دو هفتهای میشود که سریال ملکه گدایان با نویسندگی حامد افضلی و امین محمودی به صورت اختصاصی از طریق پلتفرم فیلیمو قابل تماشا است. موضوع این سریال آنطور که از تیزرها و دو قسمت منتشر شده آن برمیآید، مربوط به شبکه گدایان و تکدی گری در تهران است.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- حنانه جانمحمدی؛وقتی که مخاطب یک سریال، عامه مردم باشد؛ نحوه شروع آن فرقی به حال کارگردان نمیکند. عامه مردم روزها پای سریالهای پر از رنگ ترکی است و شب را با ذوق دیدن قسمت جدید فلان سریال صبح میکند. با در نظر گرفتن این نکته، آغاز سریال جدید حسین سهیلیزاده برای یک کارگردان که دستش به این شیوه از فیلمسازی عادت کرده، غافلگیرکننده بود. ملکهگدایان، ملودرام جدید این کارگردان نام آشنای تلویزیون بعد از کار پر فروش او، مانکن است؛ سریالی که با قلم بابک کایدان توانست جایگاه خوبی را در بین مخاطبان به دست بیاورد و از رقیب سرسخت خود، هیولا فروش بیشتری داشت. دو هفتهای میشود که سریال ملکه گدایان با نویسندگی حامد افضلی و امین محمودی به صورت اختصاصی از طریق پلتفرم فیلیمو قابل تماشا است.
موضوع این سریال آنطور که از تیزرها و دو قسمت منتشر شده آن برمیآید، مربوط به شبکه گدایان و تکدی گری در تهران است. موضوعی که کارگردان این سریال در اثری دیگر به نام آوای باران به آن پرداخته بود. همه چیز عاشقانه و پر از زرق و برق شروع میشود و ناگهان وقوع ماجرایی، معماهای بزرگی را مطرح میکند.
باران کوثری در نقشی متفاوت، سرپرست یکی از شبکههای تکدیگری است و با شخصیتی به اصطلاح لات مآبانه، توانسته نظر مخاطب را به خودش جذب کند. در قسمت اول این سریال کاراکتر البرز شمس را میبینیم که به دلایل نامعلوم توان بازگشت به ایران را ندارد و در آلمان زندگی میکند. او به خاطر انجام مراسم ازدواجش به ترکیه سفر کرده که با بروز پارهای از اتفاقات، ازدواجش بهم میخورد و مجبور به بازگشت به ایران میشود. آرمان درویش، بازیگر و عهدهدار شخصیت البرز شمس است که برای اولین بار با یک سریال در شبکه خانگی به دنیای بازیگری پاگذاشته است.
حسین سهیلیزاده علاقه زیادی به ورود بازیگران نوظهور و تازه کار به دنیای فیلم و سریال دارد و این رویکر تا حدودی قابل قدردانی است. با این حال آرمان درویش تا اینجای کار برای عهدهداری نقش اول یک سریال احتمالا پرفروش، بازی خاصی را از خود نشان نداده و برای ارزیابی او باید منتظر دیگر قسمتهای سریال بمانیم.
علاوه بر اینها رویا نونهالی، سولماز غنی، فرزاد فرزین، محمدرضا غفاری، پانته آ بهرام، الهام کردا، امین بهبودی، یسنا میر طهماسب، بهشاد شریفیان و علی اوجی از دیگر بازیگران ملکه گدایان هستند و خوانندگی تیتراژ ابتدایی و انتهایی آن به عهده روزبه بمانی است.
دو قسمت اول سریال ملکه گدایان به معرفی بازیگران و توضیح بخشی از داستان گذشت. دو قسمتی که بینندگان نظرات گوناگونی را در خصوصش داشتند. با این وجود امیدواریم این سریال از آن دست کارهایی نباشد که با یک شروع هیجانانگیز انتظار و توقع علاقمندان را بالا ببرد و کار را در اواسط راه به حال خودش رها کند. در حالت کلی، مخاطبان نکته سنج به شروع پر از ماجراجویی سریالهای ایرانی خوشبین نیستند. البته ملکه گدایان با اسپانسری نبراس پیکچرز، تهیه و تولید شده و این میتواند گواهی به پربیننده شدن آن باشد؛ هرچند که حضور بازیگرانی مثل باران کوثری که تجربه اولین حضورش در شبکه خانگی را دنبال میکند و فرزاد فرزین که در مانکن تا حدی توانست دل مخاطب را به دست بیاورد، در فروش آن بیتاثیر نخواهد بود. در قسمت اول سریال با پیشآمدهای عجیب، همه چیز برای یک ملودرام حوصله سر بر و کشدار آماده بود؛ فیلم و سریالهای ایرانی که در ترکیه فیلمبرداری شدند، یکی از یکی آبکیتر و مشمئز کنندهتر بود، اما با برگشت البرز شمس به ایران روند داستان کمی بهتر شد.
درواقع قسمت اول ملکه گدایان شروعی نسبتا ناامید کننده داشت، اما قسمت دوم تا حدودی توانست مخاطب را در انتظار قسمت سوم نگه دارد. با این حال این به معنی استاندارد بودن آن نیست. سهیلیزاده در این سریال، شیوه و نقشه مانکن را در پیش گرفته و شخصیتهای پر قصهای را برای بیننده تعریف میکند. نقشهای که در مانکن نتیجه خوبی داشت و توانست گوی سبقت را از دیگر سریالها بگیرد.
در کلام آخر باید به این نکته اشاره کنیم که مادامی یک سریال، مخاطبش را کنجکاو معماهای مطرح شده نگه دارد به هدف خودش رسیده و میتواند در بین سریالهای سرگرم کننده، جای خود را تثبیت کند؛ چرا که مخاطب این سبک از فیلمسازی، از جنس مخاطبان پیگیر نیست که برای جزئیات اهمیت زیادی قائل باشد و روند روایتی و کلیشهای آن، او را راضی نگه خواهد داشت.