بعد از سینه زنی و اتمام مداحی نوبت به پخش کلیپ رسید، مثل همیشه پکیج هیئت هنر کامل بود و اینبار هم در برپایی برنامهها چیزی کم نگذاشته بودند. کلیپ که تمام شد عزادارن با چشمانی خیس شنوای شعر خوانی یکی از دانشجویان ادبیات دانشگاه تهران بودند که در رثای اباعبدالله شعرمی خواند و از کربلای دیروز و امروز گفت.
نگاهی به ساعت گوشی انداختم، ساعت یازده شب را نشان می داد، نوبتی هم که باشد نوبت سخنرانی حجت الاسلام پناهیان بود. حجت الاسلام پناهیان به منبر آمد و شروع کرد به سخنرانی کردن. آلارم گوشی از دیروقت بودن خبر می داد. از جایم بلند شدم. به سمت در رفتم،خادمها با روی خوش خوش آمد و التماس دعا گفتند.
جلوی در اما، با نذری مواجه شدم. چیزی که این مدت در هیئت ها دیده نمی شد. غذای نذری با رعایت تمام پروتکل های بهداشتی برای عزاداران پخته شده بود.