشور مستقیم و غیر مستقیم و با پای برهنه میجنگند و چشم طمع جهان خواران را کور کرده اند.
امام خامنه‌ای فرمودند: رکن اصلی اقتصاد مقاومتی حمایت از صنایع کوچک و متوسط است. اما چون این اندیشه‌ها مخالف با سیاست یقه سفیدهاست، به جای حمایت از صنایع کوچک و متوسط دولت یا به دنبال ساخت صنایع بزرگ است (که پول ساخت آن‌ها را ندارد) یا دنبال جذب سرمایه گذار خارجی است. اما هیچ وقت پاسخ ندادند کدام سرمایه گذار و شرکت چند ملیتی تا به حال دانش خود را به کشور دیگری هدیه کرده است. همه آن‌ها به دنبال بهره کشی از نیروی کار و سرمایه‌های دیگر کشور‌ها اقدام به سرمایه گذاری می‌کنند.
لیبرال‌ها بهتر است بعد از ۴۰ سال آزمون و خطا و اجرای نظریات غربی که در خود غرب هم جواب نداده است نگاهی به نظریات اقتصاد مقاومتی که منشأ الهی دارد بیاندازند.
امیرحسین اسفندیاری- مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه فنی امام علی (ع) یزد
انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.
ارسال نظرات