اگر بندر لاذقیه فعال شود، خط اهن ایران به لاذقیه و سپس به چین متصل گردد، در واقع جاده ابریشم احیا میشود و یک انقلاب در موقعیت ژئواکونومی ایران، عراق و سوریه اتفاق میافتد.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو- عارفه چلنگر؛ جنگ داخلی و تحریم اقتصادی، زمینهساز از بین رفتن تجارت خارجی سوریه شده است. اکنون دمشق در پی احیای زیر ساختهای تخریب شده، به سرمایهگذاری خارجی و واردات بسیاری از کالاها و خدمات از کشورهای همپیمان خود مانند ایران نیازمند است. ایران که در زمان جنگ به خوبی نقش خود را به عنوان شریک راهبردی سوریه ایفا نموده، در صحنه اقتصادی حضور کمرنگی نسبت به باقی کشورها در بازسازی سوریه دارد.
علیرضا تقوی نیا؛ کارشناس مسائل غرب آسیا در گفتگو با خبرگزاری دانشجو به تشریح نقش ایران در صحنه اقتصادی سوریه پرداخته است که در ادامه تقدیم میشود.
حضور ایران در بازسازی سوریه را چطور ارزیابی میکنید؟ حضور اقتصادی و عمرانی ایران در سوریه به نسبه بد نیست، ولی ظرفیتهای ما بسیار زیادتر است و من معتقدم میتوان بیش از ظرفیت کنونی فعالیت کرد. ایران برخی معادن و بنادر سوریه را در اختیار گرفته، مثل بندر لاذقیه که از لحاظ اقتصادی برای ایران و سوریه بندر بسیار مهم و استراتژیکی است و دروازه ورود به اروپا از طریق دریا به حساب میآید؛ لذا پتانسیل فعالیتهای بیشتری وجود دارد و میتوان از طریق سوریه بسیاری از نیاز سوریها و مردم ایران را تامین و به اقتصاد هر دو کشور کمک کرد. به اعتقاد بنده نیاز است وزارت خارجه و سپاه قدس به موضوعات اقتصادی اهمیت بیشتری بدهند و در سوریه نیز زمینه را برای فعالیت اقتصادی بخش خصوصی آماده کنند.
علت حضور کمرنگ ایران نسبت به باقی کشورها مثل روسیه در بازسازی سوریه چیست؟ ما در تحریم شدید اقتصادی به سر میبریم. تکنولوژی ما از روسیه عقبتر بوده و منابع مالی موجود نیز برای بازسازی سوریه محدود است. به نظر من تهران نباید نگاه صرفا دولتی به این مقوله داشته باشد و لازم است به بخش خصوصی هم توجه جدی شود؛ البته بخش خصوصی واقعی نه فعالان اقتصادی و سوداگرانه رانتی که به مراکز قدرت دسترسی دارند؛ لذا معتقدم دولت باید بخش خصوصی را به طور جدی وارد کند تا بتوانیم حضور موثر تری داشته باشیم و نکته مهمتر این که در این میدان تهران نباید از مسکو عقب بیوفتد. از فوریه سال ۲۰۱۱ تا سپتامبر ۲۰۱۵ نیروهای ایرانی و حزب الله دولت سوریه را از ورطه سقوط خارج کرد لکن نگاه مسئولان ما در سوریه برخلاف کشورهایی مانند ترکیه، نگاه سیاسی امنیتی است. اگر نگاه ما اقتصادی باشد خود به خود مسائل دیگر حل میشود. یعنی اگر ما پیوندهای قوی تری با اقتصاد سوریه داشته باشیم و روابط فنی و تجاری ما درهم تنیده باشد، میتوانیم منافع امنیتی و سیاسی خود را نیز محقق کنیم، زیرا کشورهایی که به هم وابسته هستند، روابط آنها علاوه بر اقتصاد بر ابعاد دیگر نیز تعمیم پیدا میکند.
