واردات شکر، روغن، خوراک دام، طیور و امثال اینها از واقعیتهای تلخی حکایت دارد که به شدت گلوی اقتصاد، تولید، اشتغال و امنیت روانی مردم را میفشارد.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، واردات چندین هزار تن روغن خوراکی و حمل آنها از بنادر به سمت شهرهای کشور از جمله خبرهایی است که این روزها تقریبا در صدر اخبار صدا و سیما قرار گرفته، گرچه واضح است که این گونه اطلاع رسانیها برای راحت کردن خیال مردم از وجود کالا و شکستن التهاب بازار و کاهش قیمت هاست و در جای خود لازم است و کارایی خاصی خود را دارد، اما واردات شکر، روغن، خوراک دام، طیور و امثال اینها از واقعیتهای تلخی حکایت دارد که به شدت گلوی اقتصاد، تولید، اشتغال و امنیت روانی مردم را میفشارد. اول این که واردات چنین اقلامی نشان میدهد متاسفانه به رغم شعارهایی که داده میشود هنوز که هنوز است ما همچنان برای برخی نیازهای سفره معمولی مردم نیازمند خارج از کشور هستیم و هر از گاهی به خاطر مشکلات تحریمی، قرار گرفتن رانت و انحصار واردات در اختیار عدهای خاص، تفاوت فاحش نرخ ارز، تخصیص دیرهنگام ارز یا ترخیص دیرهنگام از گمرکات و اوج گرفتن دلالیها و خلاصه نبود برنامه ریزی آینده نگر و درازمدت، تامین برخی نیازهای اساسی مردم با مشکلات جدی مواجه میشود و البته که گرانیهای ناشی از این ماجراها نیز مزید بر علت و سبب کوچکتر شدن سفره بسیاری از مردم میشود.
دوم این که نیاز به واردات چنین کالاها و اقلامی مانند خوراک دام و طیور و امثال آن نشانگر این واقعیت تاسف بار نیز هست که برخی مسئولان اجرایی کشور و حتی برخی نمایندگان که بر کرسی نمایندگی مجلس شورای اسلامی تکیه زده اند گویا به ضرورت «خودکفایی» در برخی محصولات و کالاها و ارتباط آن با «اقتصاد مقاومتی» و زندگی و معیشت و سفره مردم اعتقادی ندارند البته این مسئله تنها به دولت فعلی و نمایندگان جدید مربوط نمیشود بلکه معضلی دیرپاست و ریشه در نگاه مسئولان پیش از انقلاب و حتی برخی مسئولان از ابتدای انقلاب تاکنون دارد.
حال تصور کنید اگر در محصولاتی مانند گندم که قوت غالب اکثر قریب به اتفاق مردم کشور ماست همین اقداماتی که به خودکفایی هرچند ناقص این محصول حیاتی منجر شده انجام نمیشد، امروز شاهد چه وضعیتی بودیم؟!
این همه در حالی است که هر وقت توان تولید داخل و سرمایه عظیم و توانمند کشورمان را جدی گرفتیم و به جوانان پر انگیزه میدان دادیم حتی در طراحی و ساخت و تولید به پیچیدهترین فناوریها در عرصههای گوناگون دست یافتیم. کلونینگ تولید، انجماد و تکثیر سلولهای بنیادی، پیشرفتهای گسترده در زمینه بیوتکنولوژی، طراحی و ساخت اسکلههای عظیم نفتی، سدسازی، پیشرفتهای محیرالعقول در صنایع دفاعی از ساخت قایقهای تندرو گرفته تا انواع شناورهای پیشرفته سطحی و زیرسطحی و ساخت تانکهای پیشرفته و جنگندههای تیزپر تا ساخت انواع موشکهای بالستیک «نقطه زن» و... و انجام پیچیدهترین عملهای جراحی که برداشتن نیمکره راست مغز نوزاد چند ماهه در شیراز که حدود دو سال پیش انجام و این روزها خبر موفقیت این جراحی منتشر شد (عملی که پیش از این تنها در دو کشور جهان انجام شده) و دهها و صدها پیشرفت علمی در زمینه نانوتکنولوژی و حتی ساخت کیتهای آزمایش کرونا و تلاش گسترده برای ساخت واکسن بیماری کووید ۱۹ و ... تنها بخشی از موفقیتهای دانشمندان این آب و خاک است.
حال سوال جدی این است که با وجود این همه توانمندی و پیشرفت در چنین عرصههای پیچیدهای چگونه میشود که هنوز کشور ما باید برای تامین کالاهایی مانند شکر، روغن، ذرت، سویا، علوفه، خوراک دام و... نیازمند واردات باشد و رسیدن کشتی حامل چند هزار تن روغن از روسیه به بنادر کشور و حمل به آن شهرها و کارخانه ها، خبر رسمی صدا و سیما شود؟!
مشخص است که این نیاز از یک سو محصول تحریم و نبود برنامه ریزی مناسب و از دیگر سو میوه تلخ اعتقاد نداشتن به ضرورت خودکفایی برخی محصولات و توجه جدی نداشتن به اقتصاد مقاومتی است؛ بنابراین آیا هنوز وقت آن نرسیده که چند مسئول شجاع، انقلابی، دلسوز، کارآمد و آینده نگر به کمک نمایندگان مجلس و دیگر افراد ذی صلاح با استفاده از ظرفیتهای فراوان کشور خصوصا در زمینه کشاورزی و هزاران هکتار زمین قابل کشت با مصرف بهینه همین آب کم موجود که بنابر اظهار کارشناسان ظرفیت تولید غذا برای ۱۵۰ میلیون نفر را دارد، طرح «آمایش سرزمین» را به سامان برسانند و «الگوی کشت» مناسب را برای مناطق مختلف کشور نهایی و نیازهای اساسی و جدی مردم را دقیقا شناسایی و کاری اساسی کنند تا اول این که حداقل از این پس برای تامین نیازهای اساسی و سفره مردم نیازمند واردات نباشیم و دست نیاز پیش بیگانگان دراز نکنیم.
دوم، سرمایهها و ارز کشور صرف خرید کالاهایی که توان تولید آنها را داریم نشود. سوم، قیمت خوراکیها و کالاهای اساسی، گوشت، لبنیات و... هر روز گرانتر نشود و ثبات قیمتها و امنیت روانی جامعه برهم نخورد و چهارم این که زمینه کار و اشتغال، باور به این که ما میتوانیم و امید هرچه بیشتر به آینده در مردم افزایش یابد.