کاش به اندازه مجسمه ساز تندیس آزادی، غیرت علمی برای کارتان داشتید جناب رئیس دانشگاه فردوسی!
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- سعید شعرباف تبریزی؛ * کاش به اندازه مجسمه ساز تندیس آزادی، غیرت علمی برای کارتان داشتید جناب رئیس دانشگاه فردوسی!
به مناسبت هفتاد سالگی دانشگاه فردوسی، به این جمع بندی رسیده اند که یک مجسمه چهل متری! از فردوسی را وسط دانشگاه هوا کنند، با سرمایه و طرح جناب حسین ثابت، سرمایه دار و هتل دار مشهور ایرانی.
اینکه پشت پرده این مجسمه غول پیکر، چه بده بستانهای مالی میان دانشگاه فردوسی و ثابت برقرار شده، الان برای بنده مهم نیست (اگر چه بنا به تجربهای که از تعامل بیش از یکساله با ایشان در پروژه پارک طرق (آفتاب) دارم میدانم که شفاف شدن همه تعاملات خیرخواهانه و غیر خیرخواهانه ایشان جزو واجبات است).
اما حقیقتا نمیتوانم تاسف خودم را از اینکه یک فرد حقیقی، نظرش را اینگونه بر دانشگاهیان مشهدی غالب کند، بیان نکنم. اعلام آمادگی یک سرمایه دار برای تامین مالی یک اثر، آنقدر برای هیات رئیسه دانشگاه فردوسی مهم جلوه کرده که حاضر شده اند حیثیت دانشکدههای هنر و معماری و این همه متخصص دانشگاهی مرتبط با این حوزه را نادیده گرفته و ریش و قیچی طراحی و فرم و محتوا را نیز به سرمایه دار بسپرند؟ کاش اینجا دانشگاه نبود تا اینقدر دلمان نسوزد که عنان و اختیارش به دست یکی دیگر افتاده است.
فرض کنید آقای سرمایه دار، هوس کرده باشد یک مجسمه چهل متری وسط زمینهای کم ارتفاع دانشگاه بسازد که تمام هواپیماهای مشهد موقع فرود و صعود آن را ببینند، پولش را هم جیرینگی بدهد؛ شمای رئیس دانشگاه بدون کم و کاست باید بپذیری؟ مجسمه فردوسی تمام شد، فردا یکی دیگر، هوس میکند برای ایجاد تعادل ملی-مذهبی! یک مجسمه پنجاه متری از یکی از مشاهیر دینی آن طرف دانشگاه سفارش دهد! آن وقت تکلیف چیست؟
موضوع تناسبات حجمی این مجسمه و اصرار سرمایه گذار برای حفظ این مقیاس بر عهده متخصصین معماری و هنر، اما این سوال را که نسبت این مجسمه مقیاس فراشهری با قطب اصلی شهر مشهد یعنی حرم حضرت رضا چیست، چه کسی باید پاسخ دهد؟ مگر در یک زمین خالی دارند مجسمه میسازند که با هر فرمی سرمایه دار آزاد باشد مقابل حرم علی ابن موسی الرضا (ع) قد علم کند؟!
در مهد بی دینی و لائیسیته؛ وقتی بناست مجسمه آزادی در یک شهر دیگر (ممفیس) در سال ۲۰۰۶ بازطراحی شود، ازآنجا که بافت منطقه و موقعیت مکانی اثر جدید کمی درونمایه مذهبی دارد، فرم و محتوا و حتی نام اثر تغییر میکند و میشود مجسمه آزادی از طریق مسیح! که بجای لوح سنگی، کتاب ده فرمان را گرفته در بالای سر صلیب را (به جای مشعل در طرح اصلی) نگه داشته است.
کاش فردوسی زنده بود تا دست به سینه و تمام قد مقابل قطب عالم تشیع خضوع کند و کاش شما به اندازه آن مجسمه ساز فرانسوی، غیرت علمی داشتید تا هر چیزی را با پول معاوضه نکنید!
سعید شعرباف تبریزی؛ عضو هیات علمی دانشگاه بین المللی امام رضا(ع) مشهد