برخی رسانههای خارجی از روی برگرداندن سوریه از ایران و به نوعی کنار افتادن ایران از صحنه اقتصادی سوریه صحبت میکنند. این امر را تا چه حد درست میدانید؟ سوریه بیش از مسکو به تهران اعتماد دارد حتی چاههای نفت شرق در استان دیرالزور را به ایران سپرد. برعکس تصورات، رابطه بشار اسد با ایران بسیار قویتر از روابط آنها با روسیه است، ولی روسیه یک سری ویژگیهای متمایز کننده دارد مانند عضویت در شورای امنیت، داشتن حق وتو و امکانات اقتصادی بیشتر، در اختیار داشتن تکنولوژی پیشرفتهتر و نکته مهم اینکه برای روسیه تحریم شدید اقتصادی وجود ندارد. در مجموع همه اینها دلایلی است برای کمرنگ شدن حضور اقتصادی ایران در سوریه نسبت به روسیه، منتهی من معتقدم اگر ما بتوانیم از ظرفیت بخش خصوصی استفاده کنیم سوریه به دلیل موقعیت ژئواکونومیکی و مسیر ترانزیت کالا و انرژی در دراز مدت منافع هنگفتی را برای ایران به ارمغان خواهد آورد.
طی سالهای گذشته صحبت از قراردادهای اقتصادی مثل واگذاری بندر لاذقیه به ایران مطرح شده، اما هنوز این توافقات اجرایی نشده است. علت عملی نشدن آنها را چه میدانید؟ اولویت ایران ابتدا رفع تحریم ها، سپس امنیت کامل در سوریه و بعد اموری مانند بهره برداری از بندر لاذقیه است. در حال حاضر اگر بندر لاذقیه به ایران سپرده شود برای ایران منفعتی نخواهد داشت، زیرا ما در عراق و سوریه درگیر مشکلات امنیتی هستیم یعنی کریدور ایران به شرق مدیترانه به لحاظ مباحث تروریستی هنوز امن نیست. پس باید انها از ضریب امنیتی خوبی برخوردار شوند و بعد تهران به این قضیه ورود پیدا کند. اگر بندر لاذقیه فعال شود، خط اهن ایران به لاذقیه و سپس به چین متصل گردد، در واقع جاده ابریشم احیا میشود و یک انقلاب در موقعیت ژئواکونومی ایران، عراق و سوریه اتفاق میافتد. این چیزی نیست که کشورهای عربی مانند امارات و یا امریکا خواهان ان باشند، زیرا ایران میتواند به راحتی کالاهای خود را از مدیترانه به طور زمینی یا دریا به بنادر جنوب اروپا منتقل کند. همچنین در بحث انرژی هم مشکلاتی که از لحاظ گاز روسیه برای اروپا ایجاد کرده را میتوانیم از طریق سوریه و عراق مرتغع بکنیم. منتهی اینها نیازمند همت و دیپلماسی قوی است.
ترکیه با وجود مخالفتهای اشکاری که در سالهای گذشته در سوریه داشته، حال در صحنه اقتصادی سوریه به دنبال نقش آفرینی است. روابط بین این دو کشور را چطور ارزیابی میکنید؟ ترکیه بر خلاف مسئولان ما که نگاه امنیتی دارند، به همه قضایا نگاه اقتصادی دارد یعنی امنیت را در چهارچوب توسعه روابط اقتصادی میداند. به نظر آنها اگر اقتصاد قوی باشد میتوانیم یک صنعت قوی داشته باشیم و اگر صنعت قوی داشته باشیم قدرت نظامی قوی تری داریم لذا ترکیه با همین نگاه اقتصادی این جسارت را پیدا میکند که در کشورهای دیگر مثل عراق، لیبی، ارمنستان و سوریه دخالت کند. به اعتقاد بنده ما از لحاظ نظامی از ترکیه جلوتر هستیم، ولی اگر ما بتوانیم نگاه ترکها در بحث اقتصادی را داشته باشیم و در واقع اقتصاد اولویت ما باشد، علاوه بر اینکه سعی میکنیم فرهنگ و ایدئولوژی خودمان را در مناطق اطراف نشر بدهیم میتوانیم تولیدات اقتصاد خودمان راهم به نقاط دیگر دنیا ببریم. اما متاسفانه از اقتصاد غافل شده ایم. اقتصاد ما در ۱۰۰ سال اخیر رانتی و وابسته به نفت بوده و همین پولهای باد آورده موجب ایجاد فساد و ضعیف شدن اقتصاد ما شده، اما اقتصاد ترکیه رانتی نبوده و همیشه مبتنی بر توسعه صنعتی و فروش کالا مانند البسه و گردشگری بوده است؛ بنابراین ترکیه اقتصاد نرمالتر و مستقل تری نسبت به ایران دارد و ما نیز تا زمانی که جیره خوار نفت باشیم هیچ گونه توسعه اقتصادی نخواهیم داشت.