نقد و بررسی در روایتهای مطرح شده در این یادداشت و اعلام نظر هدف نیست؛ بلکه هدایت تصمیم در ریل مشخص و منطقی و متناسب با فضای علمی دانشگاه حاصل این بت شکنی خواهد بود.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محمدجواد هاشمیان؛ * مقام معظم رهبری: «اول انقلاب عدهای از مردمِ بااخلاصِ بیاطلاع رفته بودند قبر فردوسی را در توس خراب کنند! وقتی من مطلع شدم، چیزی نوشتم و فوراً به مشهد فرستادم؛ که آن را بردند و بالای قبر فردوسی نصب کردند؛ نمیدانم الان هم هست یا نه. بچههای حادی که به آنجا میرفتند، چشمشان که به شهادت بنده میافتد، لطف میکردند و میپذیرفتند و دیگر کاری به کار فردوسی نداشتند! حقیقت قضیه این است که فردوسی یک حکیم است؛ تعارف که نکردیم به فردوسی، حکیم گفتیم. الان چند صد سال است که دارند به فردوسی، حکیم میگویند.»
این آغاز و مقدمه در تناقض با هم نیست، اصلا مجسمه فردوسی عزیز یا به عبارت دقیقتر حکیم ابوالقاسم فردوسی مورد بحث و میدان علوم دانشگاه فردوسی مقصد بحث نیست بلکه بهانهای است برای شروع داستانی مهم وبرای شروع بت شکنی، که پایانی بر سیاستهای این چنینی خواهد بود.
روایت اول:
۲۲ مرداد ۹۸ "... دیوارهای دانشگاه برداشته شود، مگر دانشگاه چه تفاوتی با پارک دارد"؟! مصاحبه با رادیو ایران
روایت دوم: ۴ آبان ۹۸ "... شهرداری مشهد و دانشگاه فردوسی در تفاهم نامهای بخشی از زمینهای این دانشگاه را به منظور ارتباط جامعه با دانشگاه، معامله کرده اند؛ طرحی که دانشجویان به عنوان ضلعی از مثلث دانشگاه در آن نادیده گرفته شده اند. " گزارش مشهد فوری
روایت سوم: ۱۲ آذر ۹۸ (پس از اعتراض به برگزاری جشن هفتاد سالگی دانشگاه) "... نام و آوازه دانشگاه فردوسی باید همه جا پیچیده شود، ما به دنبال شهرت دانشگاه هستیم. "
نمونههایی از جنس مسائلی که اطلاع عمده خانواده دانشگاهی در حد یک خبر و مصاحبه در آخرین مراحل کار است، هر کدام از این موارد انبوهی از حواشی و نکات گوناگون دارد که شباهتهای زیادی دارند.
دیوار دانشگاه: علی رغم مصاحبه صریح وزیر علوم و رئیس دانشگاه بعد از چند ماه در پاسخگویی مستقیم این بزرگواران اظهارات تکذیب شد.
معامله بر سر نوار شمالی دانشگاه: بعد اعتراضهای دانشجویی طرح به ظاهر متوقف شد، اما به نتیجه مشخصی نرسید و باز هم دانشگاه کتمان طرح از دانشجو را نپذیرفت.
برگزاری جشن هفتاد سالگی: بعد از اعتراض به ضرورت برگزاری، پاسخ دانشگاه این بود که عمده هزینهها از طرف شهرداری است و دانشگاه فقط برگزار کننده است.
بگذریم که حرفهای بسیاری در حاشیه مبنی بر هزینههای کلان انجام شده از طرف دانشگاه شنیدیم و بر حسب ظاهر امر همین اتفاق افتاده بود.
نقاط مشترک این رفتار طولانی مدت کتمان مسائل از نظر خانواده دانشگاه، توجه به موضوعهای بدون اولویت، عدم پذیرش نقد و اصلاح طرحها و ادامه دادن به صورت پنهانی است.
مسئولینی که ادعای توجه به نظر دانشجو و آزادی اندیشه دارند، فقط در یک جنس مجوزها از نگاه امنیتی بیزارند در حالی که خود حضرات در مسائل مورد توجه خودشان به شدت امنیتی عمل میکنند.
بعد از هفت سال سابقه تجربه یک تیم مدیریتی اهم دغدغههای دانشگاه مواردی است که در ذهن دانشجو هم نیست، ولی اینها خوب میتوانند ذهنها را از کمبودهای دانشگاه منحرف کنند و پیکان مطالبهها را به سمت مقاصد خود بچرخانند در حالی که هزاران مسئله جدی و مهم در حاشیه فعالیتهای غیر معقول دانشگاه قرار گرفته است.
و، اما مجسمه؛ موردی که همه جوانب را با هم دارد: آبان ماه که پای سرمایه گذار به دانشگاه باز شد فقط موضوع در حد چند عکس منتشر میشود و دانشگاه طبق عادت بحث مجسمه را در طبقه ریاست یا به تعبیر کاملتر حوزه محارم ریاست و روابط عمومی نگه میدارد در حالی که چندی بعد ساخت مجسمه در یکی از سولههای دانشگاه آغاز میشود.
جالب است که اولویت دانشگاه را نگاه سرمایه گذار تعیین میکند البته که این رفتار در دانشگاه عادی شده و پول میتواند تصمیم بگیرد، انگار که دانشگاه مزرعه سرمایه گذاریهای اجتماعی و فرهنگی افراد و ارگانهای خصوصی و دولتی شده و این ادبیات پرکاربرد دانشگاه برای پاسخگویی است که "هزینههای طرح از شهرداری، خیّر و... تامین میشود"
اینبار دانشجو باید در دانشگاهی که بت شکنی کند؛ بت سکوت مسئول، کتمان موضوع، اولویتهای غلط، روند غیر مرسوم در تصمیم گیری، بی توجهی به نیاز دانشجو، طیفی عمل کردن در گرفتن مشورت در اساتید و دانشجویان و...
نقد و بررسی در روایتهای مطرح شده و اعلام نظر هدف این مطلب نیست بلکه هدایت تصمیم در ریل مشخص و منطقی و متناسب با فضای علمی دانشگاه حاصل این بت شکنی خواهد بود.
آقایان رئیس در تصمیم گیری و مدیریت «خرد باید و دانش و راستی»
محمدجواد هاشمیان- مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.